روضه مکتوب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) (قطعه سوم) این لحظات آخر تو بستر افتاده بود شروع کرد دونه دونه همه مصیبتا رو برا علی گفت در روایت کافی فرموده شیئا شیئا همه چیزو برای علی گفت این شیئا شیئا خیلی حرف داره ها یعنی پیغمبر شروع کرد علی جان بعد من حق تو غصب می کنن عرض کرد عیبی نداره یا رسول الله صبر می کنم من دارم اون شیئا شیئا رو معنی می کنم علی جان در خونه تو آتش می زنن گفت صبر می کنم اما انگار جبرئیل دید اینا کافی نیست امیرالمومنین میگه شنیدم جبرئیل به پیغمبر فرمود یا رسول الله به علی بگو حرمتتو می شکنن من نمی دونم دیگه علی چی شنید از پیغمبر امیر المومنین خودش می فرماد به رو به زمین افتادم یه جمله ش اینه اگه پیغمبر نفرموده بود نمی گفتم بحار نقل می کنه پیغمبر فرمود علی جان چه می کنی اون لحظه ای که پیراهنت رو به گردنت می پیچن مثل شتری تو کوچه ها می کشن مخذولا محزونا مهموما هیچ یاوری نداری کسی نیست کمکت کنه عرض کنیم یا رسول الله فقط یه نفر علی رو یاری کرد دیدن زهرا با سینه زخمی کشان کشان میاد صدا میزنه نمی ذارم پسرعمومو ببرید مظهر قدرت خدا است هر چه علی رومیکشن زهرا علی رو رها نمی کنه اینجا بعضی گفتن دستور داد قنفذ با غلاف شمشیر اما بعضیام گفتن خودش غلاف رو گرفت انقدر بر پیکر نحیف زهرا ... همه ناله بزنیم یا زهرا ... گل پژمرده از بیداد، مادر خزان آخر به بادت داد، مادر خودم دیدم که از زندان سینه نمی‌شد ناله‌ات آزاد، مادر خودم دیدم که در آن کوچه غم حسینت از نفس افتاد، مادر خودم دیدم حسن می‌سوخت چون شمع که شد آب و نزد فریاد، مادر ز جا برخیز ای غمخوار بابا که بابا گشته دشمن شاد، مادر کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub