💖💫💖💫💖💫💖💫💖 💖💫💖💫💖💫💖💫 💖💫💖💫💖💫💖 💖💫💖💫💖💫 💖💫💖💫💖 💖💫💖💫 💖💫💖 💖💫 💖 قسمت صبح شده بود و نوبت جلسه ی کار درمانی بابا بود. مثل همه ی این مدت صادق خودش رو برای کمک رسونده بود و همراه سعید بابا رو از پله ها پایین می بردند. مرضیه هم تا دم در دنبالشون رفت و مدام به سعید توصیه هایی میکرد. از دیروز اصلا با مرضیه حرف نزده بودم. الان هم اصلا مایل به این کار نبودم. بعد از بدرقه ی بابا به اتاق رفتم و دوباره خوابیدم تا کمتر باهاش رو در رو بشم. یکی دو ساعتی سرجام غلت خوردم اما خوابم نبرد. از جام بلند شدم و ساک کوچکم رو برداشتم. وسایل و لباسهای مورد نیازم رو دور و برم ریخته بودم و یکی یکی داخل ساک جا سازی می کردم و برای رفتن به خونه ی سمیه آماده می شدم. برای برداشتن لباسهایی که دیشب روی بند پهن کرده بودم بیرون رفتم که متوجه حضور مرضیه شدم. نگاه سوالیش روی لباسهای توی دستم و ساک وسط اتاق چرخی خورد و پرسید -ساک جمع می کنی؟ همچنان که کارم رو ادامه میدادم، سری تکون دادم و گفتم -آره -برمیگردی تهران؟ چه بی خبر؟ -نه،می خوام چند روز برم خونه ی سمیه این رو گفتم و سمت اتاق رفتم . کیسه ی داروهای بابا رو برداشتم و در حالی که جاش رو توی ساکم باز می کردم مرضیه گفت -اونا که مال داییه، اونا رو چرا برمی داری؟ کلافه از سوالهای پی درپی اش سری تکون دادم -بله، داروهای باباست. قراره چند روز با بابا بریم خونه ی سمیه با لحن متعجب گفت -خونه ی سمیه؟ سعید می دونه؟ پس چرا چیزی به من نگفت؟ نمی دونم من حساس شده بودم یا واقعا مرضیه دیگه داشت زیاده روی می کرد؟ جمله ی آخرش خیلی برام زور داشت. نگاهش کردم و با لبخندی که مصنوعی بودنش کاملا مشخص بود گفتم -ببخشید زن داداش، من و بابام بخوایم بریم خونه ی خواهرم باید از شما اجازه بگیریم؟ لحن و حرف من هم به مرضیه برخورده بود که اخمی کرد و قدمی جلو گذاشت -این چحور حرف زدنه؟ من کی گفتم باید اجازه بگیرید؟ میگم سعید به من نگفت که قراره دایی بره خونه ی سمیه. ابرویی بالا انداختم و گفتم -خب؟ این یعنی چون شما اطلاع نداشتید نباید بریم؟ مرضیه که دل پری از من داشت، با لحن محکمی گفت -نخیر، یعنی اینکه شاید مثل همه ی کارهای دیگه ات خودسرانه تصمیم گرفتی و بعدش باید منتظر یه درد سر و ماجرای جدید باشیم. شرایط عضویت کانال Vip در لینک زیر😍😍👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2794062104C60d7dbb433 ⛔️کپی برداری پیگرد قانونی و‌الهی دارد⛔️ 🖋نویسنده:(ن.ق) 💖💫@rozhay_eltehb 💫💖 💖💫💖 💖💫💖💫 💖💫💖💫💖 💖💫💖💫💖💫 💖💫💖💫💖💫💖 💖💫💖💫💖💫💖💫 💖💫💖💫💖💫💖💫💖