❤️ ❤️ 👈شهيد والاقدر عاشورا.حر از خاندانهاي معروف عراق و از رؤساي کوفيان بود.به ‏درخواست ابن زياد، براي مبارزه با حسين‏ «ع‏» فراخوانده شد و به سرکردگي هزار سوار برگزيده گشت. 👈گفته‏اند وقتي از دار الاماره کوفه، با ماموريت بستن راه بر امام حسين‏ «ع‏» بيرون آمد، ندايي شنيد که: اي حر!مژده باد تو را بهشت... [قاموس الرجال، ج 3، ص 103، امالي صدوق، ص 131.]🌹🌹🍀 👈در منزل‏ «قصر بني مقاتل‏» يا «شراف‏»، راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوي کوفه شد. 👈کاروان ‏حسيني را همراهي کرد تا به کربلا رسيدند و امام در آنجا فرود آمد. 👈حر وقتي فهميد کارجنگ با حسين بن علي‏ «ع‏» جدي است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خويش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسين‏ «ع‏» و جبهه حق پيوست. 👈توبه کنان کنار خيمه‏هاي امام آمد و اظهار پشيماني کرد، سپس اذن ميدان طلبيد.اين انتخاب شگفت و برگزيدن راه بهشت بر دوزخ، از حر، چهره‏اي دوست داشتني و قهرمان ساخت.🌹🌹🍀 👈حر با اذن‏امام به ميدان رفت و در خطابه‏اي مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگيدن با حسين‏ «ع‏» توبيخ‏ کرد. 👈چيزي نمانده بود که سخنان او، گروهي از سربازان عمر سعد را تحت تاثير قرار داده‏ از جنگ با سيد الشهدا منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تيرها قرار داد. 👈نزد امام‏ بازگشت و پس از لحظاتي دوباره به ميدان رفت و با رجز خواني، به مبارزه پرداخت 👈و پس‏از نبردي دليرانه به شهادت رسيد.رجز او چنين بود:🌹🌹🍀 اني انا الحر و ماوي الضيف اضرب في اعناقکم بالسيف عن خير من حل بارض الخيف اضربکم و لا اري من حيف [بحار الانوار، ج 45، ص 14.] 👈که حاکي از شجاعت او در شمشير زني در دفاع از سيد الشهدا و حق دانستن اين راه‏ بود. حسين بن علي‏ «ع‏» بر بالين حر حضور يافت 👈و خطاب به آن شهيد، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته است، حر و آزاده‏اي، آزاد در دنيا و سعادتمند در آخرت! 🌹🌹🍀 👈«انت الحر کما سمتک امک، و انت الحر في الدنيا و انت الحر في الآخرة‏» و دست بر چهره‏اش کشيد.[ همان.] امام حسين‏ «ع‏» با دستمالي سر حر را بست. 👈پس از عاشورا بني‏تميم او را در فاصله يک ميلي از امام حسين‏ «ع‏» دفن کردند، همانجا که قبر کنوني اوست، بيرون کربلا در جايي که در قديم به آن‏ «نواويس‏» مي‏گفته‏اند. [الحسين في طريقه الي الشهادة، ص 97.] 👈نقل است‏ شاه اسماعيل‏ صفوي قبر حر را گشود و پيکرش را سالم يافت، چون خواست پارچه‏اي را که بر سرش‏بسته بود باز کند، خون جاري شد و دوباره آن را بستند، آنگاه بر قبرش قبه‏اي ساختند.[ سفينة البحار، ج 1، ص 242 به نقل از انوار نعمانيه، سيد نعمت الله جزايري.] 🌹🌹🍀 👈سرگذشتهاي مربوط به حر و نقش او در حادثه کربلا، از نخستين بر خوردش با کاروان‏ سيد الشهدا، 👈سپس توبه‏اش و پيوستن به جبهه حق و شهادت در رکاب سالار شهيدان، درهمه مقتلها و کتابهاي تاريخ عاشورا نگاشته شده است 👈و توبه او شاخص‏ترين بخش‏نوراني زندگي اوست.🌹🌹🍀 🌹صدرا🌹