° گزیده ای از فرمایشات عالم ربّانی 💠 حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 << وهم و عقل >> ⬅️ عقل(ی) که نزد خدای متعال شرافت دارد از این عالم نیست، بلکه از عالم ملکوت و عالم مجردات است. ▫️لذا عقلی که با آن استدلال می کنند، خاستگاهش از عالم خیال و واهمه بوده و البته آن غیر از عقلی است که منشأ معرفت و ایمان است.  ⬅️ روح انسانی به واسطه ی عقل، خود را به کمال می رساند. ▫️ ادراک روح نخست به وسیله ی عقل است، اما وقتی روح به کمال رسید خودش می شود عقل، یعنی همه اش درک و ادراک می شود. ▫️لذا روح انسانی در عین حال که خودش عقل نیست، غیر از آن نیز نیست. ⬅️ اگر عقل زنده شود، عشق و محبت نیز احیا می شود. عشق و محبت که ارزشمند ترین سرمایه برای کمال است، از جنود عقل و شعاع آن است. ▫️چرا پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله را عقل کل می نامند؟ ▫️چون اگر عقل باشد، همه چیز هست. و وقتی عقل کل بود، عشق کل نیز هست.   ⬅️ در روایت وارد شده که جبرئیل بر آدم علیه السلام نازل شد و عرض کرد: من مأمورم ترا در برگزیدن یکی از سه چیز مخیر سازم. یکی از آن سه را اختیار کن و دوتای دیگر را واگذار.  آدم علیه السلام پرسید: آن سه کدام اند؟ پاسخ داد: عقل، حیا و دین. آدم فرمود: من عقل را برگزیدم. جبرئیل به حیا و دین گفت: شما باز گردید و او را رها کنید. آن دو گفتند: ای جبرئیل! ما مأموریم هرجا که عقل باشد با وی باشیم. ⬅️ البته خیال و واهمه غیر از عقل است. خیال و واهمه انسان را از حقیقت دور می سازد. ▫️اینکه برخی می خواهند همه چیز را - به تصور خود - با عقل قبول کنند، خیلی خطرناک است.  ▫️تخیلات ما کجا وحقیقت کجا؟ با این خیالات و توهمات چگونه ممکن است بتوان حکمت و فلسفه ی احکام را به دست آورد؟ ⬅️ ما حتی به ریشه ی یک عنایت و منشأِ توجهی که به ما می شود نمی توانیم پی ببریم و نمی فهمیم از کجاست، آن وقت می خواهیم به میزان های شرع و علل الاحکام پی ببریم.  ▫️زمانی در یکی از روستاهای ورامین مشغول تبلیغ بودم. روحانی دیگری برای تبلیغ به آنجا آمده بود که منبر خوبی داشت. قرار شد که من نماز جماعت بخوانم و او منبر برود. ▫️شب اول که برای اقتدا پشت سر ما ایستاده بود، احساس کردم دچار مشکل شده است. از یک سو می خواهد اقتدا کند و به حسب ظاهر چاره ای ندارد و از سوی دیگر ما را نمی شناسد و به تردید افتاده است.  ▫️وقتی حال او برایم روشن شد توجهی به او کردم. بلا فاصله با اطمینان خاطر اقتدا کرده و "الله اکبر" گفت.  ▫️بعد از نماز جریان را از وی جویا شدم. عینا همان چیزی را که فهمیده بودم تعریف کرد و گفت: راستش را بخواهید من در قم به کسی اقتدا نمی کنم و اینجا هم چون شما را نمی شناختم متحیّر و مردّد مانده بودم، امّا ناگهان اطمینانی برایم حاصل شد که حتی حاضر بودم برای اثبات عدالت شما قسم بخورم!  ▫️البته او متوجه نشده بود که منشأ این اطمینان کجاست و چرا ناگهان بدون دلیل ظاهری چنین اطمینانی برای او حاصل شد.   ⬅️ همه ی عنایاتی که از ناحیه ی خداوند متعال افاضه می شود - چه به وسیله ی ائمه ی معصومین و یا ملائکه یا دوستان ائمه - از همین سنخ است.  ▫️ وقتی انسان از پی بردن به منشأ یک عنایت که جا و مکان ندارد عاجز است چگونه می تواند برای هر امر دینی یا حکم فقهی دلیل عقلی بطلبد و پذیرش آنرا مشروط به پی بردن به حکمت و علت آن نماید؟  💠 @sadeghin_ir