🔰مصائب اسارت آل الله 🔴غارت خیام 🔸نقل علامه مجلسی از فاطمه بنت الحسین درباره غارت خیام مرحوم علامه مجلسی در بحار از فاطمه بنت الحسین روایتی را نقل می کند که در ضمن آن به نحوه حمله دشمن به خیام و مصائب پیرامون آن اشاره شده است. ایشان می فرماید: « در بعضی از کتب دیدم که فاطمه صغرا می‌گوید: من بر در خیمه ایستاده بودم و به پدرم و اصحاب او نگاه می‌کردم که با بدن‌های بی سر، نظیر قربانی‌ها بر روی رمل افتاده اند و اسبان بر فراز اجسادشان جولان می‌زدند. من با خودم فکر می‌کردم که آیا بعد از پدرم، از دست بنی امیه چه بر سر ما خواهد آمد؟ آیا ما را به قتل می‌رسانند یا اسیر می‌کنند؟ ناگاه دیدم مردی که بر اسب خود سوار است، زنان را با کعب نیزه خود می‌راند و آن زنان به یکدیگر پناهنده می‌شدند. کلیه چادر و دستبند زنان را ربوده بودند و آن زنان فریاد می‌زدند: وا جداه! وا ابتاه! وا علیا! وا قلة ناصراه! (آه از کمی یاور! ) وا حسناه! آیا فریادرسی نیست که به فریاد ما برسد؟ آیا کسی نیست که از ما دفاع نماید؟ قلب من از این منظره دلخراش دچار خفقان شد و اعضای بدنم به لرزه افتادند. لذا از خوف این که مبادا آن مرد نزد من بیاید، از طرف راست و چپ خود را به عمه ام،‌ام کلثوم می‌رساندم. من در همین حال بودم که ناگاه دیدم آن مرد متوجه من گردید. من از او فرار کردم و گمان می‌کردم که از دست او سالم خواهم بود. ناگاه دیدم وی مرا دنبال کرد و من از خوف او از خود بی خود شدم، ناگاه دیدم کعب نیزه در میان کتف من قرار گرفته است! من به صورت به روی زمین سقوط کردم و او گوشم را پاره کرد و گوشواره و مقنعه مرا غارت کرد و خون‌ها همچنان به صورت و سر من فرو می‌ریختند و آفتاب سرم را می‌گداخت. سپس آن مرد به سوی خیمه‌ها برگشت و من همچنان غش کرده بودم. ناگاه دیدم عمه‌ام نزد من آمد و در حالی که گریه می‌کرد، گفت: برخیز تا برویم، من نمی دانم بر سر دختران و برادر علیل تو چه آمده است. من برخاستم و گفتم: ای عمه! آیا پارچه ای هست که من سر خود را از نظر بینندگان به وسیله آن بپوشانم؟ فرمود: دختر جان! عمه ات مثل تو می‌باشد! من نگاه کردم و سر او را نیز باز دیدم، پشت او به وسیله ضربه سیاه شده بود. وقتی ما به سوی خیمه بازگشتیم، دیدم هستی آن را به تاراج برده اند و برادرم علی بن الحسین علیهما السّلام به رو در افتاده است و از کثرت تشنگی و گرسنگی و مرض طاقت نشستن ندارد! ما برای او و او برای ما گریه می‌کردیم.» کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub