🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️ امام جواد(ع) شام شهادت بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان السَّلامُ علیکَ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلى‏ خَلْقِهِ، یا سَیدَنا وَمَوْلینا، اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَى اللَّهِ، وَقَدَّمْناک بَینَ یدَىْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَّهِ... 🔶به دیوار قفس بشکسته ام بال و پر خود را 🔶زدم تنــهای تنـها ناله های آخر خود را 🔶درون شعله همچون شمع سوزان آتشی دارم 🔶که آبم کرده و آتش زده پا تا سر خود را 🔶قفس را در گشوده صید را آزاد بگذارید 🔶که در کنج قفس نگذاشت جز مُشتی پر خود را 🔶بزن کف پایکوبی کن بیفشان دست، امّ الفضل 🔶که کُشتی در جوانی شوهر بی یاور خود را 🔶بیا و این دم آخر به من ده قطره ی آبی 🔶که خوردم سالها خون دل غم پرور خود را 🔶چه گویی ای ستمگر در جواب مادرم زهرا 🔶اگر پرسد چرا لب تشنه کُشتی شوهر خود را 🔶اجل بالای سر، من در پی دیدار فرزندم 🔶گهی بگشوده ام گه بسته ام چشم ترِ خود را ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به آبروی جوان امام رضا امام جواد ائمه حاجت روا بشید شب شام شهادت امام جواد امشب امام رضا عزادار جوانش است امشب صاحب اصلی مجلس امام رضاست امشب می دونم بعضی ازعزیزان هستند که گرفتارند مریض دارند حاجت دارند جوون دارند امشب بگید یا امام رضا ما عزادار جوادت هستیم دیگه امشب ما را دست خالی ردمان نکنی حالا برات روضه امام جواد بخونم همه اموات جمع حاضر فیض ببرند امشب ثامن الحجج گریان است در غم میوۀ دلش جوادالائمه ، بگو آقا آجرک الله ، آخر شب شام شهادت میوۀ دلش امام جواده ، جوان از دست داده آن هم جوانی مثل جواد الائمه ، در شهر غربت ، با لب تشنه ، در حجره در بسته ا مشب ، بگو یا امام رضا میوۀ دلت را با لب تشنه شهید کردند . اما جوان امام حسین علی اکبر راهم درکربلا از دم شمشیر و نیزه ردکردند ، تا حسین فاطمه ناله علی اکبررا شنید با عجله آمد کنار بدن علی اکبر، یک قدری امام حسین به آن بدن نگاه کرد نشست کنار بدن جوانش ، سر علی را به دامن گرفت ، دلش آرام نشد جوان دارها کجا نشسته اند خداکنه کسی بین ما نباشه داغ جوان دیده باشه خیلی سخته آقا ابا عبدالله سر جوانش را به سینه چسبانید دلش تسلی پیدا نکرد ، همه دارند نگاه می کنند ببینند حسین با علی اکبر چه می کند ، یک وقت دیدند خم شد صورت به صورت علی گذاشت ، هی صدا می زد ، میوۀ دلم علی .اکبر حالا دیگه دلها آماده شد بریم در خانه امام جواد(ع) ⏪از همین جا دلت را روانه آن حجره ای کن که امام جواد میان حجره افتاده بود، از سوز زهر به خود می پیچید، امّا کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفائی همسرش بود، بمیرم برات آقا، محرمی نداشتی، چه کشید جواد الائمه، آن ساعتی که دید امُ الفضل دَرِ حجره را بست ، کنیزانش را جمع کرد و گفت : شادی کنید تا کسی صدای نالۀ امام را نشنود، بعدِ شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب قرار دهند، اما کبوتر ها می آمدند بالهاشون را به هم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد، اما عاشقان امام جواد، این بدن دیگه برهنه نبود، این بدن دیگه بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود. رحمت خدا بر این ناله ها، ای دلهای آماده، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه که داری دردو دل می کنی؟ فرمود: سکینه جان این بدن بابایت حسینِ، همه صدا بزنید حسین جان … علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️ @rozehdaftari