مجلس نهم: مجلس یزید گفتن از دروازه تا کاخ راه زیادی نبود اما این قدر جمعیت زیاد بود و اهل بیت رو در شهر گردوندن غروب بود کاروان رسیدن به کاخ یزید ملعون اقبال الاعمال به نقل از امام سجاد علیه السلام نقل می کنه من رو روی شتر بی محمل سوار کرده بودن «و راس الحسین علی عَلَم» سر حسین بالای نیزه دور و بر ما همه با نیزه آماده بودن هر کدام از این زن وبچه گریه می کرد با نیزه آرام می کردن اما عرضه بداریم یا صاحب الزمان همه این مصیبت ها رو عمه سادات دید و صبر کرد اما یه جا بود طاقت زینب تمام شد اونم اون لحظه ای بود که ببینه سر بریده برادر روی تشت طلا داره قرآن تلاوت می کنه اما اون ملعون دست ببره با چوب خیزران ... اینجا بود گفتن زینب دستهای بسته شو بالا برد گریبان چاک کرد ... فاما زینب فاهوت ای جیبها فشقتها ... و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub