دفترچه آبی قسمت اول او دفترچه یادداشتی با جلد آبی داشت که اکثر دوستانش آن را به خاطر دارند. صفحات داخل آن را به جدول‌های محاسبه نفس و گناهان روزانه تبدیل کرده بود. هر روز کارهای خود را بررسی می کرد و از نفس خویش حساب می کشید. به محض اینکه بحثی پیش می آمد، سریع داخل جدول ها علامت می زد و شب که می شد با بررسی آنها سعی می‌کرد جبران کند و در روزهای بعد میزان حسناتش را بالا ببرد. بانگاه به این دفتر، بعضی ازاعمال اورا ازنظرمی گذرانیم: سکوت در برابر باطل! شب 1/10/58 در تاکسی سوار شدم، ترانه گذاشته بود. اخطار نکردم که راننده ضبط را خاموش کند. از همان اول صبح، کارم با برنامه و نظم پیش نرفت... برای صرف صبحانه خیلی وقت تلف کردیم... شهید حسین قجه ای 🌸🍃 https://eitaa.com/sabkezendegikareemane