تاوان بگیر از ما ولی در این زمان نه
ما را به ماه ات میهمان کن ، امتحان نه
.
با هرچه می خواهی بزن اما عزیزم
با دوریِّ از روضه و گریه کنان نه
.
جان جوانت رحم کن بر ما جوانان
بسپار ما را دست اکبر ، این و آن نه
.
هر چار فصل سال ما ابرِ بهارم
اندازه ی ما گریه کرده آسمان نه
.
سر قفلیِ چشم مرا دست تو دادند
سرمایه ای جز اشک دارد این دکان نه
.
صدبار حاجات خودم را عرضه کردم
یکبار هم نشنیدم از این آستان نه
.
از من کماکان التماس مرقد تو
از تو جواب التماسم همچنان نه
.
جان من است این روضه ها ؛ پای بساطت
دنبال جانم آمدم ، دنبال نان نه
.
مثل حبیب و جُون و عابس پای عشقت
ای کاش با جانم بمانم با زبان نه
.
هرکس که آمد قتلگاهت زود برگشت
شمر و سنان رفتند اما ساربان نه
.
جوری تو را میزد که آخر خواهرت گفت :
با خیزران بر ما بزن بر آن دهان نه
.
بعد از تو زینب پیر شد از بس ربابت
با گریه می گفت آب و نان نه سایبان نه
.
.
.
::.. گروه شعری یا مظلوم ..::
.