🏴 وا أسفاه عـلی رضـیع فطم بسهام الأعداء 🔳 « روضه _ شب هفتم محرم » ⏪ « آقای موحدی » روضهٔ حضرت علی اصغر (ع) ⬅️ نبوس اینقدر بابا لعل بیرنگ لبانم را که با لبهای سوزانت بسوزانی لبانم را ز فرط تشنه کامی صورتت را تار می بينم توان ده با نگاهت جسم و جان ناتوانم را چه می شد ای پدر يك لحظه از من دور می گشتی نبينی تا زبان گرداندن دور دهانم را چو ديدم تير می آيد گلويم را سپر كردم بپرس از تير او خود می دهد شرح بيانم را سخن سر بسته می گويم مكِش پيكان ز حلقومم كه تير حرمله سوزانده مغز استخوانم را ز تو ممنونم ای تير سه شعبه ساكتم كردی كه ديگر نشنود در خيمه ها مادر فغانم را 💠 @sadeghin_ir