🔴ادامه مطلب گذشته درباره زنجیر و طناب بستن به اسیران کربلا 🔸نقل لهوف (مقرنون فی الحبال) درباره مجلس یزید لهوف می نویسد:«بانوان حرم رسالت را در بند ریسمان وارد مجلس یزید کردند.»‏ در عبارت این نقل واژه «مقرنون فی الحبال» قابل بررسی بیشتر است از آنجا که واژه «تقرین» در قرآن محل اختلاف مفسرین شده است برخی آن را به معنای بستن دستان به گردن دانسته اند و برخی به «بستن دو نفر به یکدیگر» معنا کرده اند. برخی نیز «مقرنین» را از ماده «قران» به معنای طنابی که با آن دو چیز یا دو نفر را به هم می بندند معنا کرده اند. به هر حال آنچه می توان برداشت کرد این است که «مقرنون فی الحبال» یعنی اسیران را با طناب به یکدیگر بسته بودند اما اینکه این جمله لزوما به معنای «بستن دستها به گردن» باشد نیاز به تامل بیشتر دارد. اما این نکته نیز قابل توجه است که «تقرین» در اینجا یا به معنای این است که دستها را به گردن بسته بودند یا اگر به معنای بستن اسیران به یکدیگر باشد باز هم طبق مرسوم وقتی می خواهند دو نفر یا چند نفر را با طناب به یکدیگر ببندند مرسوم این است که طناب را یا به گردن یا به بازوی اسیران ببندند. البته با توجه به روایاتی که درذیل تصریح به بستن طناب به گردن برخی اهل بیت کرده است مطلب روشن تر خواهد شد. همین معنا در نقل الانوار النعمانیة سید نعمت الله جزائری و منتخب طریحی آمده است که: «طناب را به گردن امام سجاد (علیه السلام) و حضرت أم کلثوم و به بازوی زینب کبری و سکینه خاتون و دیگر دختران بسته بودند و هر گاه از حرکت باز می ایستادند آنان را می زدند ...» 🔸نقل سبط ابن جوزی (موثقین فی الحبال) در تذکرة الخواص آمده است: امام سجاد در مجلس یزید به وی اعتراض کرد و فرمود : «ای یزید به نظر تو رسول خدا چه حالی دارد و قتی ما را بسته به طناب و بدون پوشش مناسب بر روی جهاز شتران ببیند» 🔸در غل و زنجیر بودن دوازده نفر از کاروان در حضور یزید از امام باقر نقل شده است که فرمود: «هنگامی که ما به مجلس یزید برده شدیم، ما دوازده نفر غلام [به معنای جوان و نوجوان] بودیم و بزرگترین ما حضرت علی ابن الحسین امام سجاد (علیهما السلام) بود. و دست همه ما با زنجیر به گردن بسته شده بود.» در نقل دیگر امام سجاد (علیه السلام) به یزید فرمود: «اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ما را در زنجیر می دید آزادمان می کرد.» در روایت سید نعمت الله جزائری آمده است که حضرت سکینه خاتون در حال رویا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را دید. در ضمن سخن فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از حال امام سجاد (علیه السلام) سوال می کند و سکینه خاتون عرض می کند: «یا جدتاه! بارها قصد کشتن او را کردند ولی بیماری او مانع آن شد زیرا به صورت روی زمین افتاده بود [و طاقت بلند شدن نداشت] لباس های او را غارت کردند ای کاش او را می دیدی وقتی او را بر شتری لاغر و زخمی سوار کردند و بر گردن او زنجیری سنگین بستند پس [امام سجاد] به گریه افتاد از علت گریه او سوال کردیم فرمود وقتی به این زنجیر نگاه می کنم به یاد زنجیر های اهل آتش می افتم پس از آن ظالمین درخواست کردیم آن زنجیر را از آن حضرت باز کنند اما پای آن حضرت را از زیر شتر به هم زنجیر کردند. نگهان دیدیم از ران پای او خون جاری شد.» کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub