🔰چند روضه کوتاه از امام کاظم (علیه السلام) 🔸مجلس دوم: السلام علیک ایها المعذب فی قعر السجون سه نفر از اهل بیت پیغمبر بودن که دستشونو بستن اول از همه تو کوچه بنی هاشم بود بعضی گفتن دست علی رو بستن برخی هم گفتن به گردن علی طناب انداختن و تو کوچه ها می کشیدن نمی دونم چه حالی پیدا کرد فاطمه وقتی ببینه علی رو دارن کشان کشان می برن دومین جا روز یازدهم محرم زین العابدین رو سوار بر شتر بی محمل کردن اما به همین اکتفا نکردن دستور داد با زنجیرهای آهنی دست و پای امام سجاد علیه السلام را بستن و صفدوا فی الحدید فوق اقتاب المطیات یساقون فی الفلوات تلفح وجوههم حر الهاجرات گفتن وقتی رسیدن به شهر شام سهل ساعدی اومد جلو آقا جان آیا کاری از دست من بر میاد یا نه؟ فرمود آیا پارچه همراه خودت داری یا نه؟ دیدن تا پارچه رو داد حضرت حلقه زنجیر رو کنار زد پارچه رو روی زخم بذاره یه وقت دیدن خون از بدن امام سجاد علیه السلام جاریه سومین امام هم موسی بن جعفره (ذی الساق المرضوض بحلق القیود) می خوام عرض کنم گفتن از بدن امام سجاد خون جاری شد اما نمی دونم این چه زنجیری بود به بدن موسی بن جعفر بستن و مکبل فی السجن قد رضت بالحدید اعضاوه قربون اون آقای مظلومی که اعضای بدنش از این زنجیرها خرد شده کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub