🔰مصائب اسارت آل الله 🔴8. تازیانه زدن و کتک زدن به اهل بیت پیامبر در اسارت 🔴9. کندن گوشواره و به خون کشیدن صورت فاطمه بنت الحسین 🔴10. کعب نیزه زدن بر اسیران و بانوان درباره تازیانه و کعب نی زدن بر اسیران اهل بیت مدارکی موجود است که در ذیل می آید، اما قبل از آن باید به قرائنی توجه داشت که مطلب را روشن تر می سازد: اولا: درباره حرکت اسیران تعابیری مانند «مانند اسیران بردن» یا «مانند اسیران ترک و دیلم و زنگبار بردن» در گزارشات گوناگونی به کار رفته است که بدیهی است کسانی مانند قتله کربلا که قافله ای را به اسارت می برند با هر بهانه ای اسیران را مورد ضرب و شتم قرار خواهند داد. ثانیا: وقتی جنایات روز عاشورا مانند بستن آب، تیرزدن طفل به شیرخوار، حمله به نوجوان یازده ساله مانند عبدالله و تیر زدن دوباره به او، اسب دواندن به پیکر سیدالشهدا و حتی ذبح طفلان مسلم و دو طفل از خاندان عبدالله بن جعفر در اسارت و ... نظری انداخته شود، تصور تازیانه زدن به اسیران امری سهل خواهد بود. ثالثا: اگر گزارش حمله به خیمه ها و آتش زدن آن و غارت لباس ها به وسیله استفاده از زور با آن جزئیات ویژه بررسی شود احتمال اینکه دشمن در این غارت همه جانبه دست از ضرب و شتم خاندان رسالت برداشته باشد امری به غایت دور از ذهن خواهد بود. در عین حال برخی گزارشات به خصوص در این باره وارد شده است: 🔸نقل لهوف از امام سجاد علیه السلام درباره ورود به شام سيّد ابن طاووس از امام محمد باقر عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: پدرم امام زين العابدين عليه السّلام مى‏فرمود: «چون ما را به نزد يزيد مى‏بردند، مرا بر شتر برهنه سوار كرده بودند، و مخدرات اهل بيت را بر اشترهاى برهنه سوار كرده بودند و در عقب من بودند، و سر بزرگوار پدر عالي مقدارم بر سر نيزه بود و در پيش روى ما مى‏بردند، و نيزه‏داران آن كافران بر دور ما احاطه كرده بودند، و هريك از ما را كه مى‏ديدند كه اشک از ديده ما جارى مى‏شود، نيزه را بر سر ما مى‏كوبيدند. با اين حال ما را داخل آن شهر شوم كردند. چون داخل آن شهر شديم ملعونى ندا كرد: «اينها اسيران اهل بيت ملعونند.» 🔸نقل بحار درباره سیاه شدن پیکر زینب کبری از تازیانه دشمن در عصر عاشورا در روایت فاطمه بنت الحسین آمده است : «ناگهان کعب نیزه بین دو کتف من فرود آمد پس به رو به زمین افتادم پس گوش مرا پاره کرد و گوشواره و مقنعه مرا برگرفت و خون روی چهره من جاری شد ... عمه صدا زد: دخترم! عمه تو نیز مانند تو [بدون پوشش] است پس دیدم سر او بدون پوشش و پیکر او از ضربه ها سیاه شده است.» « ... و إذا بكعب الرمح بين كتفي فسقطت على وجهي فخرم أذني و أخذ قرطي‏ و مقنعتي و ترك الدماء تسيل على خدي ... فقالت يا بنتاه و عمتك مثلك فرأيت رأسها مكشوفة و متنها قد أسود من الضرب » 🔸نقل شاعر قرن چهارم درباره تازیانه زدن به اسیران این مرثیه از ابوالقاسم زاهی شاعر متوفی 352 در مناقب ابن شهر آشوب نقل شده است. «و فاطمة عقلها طائر إذ السوط في جنبها أبصرت‏» یعنی: و می بینم فاطمه [بنت الحسین] را که حیران است وقتی تازیانه ها بر پهلوی زینب می خورد. ادامه در مطلب بعد کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub