🔰متن روضه حضرت زهرا مجلس چهارم: السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّة ِ أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ وَ أَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ‏ ص وَ مَنْ وَصَلَكِ‏ فَقَدْ وَصَلَ‏ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ ص لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْه‏ وقتی مرا در روضه دعوت میکند زهرا یعنی کریمانه کرامت میکند زهرا بیش از پدر‌مادر محبت میکند زهرا از نان شب خرج رعیت میکند زهرا فرمود: و یطعمون الطعام مسکین و یتیم و اسیرا هرکس مقیم خانه اش شد اهل ایمان شد مقداد شد میثم شد و عمار و سلمان شد نه فقط مقداد و عمار و سلمان! از برکتش حتی یهودی هم مسلمان شد لباس زهرا رفت تو خونه اون یهودی دیدن از لباس زهرا نور بلند شده همشون مسلمان شدند از برکت ش حتی یهودی هم مسلمان شد چادر نمازش هم هدایت میکند زهرا توحید دارد میچکد از سقف ایوانش اعجاز بیرون میزند از مطبخ نانش زهرا که جای خود بگویم از کنیزانش ... فضه‌ش پیمبرگونه صحبت میکند زهرا چیزی نمیخواهد در این دنیا برای خود اومدن اعتراض کردن گفتن علی به فاطمه بگو یا شب گریه کن یا روز کاش اینطور می‌گفتند گفتن علی به فاطمه بگویی لقد آذیتنا بکثرة بکائک ما رو داری اذیت می کنی امیرالمومنین اومد خونه زهرا مشغول گریه و ناله است اما نوشتن تا دید علی اومده سکوت کرد امیرالمومنین پیام رو رساند اما زهرا فرمود یا ابالحسن ما اقل مکثی بینهم یعنی به تعبیر من گویا بفرماید علی به مردم بگو زیاد اذیتتون نمیکنم عمر من کوتاهه چیزی نمی خواهد از این دنیا برای خود فیضی دهد همسایه را با ربنای خود پهلویش آزرده ست اما با خدای خود هرشب سر سجاده خلوت میکند زهرا کانت تقوم حتی تتورم قدماها قربون عبادتت بی بی جان ! طوری در نماز نور افشانی می کرد فرموده اند خدای متعال ندا می‌دهد یا ملائکتی انظروا الی أمتی فاطمه ملائکه من ببینید چگونه فاطمه چگونه عبادت می کند ترتعد فرائصها من خیفتی یک عمر در کنج دلش یاد علی دارد تصمیم بر یاری و امداد علی دارد لحظه به لحظه بر لبش ناد علی دارد با ذکر مولایش عبادت میکند زهرا اما چه خبر شد ؟ چطور اجر رسالت پیامبر را دادند؟ روزهای آخر پیغمبر اومد تو مسجد فرمود: ای مردم اگه یه کارگر براتون کار کرد اجرش رو بدید فهمیدن پیغمبر غرضی داره گفتن یا رسول الله منظور شما چیه؟ پیغمبر فرمود به تعبیر من من این همه برای شما زحمت کشیدم اجر من و مزد من محبت این بچه هامه یا رسول الله نبودی ببینی چطور اجر رسالت شما را پرداخت کردند از هرم آتش صورت پروانه میسوزد در پیش چشم کودکان کاشانه میسوزد چون شمع ذره ذره مرد خانه میسوزد اما صبوری در مصیبت میکند زهرا 🔸ادامه در پیام بعدی👇 کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub