در ادامه‌ی جنجالِ امربه‌معروف و نهی‌از‌منکرِ آن روحانی و رفتارِ زشتِ آن زن، هشتگ‌های متعددی به راه افتاد. خوب استفاده از هشتگ برای بولد‌کردن یک جریان و پررنگ نشان دادن آن کار بدی نیست. یکی از اقتضائات این فضا، بهره بردن از هشتگ‌هاست. منتها به نظرم می‌رسد به‌کارگیری این هشتگ‌ها نیز باید مبتنی بر اخلاق باشد. به عنوان مثال یک هشتگی که در همین جریان به راه افتاد کلمه‌ی سلیطه بود. هر دو گروه اعم از ارزشی‌ها و مخالفینِ آن‌ها به راحتی با به‌کارگیری این هشتگ حرف‌های‌شان را زدند و موافقت و مخالفت‌شان را ابراز نمودند. این کلمه که تمایلی به تکرارِ دوباره‌اش ندارم، از حیث لغوی معنای بدی ندارد. نهایتا توجیه ارزشی‌ها همین است. به محض اینکه بگوییم چرا به‌کار بردید، ما را ارجاع می‌دهند به فرهنگ لغت که معنای آن کلمه یعنی زنِ‌زبان‌دار و ... و با این توجیه به کارشان ادامه می‌دهند. در فضای مجازی و وقتی با مخاطب عام روبرو هستیم باید تمامِ ابعاد ِیک موضوع و تمامِ معانی یک کلمه اعم از لغوی و اصطلاحی و عرفی را مدنظر قرار دهیم. کلمه‌ی مزبور، شاید در فرهنگ لغت معنای بدی نداشته باشد اما در فرهنگِ عمومی مردم، زیستِ اجتماعی آن‌ها و ادبیات ِ گفتاری‌شان همواره این کلمه معنای بدی داشته است. بحثِ من صرفا به‌کارگیری یک کلمه نیست! موضوع فراتر از اینهاست. منظورم این است که ما با وارد کردن این کلمه به ادبیات تبلیغی خویش، راه را برای تقویت این دو قطبی در جامعه هموارتر می‌سازیم. ما حالا در دایره‌المعارفِ احکامِ اجتماعی میانِ مردم، کلمه‌ی جدیدی را داریم که قبلا هرگز برای این موضوع به‌کار نمی‌بردیم. حالا به غیر از محجبه و غیرمحجبه، ارزشی و غیرارزشی، با حجاب و بی‌حجاب، مذهبی صورتی و مذهبی واقعی، با دو کلمه‌ی دیگر هم مواجهیم، دو کلمه‌ای که شنیدش مشمئزکننده است. 🖌زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht