4_6037136748587255888.mp3
12.12M
🔘 « دیوان نیر » 💠 « آقای موحدی » ⬅️ شد چو شاه تشنه نومید از حیات تافت رو از هر گه سوی فرات بیدرنگ از تشنه کامی مرکبش خواست تا آبی رساند بر لبش گفت باری بس گران داری بدوش ای براق عرش پیما خوش بنوش خوش بخور خوش گر چه هر دو تشنه ایم خستۀ زخم خدنگ و دشنه ایم آن سمند تیز هوش از روی شاه شرمساری برد مانا زین گناه سرکشید از آب یعنی کای همام بی تو بر من آب خوش بادا حرام شاه را رقت بدان مرکب گرفت جرعۀ آبی به پیش لب گرفت کافری تیری رها کرد از کمان وه چه گویم خاک بادا بر دهان با لب خشک و دهان پر ز خون آمد آن شه گوهر از دریا برون آمد از هاتف به گوش او ندا از حجاب بارگاه کبریا کای حسین ای نوح طوفان بلا این همان عهد است و اینجا کربلا تو بدین رو که کنی جنگ آوری پس که خواهد شد بلا را مشتری تیغ اگر اینست و بازو این که هست در ره ما پس که خواهد داد دست تو بدین نیرو که تازی بر سپاه جان که خواهد داد جانانرا به راه هین فرود آ ای شه پیمان درست که بساط کبریائی زان تست مصطفی و مرتضی و فاطمه چشم بر راهند با حوران همه ای حریم وصل ما مأوای تو اندرآ خالی است اینجا جای تو 💠 فهرست مداحی‌ ها؛ امام حسین علیه السلام 💠 @sadeghin_ir