مشق‌نوشت‌های شما: 1⃣جان پدر کجاستی .... برخیز جان پدر که دل از کف میرود اگر از تو صدایی نشنود و کمر از نبودنت خم خواهد گشت برخیز و بگو جان پدر کجاستی .... 2⃣جان پدر کجاستی که امروز یکی از روزهایی است که همیشه می گفتم شاید زمانی برسد. 3⃣مرد با خودش فکر می کند... پریناز دختر گل محمدجان را برایش می گیریم... بالاخانه را فرش می کنیم دست زنش را بگیرد ببرد آنجا زندگی کند... اتاق پایینش هم مالِ خودش تا دانشگاهش تمام شود... مهندس که شد برای خودش فکری می کند... به ساعت گوشی اش نگاه می کند... بالای گوشی اش نوشته خبر فوری... انفجار مخوف در دانشگاه کابل... قلب مرد می لرزد... لرزان نمره پسر را می گیرد... ۱۴٢ تماس از دست رفته... یعنی پسرم... قلبش درد می گیرد.. پدر است دیگر نمی تواند امید نداشته باشد... رمقش را جمع می کند در انگشتانش... پیامکی کوتاه... جان پدر کجاستی...؟ و ساعتی بعد... داماد غرق خونش را به نظاره می نشیند... 4⃣جان پدرکجاستی... چرا جواب تلفنت رانمیدی.؟.. یادم نمی‌آیدتابحال تماسم را جواب نداده باشی پسرم، مادرت نگران است... جان پدر، خبرهایی شنیدیم😭😭😭 جوابمان رابده ... بگوکه حالت خوبه... پسرکم بگو که خبر دروغِ جان پدرکجاستی... منتظرم تاپیامم راخواندی جوابمان رابدهی... پسرم مادرت مادرت منتظراست😭 5⃣امروز۱۴۲بارتماس گرفتم ولی جوابم راندادی. 6⃣به یادپدران شهدایی افتادم که سال‌هاست منتظرند منتظر خبری پیامی تماسی ازدردانه های خدا هستند. فدای دل پدران شهدا💔 7⃣جان پدر کجاستی! ؟ مادرت هنوز در تدارک بساط دامادیت هر روز صبح پنبه های گوشه ی حیاط را با دست خود حلاجی می کند عروست سال ها پیش به خانه ی بخت رفت هنوز بنای آمدن نداری😭 جان پدر بیا، دست های مادرت دیگر توان حلاجی ندارد😭 عروست وقتی می رفت هنوز چشمش به در بود جان پدر بیا می ترسم زمان مرا به فراموشی بسپارد ....