خشم می‌تواند برآیند نیازهای پاسخ داده نشده باشد. خشم، مخرب است. خشم، خطرناک است. به همین دلیل در روایات توصیه شده‌ایم به محض غضب وضو بگیرید، چرا که خشم از شیطان و شیطان از آتش است، پس آتش را با آب خاموش کنید. یکی دیگر از راهکارهای رهایی از خشم، مس خویشاوندان و نزدیکان است. در روایت می‌خوانیم: إِنَّ الرَّجُلَ لَيَغْضَبُ فَمَا يَرْضَى أَبَداً حَتَّى يَدْخُلَ النَّارَ فَأَيُّمَا رَجُلٍ غَضِبَ عَلَى قَوْمٍ وَ هُوَ قَائِمٌ فَلْيَجْلِسْ مِنْ فَوْرِهِ ذَلِكَ فَإِنَّهُ سَيَذْهَبُ عَنْهُ رِجْزُ الشَّيْطَانِ وَ أَيُّمَا رَجُلٍ غَضِبَ عَلَى ذِي رَحِمَ فَلْيَدْنُ مِنْهُ فَلْيَمَسَّهُ فَإِنَّ الرَّحِمَ إِذَا مُسَّتْ سَكَنَتْ. وقتی که در حضور امام باقر (ع) سخن از غضب به میان آمد حضرت فرمود: همانا که مرد خشمگین می‌شود و تا خود را داخل آتش نکند (و به گناهی دست نیالاید) آرامش نمی‌یابد و خشمش فرو ننشیند. پس برای اینکه در هنگام خشم به کارهای ناشایست اقدام نکنید، هر گاه شخصی خشمگین شد، اگر ایستاده، فورا بنشیند تا پلیدی و وسوسه‌های شیطان از او دور شود و هرگاه به خویشاوندانش غضب کند به نزد او رفته و بدنش را مس کند چرا که خویشاوند اگر مس شود آرامش یابد. در واقع رابطه‌ای عاطفی میان انسان و خویشاوندانش وجود دارد و برخورد فیزیکی با آن‌ها می‌تواند آرامش را به ارمغان آورد. این قسمت از روایت خیلی جالب است. انگار که در اثر این مس و ارتباط، خون خویشاوندی به‌جوش می‌آید و کینه‌ها فراموش می‌شود. انگار در اثر این رابطه، آدم یادش می‌رود که عصبانی‌است و حس مهربانی‌اش تحریک می‌گردد. من داشتم به خوزستان فکر می‌کردم. به مردمش. به خشم‌شان نیز. آدم وقتی عصبانی می‌شود دلش می‌خواهد سرش را بکوبد به دیوار. دریا را نگاه کن، وقتی عصبی می‌شود چگونه سرش را به صخره‌های ساحل می‌کوبد. حالا شاید مردم خوزستان نیز نیاز داشته باشند تا کسی نزدیک‌شان شود. دست‌شان را بگیرد و دوباره یادشان بیاید که چقدر برای هم، محبت تکه پاره می‌کردند قبلا و چقدر همدیگر را دوست داشتند مثلا. شاید باید مسئولی، مدیری، کسی نزدیکشان شود و به آن‌ها ثابت کند که دوست‌شان دارد. *روایت را از کافی، ج۲، ص ۳۰۲ برداشتم. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht