ذاکرین‌‌الحسین.mp3
4.43M
دستامو بگیر آقای دلم این بار اومدم با پای دلم با تو خودمو پیدا میکنم چشمامو برات دریا میکنم خودم و نوکر در خونت شمردم تموم خونواده مو به تو سپردم آقا اگه یه وقت هایی جونی کردم تو‌دستمو گرفتی من زمین نخوردم زیر علمت من قرصه دلم اما شب و روز میپرسه دلم کی میشه بازم پیش تو بیام حتی یه نفس واسه یه سلام همیشه توی سختی ها بودی کنارم با حسرت زیارتت تنها نزارم بیاودستمو بگیر بریم زیارت میدونی توی این فراق توم کارم من روضه هایت را رها نمی کنم من اگر ازتو دور افتم،از بین میرم هرروز نان و نمک را خورده ام ای کاش دلت کمی برای من بسوزد دلم خون است؛ولی سرتو سلامت آتش گرفته ام؛ولی سرتو سلامت به چه کسی بگویم که دلتنگ توام حسین جان؟ کربلا برایم حسرت شده؛ولی سرتو سلامت دست هایت را به اشک هایم بکش مرا به خال خود رهانساز فکری به حالم کن آقا و نگذار در این احوال بمانم انگار اصلا صدایم به تو نمی‌رسد نوکرت را بغل کن واو را به سخن بگیر به خدا حرف دلم همیشه این است آیا می‌شود برای تو بمیرم؟اما چشمم آب نخورد هم دستت زخمی است و هم سرت هم خواهرت زخمی است و هم برادرت ابر غمها آسمان زندگی خواهرت را گرفت و داغ برادر خانه خرابش کرد وقتی که آب خواستی،با سنگ جوابت را دادن مگه بی کس و کار بودی که غارتت کردند؟ هرکس که آمد و رفت به تو زخمی زد خواهرت برایت بمیرد که سه ساعت تمام آزار دیدی @rozehdaftari