🔰مصائب اسارت آل الله 🔴ادامه مطلب گذشته درباره تازیانه زدن به اهل بیت در اسارت 🔸گزارش سید نعمة الله جزائری از تازیانه زدن زجر بن قیس حضرت سکینه در مجلس یزید خطاب به وی فرمود: ای یزید من از روزی که پدرم به شهادت رسیده است خواب نرفته ام زیرا نمی توانستم بر پشت مرکب مجروح و لاغر خواب روم و هر وقت از روی این مرکب به زمین می افتادم این زجر بن قیس با خشونت به من تازیانه می زد و کسی نبود که مرا از دست او خلاص سازد. پس یزید و همراهانش زجر را نفرین کردند.» «فقالت: يا يزيد! ...، إنّي لم أنم منذ قتل أبي الحسين لأنّي لم أتمكّن من الرّكوب على ظهر أدبر أعجف هذا، و كلّما عثر بي يقهرني هذا زجر بن قيس يوشحني بالسّوط، فلم أر من يخلصني منه. فلعنه يزيد و جلساؤه.» 🔸جداکردن حضرت سکینه از پیکر سیدالشهدا گزارشاتی که درباره جداکردن حضرت سکینه سلام الله علیها آمده است نشان می دهد که ایشان را به صورت دسته جمعی و با زور و اجبار از پیکر پدر جدا کردند که این برخورد دسته جمعی بدون ضرب و شتم نمی تواند باشد. «ثمّ إنّ سكينة اعتنقت جسد أبيها الحسين عليه السّلام فاجتمعت‏ عدّة من الأعراب حتّى جرّوها عنه.» البته مقاتل متاخر گزارشاتی درباره تازیانه زدن به اسیران در حرکت از کربلا و غیر آن نیز نقل کرده اند از جمله: 🔸گزارش مقتل مقرم از تازیانه زدن مقرم در مقتل خود نقل می کند: «... پس از اینکه زجر بن قیس به نزد اسیران آمد و فریاد زد و آنان از نزد پیکر شهدا بلند نشدند با تازیانه آنان را حرکت داد ...» «و بعد الزّوال ارتحل إلى الكوفة، و معه نساء الحسين، و صبيته و جواريه و عيالات الأصحاب و كنّ عشرين امرأة، و سيّروهنّ على أقتاب الجمال بغير وطاء، كما يساق سبي الترّك و الرّوم و هنّ ودائع خير الأنبياء. و أتاهنّ زجر بن قيس، و صاح بهنّ فلم يقمن، فأخذ يضربهنّ بالسّوط، و اجتمع عليهنّ النّاس حتّى اركبوهنّ على الجمال. و ركبت العقيلة زينب ناقتها.» 🔸جمله «و الی عمتی المضروبة» در کتاب مرحوم دربندی چنین آمده است که حضرت سکینه سلام الله علیها در هنگام رسیدن به پیکر پدر از تازیانه اعدا بر عمه سادات سخن گفته است. «ثمّ إنّ سكينة اعتنقت جسد أبيها وهي تقول: يا أبتاه! ألبسني بنو اميّة ثوب اليُتْم، يا أبتاه! إذا أظلم عليَّ اللّيل مَن يحمي حماي؟ يا أبتاه! إذا عطشت، فمَن يروى ظمأي؟ يا أبتاه! انظر إلى رؤوسنا المكشوفة، وإلى أكبادنا الملهوفة، وإلى عمّتي المضروبة، وإلى امِّي المسحوبة.» کندن گوشواره دختر امام حسین علیه السلام در بخش غارت خیمه ها به نقلی از علامه مجلسی اشاره خواهد شد که شخصی به نام اخنس بن زید در ضمن آن به سدی می گوید: «من اخنس بن زید هستم! گفتم: روز عاشورا چه کردی؟ گفت: من کسی هستم که مأمور شدم اسبانی را که عمر بن سعد مأمور کرده بود، بر جسم حسین علیه السّلام با نعل‌های اسبان بتازانم و پهلوهایش را شکستم و سفره ای را از زیر علی بن الحسین علیهما السّلام که بیمار بود کشیدم تا او را به صورت به زمین زدم و دو گوش صفیه بنت الحسین علیه السّلام را دریدم تا به دو گوشواره ای که در گوش داشت برسم!» کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub