🔹من،نگاهم... نگاه بر راهم 🔹ناله ام، گریه های بیگاهم 🔹هق هقم،سُرفه ام نفس زدنم 🔹من، بریده... بریده ام، آهم 🔸بوی گودال میدهد دستم 🔸تشنه ام،روضه های جانکاهم 🔸جسم ... نه چشم.‌.. نه 🔸سر...نه جان را نه 🔸آه... تنها حسین میخواهم 😭😭😭😭😭 🔰حرم گرم و ساده ام پاشید 🔰رفتی و خانواده ام پاشید 🔰چشم ها تار میشود گاهی 🔰درد بسیار میشود گاهی ⬅️درد پهلو چقدر طولانیست ⬅️سرفه خونبار میشود گاهی ⬅️روضه ای که سکینه ام نشنید ⬅️سَرَم آوار میشود،گاهی ❇️پیش ام البنین،نشد گویم ❇️حرف دشوار میشود گاهی 🌱گرمیه آفتاب،یادم هست 🌱التماس رباب،یادم هست ⚠️شانه وقتی که خیزران بخورد ⚠️دست، سخت است تا تکان بخورد ⚠️و از آن سخت تر، به پیش رباب ⚠️ضربه ای طفل بی زبان بخورد ♻️من صدایش شنیده ام،از دور ♻️تیر وقتی به استخوان بخورد ♻️از همه سخت تر ولی این است ♻️حنجر کوچکی،سنان بخورد 💢حرمله، خنده ی بی امان میزد 💢غالبا تیر بر نشان میزد 💢تا صدای برادرم نرسید 💢وای،جز خنده تا حرم نرسید ✅ناله ام بند آمده از خِس خِس نَفَسَت ✅نفسم تا به حنجرم نرسید ✅بین گودال تو، به داد من ✅هیچکس غیر مادرم نرسید نازدانت، خودشو چسبوند به بدنت گفت من باید کنار جنازه بابام،جون بدم تازیانه زدنش سیلی زدنش 😔هرکاری کردن، نتونستن جداش کنن 😭این نامردا حمله کردن سمت من 😭اونقده منو زدن این نازدانت پاشد، گفت عممو رها کنید 💠گرچه خوردم کتک،بجان خودت 💠پنجه ای سمت معجرم نرسید 💠ناله ات بود، خواهرم برگرد 💠جان تو، جان دخترم برگرد 🌐پسرت بود و بی محابا زد 🌐به لبت آب بود، اما... زد 🌐تا صدای من و تورا بِبُرَد 🌐چکمه پوشی به سینه ات پا زد 🔺دید زخم است و جای سالمی نیست 🔺نیزه برداشت بین آنها،... زد 🔻عرقش را گرفت با دستش 🔻بعد از آن آستین که بالا زد ♦️روضه پشت گردنت،سخت است ♦️خنجرش را درست،آنجا زد 😭بعد او، جوشن تورا کندند 😭رفت و پیراهن تورا کندند 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas