ساره که علاوه بر دشنام به پیامبر صلی الله علیه و آله ، برای مشرکان مکّه جاسوسی نموده و در فتح مکه مهدورالدّم شده بود، به روایت مقریزی، در همان روز کشته شد؛ اما به روایت ابن اسحاق، رسول خدا صلی الله علیه و آله به او امان دادند تا بعدها زیردست و پای اسبی کشته شد.(۴۳)    هند دختر عتبه، یکی از چهار زنی که روز فتح مکه دستور کشتن آن ها داده شد، با تمام گستاخی ها و هرزگی هایی که انجام داده بود، در فتح مکه، در میان زنان قریش، ناشناس نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و درخواست عفو و گذشت نمود. پیامبر صلی الله علیه و آله از وی درگذشتند و اسلام و بیعت او را پذیرفتند.(۴۴)    هبّار بن اسود، که به زینب، دختر پیامبر صلی الله علیه و آله ، حمله کرده و باعث سقط جنین او شد و آن حضرت دستور داده بودند هر کجا او را یافتند، بکشند، فرار کرد و پنهان گردید و پس از فتح مکه و در بازگشت رسول خدا صلی الله علیه و آله از «جعرانه» ناگهان بر ایشان درآمد و بر پیامبر سلام داد و شهادتین بر زبان جاری ساخت و گفت: ای پیامبر خدا، من از تو گریختم و خواستم به کشور عجمان روم، اما بزرگواری و بخشندگی تو را به یاد آوردم و به گذشت تو از کسانی که با تو نادانی کرده اند، امیدوار شدم. ای پیامبر خدا، ما مردمانی مشرک بودیم و خدا ما را به وسیله تو به راه آورد و ما را نجات بخشید. اکنون از نادانی من درگذر و از بدی های من چشم بپوش که من به گناه خود اعتراف دارم و به بدکاری خویش اقرار می کنم. رسول خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ وی گفتند: تو را بخشیدم. خدا درباره ات نیکی نمود و تو را به اسلام هدایت کرد و اسلام، گذشته را از میان می برد.(۴۵)    در این جا، باید توجه داشت که میان برخورد تسامحی در مسائل اصولی با حرمت شکنان و برخورد کریمانه همراه با عفو و گذشت پس از اظهار ندامت خاطی، فرق است.    علاوه بر افرادی که در فتح مکه به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله مورد تعقیب قرار گرفتند و برخی کشته شدند و برخی دیگر امان یافتند، کعب بن اشرف و عصماء بنت مروان نیز به فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله به قتل رسیدند. همان گونه که گفته شد، عصماء در مجالس اوس و خزرج با سرودن اشعار پیامبر صلی الله علیه و آله را دشنام می داد و مردم را علیه ایشان تحریک می کرد. در میان قبیله «بنی خطمه» تنها یک نفر به نام عمیر بن عدی مسلمان بود. عمیر با شنیدن دشنام پیامبر صلی الله علیه و آله توسط آن زن، او را کشت و خبر کشتن را به پیامبر صلی الله علیه و آله رساند. رسول خدا صلی الله علیه و آله کار او را یاری خدا و رسولش نامیدند.(۴۶)