eitaa logo
🌹صدرا🌹
526 دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
29هزار ویدیو
285 فایل
-مهربانم، عالم از توست غریبانه چرا میگردی؟❤️😔 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب( س) به کانال صدرا خوش آمدید. @sadrasadat74 پیشنهادات و انتقادات خود را منتقل کنید. ✅ کپی از مطالب کانال،مشروط برذکرصلوات برای شهدا،بلا اشکال و آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ ❤️ 👈شهيد والاقدر عاشورا.حر از خاندانهاي معروف عراق و از رؤساي کوفيان بود.به ‏درخواست ابن زياد، براي مبارزه با حسين‏ «ع‏» فراخوانده شد و به سرکردگي هزار سوار برگزيده گشت. 👈گفته‏اند وقتي از دار الاماره کوفه، با ماموريت بستن راه بر امام حسين‏ «ع‏» بيرون آمد، ندايي شنيد که: اي حر!مژده باد تو را بهشت... [قاموس الرجال، ج 3، ص 103، امالي صدوق، ص 131.]🌹🌹🍀 👈در منزل‏ «قصر بني مقاتل‏» يا «شراف‏»، راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوي کوفه شد. 👈کاروان ‏حسيني را همراهي کرد تا به کربلا رسيدند و امام در آنجا فرود آمد. 👈حر وقتي فهميد کارجنگ با حسين بن علي‏ «ع‏» جدي است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خويش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسين‏ «ع‏» و جبهه حق پيوست. 👈توبه کنان کنار خيمه‏هاي امام آمد و اظهار پشيماني کرد، سپس اذن ميدان طلبيد.اين انتخاب شگفت و برگزيدن راه بهشت بر دوزخ، از حر، چهره‏اي دوست داشتني و قهرمان ساخت.🌹🌹🍀 👈حر با اذن‏امام به ميدان رفت و در خطابه‏اي مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگيدن با حسين‏ «ع‏» توبيخ‏ کرد. 👈چيزي نمانده بود که سخنان او، گروهي از سربازان عمر سعد را تحت تاثير قرار داده‏ از جنگ با سيد الشهدا منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تيرها قرار داد. 👈نزد امام‏ بازگشت و پس از لحظاتي دوباره به ميدان رفت و با رجز خواني، به مبارزه پرداخت 👈و پس‏از نبردي دليرانه به شهادت رسيد.رجز او چنين بود:🌹🌹🍀 اني انا الحر و ماوي الضيف اضرب في اعناقکم بالسيف عن خير من حل بارض الخيف اضربکم و لا اري من حيف [بحار الانوار، ج 45، ص 14.] 👈که حاکي از شجاعت او در شمشير زني در دفاع از سيد الشهدا و حق دانستن اين راه‏ بود. حسين بن علي‏ «ع‏» بر بالين حر حضور يافت 👈و خطاب به آن شهيد، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته است، حر و آزاده‏اي، آزاد در دنيا و سعادتمند در آخرت! 🌹🌹🍀 👈«انت الحر کما سمتک امک، و انت الحر في الدنيا و انت الحر في الآخرة‏» و دست بر چهره‏اش کشيد.[ همان.] امام حسين‏ «ع‏» با دستمالي سر حر را بست. 👈پس از عاشورا بني‏تميم او را در فاصله يک ميلي از امام حسين‏ «ع‏» دفن کردند، همانجا که قبر کنوني اوست، بيرون کربلا در جايي که در قديم به آن‏ «نواويس‏» مي‏گفته‏اند. [الحسين في طريقه الي الشهادة، ص 97.] 👈نقل است‏ شاه اسماعيل‏ صفوي قبر حر را گشود و پيکرش را سالم يافت، چون خواست پارچه‏اي را که بر سرش‏بسته بود باز کند، خون جاري شد و دوباره آن را بستند، آنگاه بر قبرش قبه‏اي ساختند.[ سفينة البحار، ج 1، ص 242 به نقل از انوار نعمانيه، سيد نعمت الله جزايري.] 🌹🌹🍀 👈سرگذشتهاي مربوط به حر و نقش او در حادثه کربلا، از نخستين بر خوردش با کاروان‏ سيد الشهدا، 👈سپس توبه‏اش و پيوستن به جبهه حق و شهادت در رکاب سالار شهيدان، درهمه مقتلها و کتابهاي تاريخ عاشورا نگاشته شده است 👈و توبه او شاخص‏ترين بخش‏نوراني زندگي اوست.🌹🌹🍀 🌹صدرا🌹
❤️ ❤️ 👈از ياران سيد الشهدا و شهيد نماز، که روز عاشورا به فيض شهادت رسيد. 👈وي از چهره‏هاي سرشناس شيعه در کوفه و مردي آگاه و شجاع و اسلحه شناس بود. 👈مسلم بن ‏عقيل در ايام بيعت گرفتن از مردم براي نهضت ‏حسيني، او را مسؤول دريافت اموال وخريد اسلحه قرار داده بود. 👈نامش عمر بن عبدالله بود. [ مقتل الحسين، مقرم، ص 177.برخي هم‏ «عمرو بن عبدالله‏» نوشته‏اند.مثل تنقيح المقال، مامقاني، ج 2، ص 333.] 🌹🌹🍀 👈پيش از شروع درگيريهاي کربلا خود را از کوفه به کربلا رساند و به امام پيوست. 👈روز عاشورا، که ياران حسين بن علي‏ «ع‏» بتدريج‏ شهيد مي‏شدند و از تعدادشان کاسته‏ مي‏شد 👈و اين کاهش محسوس بود، 👈ابو ثمامه هنگام ظهر خدمت امام آمد و گفت: 👈جانم ‏فداي تو! چنين مي‏بينم که دشمنان به تو نزديک شده‏اند.به خدا قسم تو کشته نخواهي شد مگر آنکه من پيش از تو کشته شوم. 🌹🌹🍀 👈دوست دارم خداي خويش را در حالي ديدار کنم که‏اين نماز را که وقتش نزديک شده بخوانم. 👈امام، نگاهي به بالا افکند، فرمود: 👈نماز را به يادآوردي، خدا تو را از نماز گزاران ذاکر قرار دهد.🌹🌹🍀 👈آري، اينک اول وقت نماز است.مهلتي ازسپاه دشمن خواستند. 👈آنگاه ابو ثمامه و جمعي ديگر، با امام حسين‏ «ع‏» نماز جماعت‏خواندند. [سفينة البحار، ج 1، ص 136، بحار الانوار، ج 45، ص 21.] 👈وي جزء آخرين سه نفري بود که از ياران امام تا عصر عاشورا زنده مانده‏بودند.🌹🌹🍀 👈برخي گفته‏اند که در اثر جراحتهاي بسيار بر زمين افتاد، 👈خويشانش او را به دوش‏کشيده و از ميدان به در بردند 👈و مدتها بعد از دنيا رفت.[ عنصر شجاعت، ج 2، ص 151.] .🌹🌹🍀 🌹صدرا🌹
❤️ ❤️ وي توسط سعيد بن عمرو ازْدي كشته شد. ابن سعدمي‌نويسد: اين بچه در حالي كه پيراهني پوشيده بود و كفشي بر پا داشت كه بند لنگه چپ آن پاره شده و به پايش آويزان بود، به ميدان آمد. عمرو بن سعيدازدي‌[!] بر او ضربتي زد كه وي افتاد و در همان حال عمويش را صدا زد. امام‌حسين ـ عليه السلام ـ بر عمرو حمله كرد و عمرو كه دستش را بالا آورده بودتا از خود دفاع كند، دستش از مرفق قطع شد. 🌹🌹🍀 در اين بين‌، كوفيان براي نجاتعمرو هجوم آوردند كه در اثر اين هجوم و فشار عمرو زير دست و پاي اسبان‌كشته شد. امام حسين ـ عليه السلام ـ بالاي سر قاسم ايستاد و گفت‌: عزّ علي‌عمِّك أن تدعوه فلايُجيبك، أو يُجيبك فلا يَنْفعك. بر عمويت دشوار است كه‌او صدا بزني و نتواند پاسخت را بدهد، يا اگر پاسخ دهد، سودي براي تونداشته باشد. آن گاه امام حسين ـ عليه السلام ـ دستور داد تا قاسم را به خيمه‌آورده‌، نزد بدن علي اكبر گذاشتند. ابومخنف گزارش شهادت قاسم را از زبان‌حُمَيد بن مُسلم اَزْدي‌، مفصّل‌تر آورده است‌: نوجواني به ميدان آمد، صورتش‌چون ماه‌؛ در دستش شمشير، پيراهن بر تن و كفشي كه بند تاي چپش باز بود،بر پا داشت‌. عمرو بن سعد بن نفيل گفت‌: من به او حمله مي‌كنم‌. 🌹🌹🍀 حُمَيد گويد: به او گفتم‌: سبحان الله‌! چرا تو؛ كساني هستند كه از تو كفايت مي‌كنند. گفت‌: به‌خدا به او حمله مي‌كنم‌. وي حمله كرده‌، شمشيري بر سر آن نوجوان نواخت‌.غلام با صورت به زمين افتاد و عمويش را صدا كرد. حسين مانند شيري خودرا بالين او رساند. آن حضرت ضربتي حواله عمرو كرد و زماني كه عمرودستش را جلوي شمشير گرفت‌، از مرفق قطع شد.🌹🌹🍀 فريادي كشيد و كوفيان‌ آمدند تا او را از دست امام حسين ـ عليه السلام ـ نجات دهند كه در آن حيص وبيص زير پاي اسبان كشته شد. حسين بالين آن نوجوان آمد، در حالي كه‌پاهايش را تكان مي‌داد و روي زمين مي‌كشيد. امام حسين ـ عليه السلام ـ گفت‌: دور باشند از رحمت خدا مردماني كه تو را كشتند. در قيامت كسي جز جدّ تو خصم آنان نخواهد بود. 🌹🌹🍀 بعد گفت‌: عزّ واللّه علي عمّك أن تدعوه فلايُجيبك أويُجيبك ثم لايَنفعك. آن گاه وي را در بغل گرفت و سينه او را به سينه‌اش‌چسباند. سپس وي را آورد و نزد فرزندش علي اكبر و ديگر كشته‌هايي كه ازاهل بيتش در آنجا بودند، گذاشت‌. پرسيدم‌: اين نوجوان كه بود؟ گفتند: قاسم‌بن حسن بن علي بن ابي‌طالب‌. 🌹صدرا🌹
❤️ ❤️ 👈مسلم بن عوسجة بن سعد بن ثعلبه بن دودان بن اسد بن خزيمه ابوجحل الاسدي السعدي. 👈 مسلم و حبيب در ثعلبة بن دودان به هم مي‏رسند و حبيب هنگام شهادت مسلم به قرابتش با وي اشاره‏اي دارد. 👈مسلم هم اسم پدرش عوسجه بوده و هم اسم پسرش، و لذا کتاب اسدالغابه نام او را به صورت مسلم ابوعوسجه نوشته است. 👈کنيه مسلم، ابوجحل بوده که به تقديم جيم بر حاء به معني مهتر زنبوران عسل است.🌹🌹🍀 👈اسدي: منسوب به بني‏اسد، قبيله‏اي از «عدنان»، (عدنان، عرب شمال). 👈از شهداي کربلا، آن بزرگوار به دست «عمرو بن حجاج زبيدي»، بطور غافلگيرانه به شهادت رسيد.🌹🌹🍀 👈تمامي مصادر و منابع تاريخي و رجالي نام او را ذکر کرده‏اند. 👈او اولين شهيد از ياران حسين است که بعد از شهادت کشته شدگان نخستين حمله به شهادت رسيد. مسلم بن عوسجه از اصحاب رسول خدا به شمار مي‏رفت. مسلم بن عقيل او را براي فرماندهي قسمتي از نيروهاي قبايل «مذحج» و «بني‏اسد» در نظر گرفت. 🌹🌹🍀 👈مسلم بن عوسجه مردي بسيار پير بود. 👈او شخصيت بزرگي از بني‏اسد و يکي از شخصيتهاي برجسته‏ي کوفه به حساب مي‏آمد. 👈از اصحاب رسول الله و اميرمؤمنان و از قرا و محدثين و از شخصيتهاي مورد احترام و از شهداي بنام کربلا است – 👈به نقل مقاتل و اسدالغابة ابن‏اثير «مسلم بن عوسجه» از نمايندگان و وکلاي مسلم بن عقيل در کوفه بود که به ثبت اسامي بيعت کنندگان و جمع وجوه و صرف در موارد نياز شرعي و از جمله خريد اسلحه براي مقابله با يزيد غاصب و سپاه او و امثال آن... مي‏پرداخت. 🌹🌹🍀 👈او از عباد و زهاد و مورد وثوق مردم و بسيار موجه بود. 👈مسلم به اتفاق حبيب بن مظاهر - و پسر خود - و غلام حبيب از بيراهه در شب هشتم محرم به کربلا آمدند و به امام ملحق شدند. 👈ورود آنها شوقي فراوان در حرم حسيني به وجود آورد چندانکه حضرت زينب براي آنها سلام فرستاد. 🌹🌹🍀 👈حبيب و مسلم از اين سلام زينب کبري سخت گريستند. 👈زيرا دلالت بر محاصره اهل بيت عترت به وسيله سپاه دشمن و غربت و تنهايي آنها داشت. 👈مسلم در واقعه عاشورا نقشي مؤثر و مفيد داشت و نبردي سخت نمود و سرانجام به شهادت رسيد مسلم در آخرين لحظات شهادت - (که حبيب از او مي‏طلبد اگر وصيتي داري بگو) به حبيب که به اتفاق امام بر بالينش بود - وصيت مي‏کند که تا آخرين نفس امام را ياري کنيد.🌹🌹🍀 👈او مقيم کوفه و از قبيله بني‏اسد و بعد از شهادت مسلم بن عقيل، در ميان قبيله‏اش مخفي شده بود 👈تا اينکه در کربلا به همراه خانواده‏اش به حضرت امام حسين ملحق شد.👈 و به هنگام شهادت بسيار پير بود. موقعيت، سوابق سياسي اجتماعي و فضايل بسيار خوب و درخشاني داشته و ايشان همچون حبيب از افضل شهداي کربلا و از اصحاب حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و حضرت امام علي عليه‏السلام و حضرت امام حسن عليه‏السلام و حضرت امام حسين عليه‏السلام بوده و از آنجاييکه امام زين‏العابدين عليه‏السلام و حضرت امام باقر عليه‏السلام در کربلا حضور داشتند پس مسلم حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را تا حضرت باقر عليه‏السلام زيارت کرده بود.🌹🌹🍀 👈بنابه نقل اسدالغابة او از اصحابي بود که از حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم حديث نقل کرده و در فتوحات صدر اسلام شرکت داشت، 👈بطوريکه شبث بن ربعي - لعنت الله عليه - بعد از شهادت مسلم به لشگر کوفه مي‏گويد: 👈«قسم به آنکه اسلام آوردم به او!، مسلم جايگاهي بس رفيع در ميان مسلمانان داشت. 👈هر آينه در روز فتح آذربايجان او را ديدم که هنوز مسلمانان اسبان را لجام نکرده بودند که شش نفر از مشرکين را به هلاکت رسانيد».🌹🌹🍀 👈مسلم از شجاعان نامدار و مشاهير روزگار در تمامي جنگها در خدمت حضرت اميرالمؤمنين عليه‏السلام جهاد کرده و مردانگي نموده، 👈و بعضي گفته‏اند 👈که اميرالمؤمنين عليه‏السلام او را برادر خود خوانده و چند مرتبه قرآن کريم را نزد آن حضرت ياد گرفته بود و لذا از قراء و عباد محسوب مي‏شد. 👈در کوفه براي رهبري حضرت امام حسين عليه‏السلام از مردم بيعت مي‏گرفت و زماني که مسلم بن عقيل حرکت کوتاه مدت و شکوهمند خويش را عليه عبيدالله زياد آغاز کرد، 👈او را براي فرماندهي قسمتي از نيروهاي قبايل مذحج و بني‏اسد در نظر گرفت.🌹🌹🍀 👈مسلم از کوفياني بود که به حضرت امام حسين عليه‏السلام نامه نوشت و به کوفه دعوت نموده و به عهدش هم وفا کرد. 👈و در نهضت مسلم بن عقيل، ايشان نقش دريافت پول از هواداران و تهيه سلاح براي نهضت را برعهده داشت و جاسوس ابن‏زياد به نام معقل از همين طريق به مخفي گاه مسلم بن عقيل پي برد.🌹🌹🍀 👈 او نقش مؤثري در انقلاب کربلا داشته است و در آخرين آزمايش امام حسين عليه‏السلام در شب عاشورا از اصحابش که به آنان فرمود: «قد قرب الموعد... 👈هنگام شهادت فرارسيده است و من بيعت خود را از شما برداشتم از اين تاريکي شب استفاده کنيد و راه شهر و ديا
❤️ ❤️ 🌹 🌹 در واقع كربلا، جدای از رشادت‌های مردان، زنانی نیز در كنار سرور خود، سیدالشهداء(ع) پا به میدان جنگ گذاشتند كه در این میان ام وهب ‌بنت‌عبد، شیر زنی بود كه در كنار همسرش، وهب‌ بن‌عبدالله كلبی، در كربلا به شهادت رسید. عصر عاشورا 🌹🌹🍀 در واقع كربلا سه تن از بانوان رشید، كاروان اباعبدالله الحسین(ع) به مبارزه با یزیدیان پرداختند. بحریه بنت مسعود خزرجى، همسر جناده و مـادر وهب‌بن‌عبدالله كلبى به میدان جنگ رفتند كه با فرمان امام حسین(ع) از میدان جنگ خارج شدند، اما ام وهب بنت عبد در میدان مبارزه به شهادت رسید.🌹🌹🍀 «ام وهب دختر عبد» از قبیله نمربن قاسط، از زنان نادر و شجاعى بود كه ضمن وفادارى به همسر خویش عبدالله بن وهب، شیفته امام حسین(ع) و از شیعیان خالص آن حضرت نیز به شمار مى‌رفت. شخصیت‌هایى نظیر این زن، نه تنها در تاریخ جهان، بلكه در تاریخ اسلام و شیعه كه زنان فداكارى را در خود دیده، نادر و اندك است. نقل شده است، چون در روز عاشورا عبدالله به میدان رفت، ام وهب نیز عمودى برداشت و به سوى همسر خویش رفت تا در كنار او بجنگد. عبدالله با مشاهده «ام وهب» در میدان جنگ، به كنار او آمد و از او خواست تا به سوى زنان كاروان بازگردد و كار جنگ را به مردان بسپارد. ام وهب در این حال شوهر خویش را گرفت و به او گفت: «تو را رها نمى‌كنم تا آنكه در كنار تو و همراه تو بمیرم.»🌹🌹🍀 امام حسین(ع) كه شاهد این همه عشق و علاقه بود به همسر عبدالله خطاب كرد: «اى ام وهب، از خداوند پاداش خیر به تو رسد، به سوى زنان باز گرد و در كنار آنان بنشین كه جهاد بر زنان واجب نیست.» ام وهب چون این سخن را از امام حسین (ع) شنید، ناگزیر بازگشت. امام حسین(ع) كه شاهد این همه عشق و علاقه بود به همسر عبدالله خطاب كرد: «اى ام وهب، از خداوند پاداش خیر به تو رسد، به سوى زنان باز گرد و در كنار آنان بنشین كه جهاد بر زنان واجب نیست.» ام وهب چون این سخن را از امام حسین (ع) شنید، ناگزیر بازگشت.🌹🌹🍀 او پس از بازگشت همچنان ناظر شجاعت و رشادت همسرش عبدالله بود. بعد از شهادت شوهرش، با شتاب به كنار جنازه او رفت و خطاب به عبدالله گفت: «همسرم، بهشت بر تو گوارا باد.» چون مشاهده شجاعت و دلیرى و عشق ام وهب به امام حسین (ع) و راه همسرش ممكن بود برخى از كوفیان سپاه ابن زیاد را دگرگون كند، بنابراین شمر بى‌درنگ به رستم، غلام خویش دستور داد تا عمودى بر سر ام وهب بكوبد و او را به شهادت برساند. رستم چنین كرد و بدین‌سان همسر عبدالله نیز كمى پس از شهادت شوهر، به شهادت رسید.🌹🌹🍀🌹صدرا🌹
❤️ ❤️ جون عبد سیاهی از مردم نوبه بود که فضل بن عابس بن عبدالمطلب مولای او بوده و امیرالمؤمنین ع او را به ۱۵۰ دینار خرید، و به ابوذر غفاری بخشید تا خدمت او نماید.🌹🌹🍀 او نزد ابوذر بود تا آنکه عثمان او را به ربذه تبعید کرد، بهمراه او به ربذه رفت، و هنگامیکه ابوذر از دنیا رفت در سال ۳۱ یا ۳۲ هجری به مدینه مراجعت نمود، و در خدمت امیرالمؤمنین (ع) بود. بعد از شهادت آن حضرت در حضور امام حسن ع، و پس از آن بزرگوار در خدمت امام حسین (ع) بود، و در خانه امام زین العابدین ع خدمت می‌کرد، تا هنگامی که آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمدند، جون با آنها بود. آن غلام سعادتمند آرزوی شهادت نموده، از حضرت اذن جنگ خواست، آن بزرگوار به او فرمود:🌹🌹🍀 اجازه داری از کنار ما بروی، چون برای خوشی و عافیت دنبال ما آمدی، و نباید در راه ما گرفتار شوی.عرض کرد: ای پسر پیغمبر، من در روز خوشی کاسه لیس شما خاندان باشم و در روز سختی دست از یاری شما بردارم؟! بخدا سوگند، من خود آگاهم که بوی من ناخوش، و حسب من پست، و رنگم سیاه است، چه شود لطف فرمائید و بهشت را بر من دریغ ندارید، تا بویم خوش و حسبم شریف و رنگ صورتم سفید گردد.نه بخدا قسم، از شما جدا نشوم تا این خون سیاه من با خونهای شما آمیخته گردد. این بگفت و رخصت طلبید و به میدان شتافت و رجز میخواند. آنگاه حمله کرد و ۲۵ نفر را کشت، و خود شربت شهادت نوشید.🌹🌹🍀 امام حسین (ع) بر بالین او ایستاد و عرض کرد: اللهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع الأبرار، و عرف بینه و بین محمد و آل محمد خداوندا، روی او را سفید و بوی او را نیکو گردان و او را با ابرار محشور نما، و با محمد و آل محمد (ع) آشنا و معاشر گردان امام باقر (ع) از علی بن الحسین (ع) روایت فرموده اند که: هنگامی که مردم برای دفن شهداء حاضر شدند، جسد جون را بعد از ده روز یافتند که بوی مشک از آن به مشام میرسید.🌹🌹🍀🌹صدرا🌹
‏🔴 آیا واقعا از رهبری اطاعت کردیم؟ ✅ ما معتقدیم ‎ در این عصر، مثل حضرت مسلم است، نسبت به سیدالشهداء ✅ این موقعیتی که امروز در آن هستیم بسیار ممتاز است. ✅ امروز هم میشود ثواب ‎ را کسب کرد! 🔺 آیت الله مصباح یزدی(رحمة الله علیه)
❤️ ❤️ 👈يکي از شهداي کربلا، وي غلام سيد الشهدا «ع‏» و ترک زبان بود، 👈تير انداز و کماندار بودو کاتب امام حسين‏ «ع‏» به شمار مي‏رفت.قاري قرآن و آشنا به عربي بود. 🌹🌹🍀 👈برخي نام او را سليمان و سليم هم نوشته‏اند.[ انصار الحسين، ص 58.] 👈روز عاشورا که اذن ميدان گرفت، اينگونه رجز مي‏خواند: 👈البحر من طعني و ضربي يصطلي و الجو من سهمي و نبلي يمتلي 👈اذا حسامي في يميني ينجلي ينشق قلب الحاسد المبجل[مقتل خوارزمي، ج 2، ص 24.] .🌹🌹🍀 👈دريا از ضربت نيزه و شمشيرم مي‏جوشد و آسمان از تيرم پر مي‏شود، آنگاه که تيغ درکفم آشکار شود، قلب حسود متکبر را مي‏شکافد.وي دلاورانه جنگيد و بر زمين افتاد.🌹🌹🍀 👈امام به بالين او آمد و گريست و چهره بر چهره‏اش نهاد.اسلم، چشم گشود و حسين‏ «ع‏» را بر بالين خود ديد، تبسمي کرد و جان داد.[ بحار الانوار، ج 45، ص 30، عوالم (امام حسين)، ص 273.] . 👈يکجا رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت: در دين ما سيه نکند فرق با سفيد🌹🌹🍀
🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔 بچه باید همه شهدای و مرام شونو بشناسه روشنگری هر شب یک شهید را معرفی میکند با هشتگ 🚩 شهید امشب: شهید ایرانی کربلا.. او که خودش و خاندانش آزاد شده امام حسین بودند..
🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔 بچه شیعه باید همه شهدای و مرام شونو بشناسه روشنگری هر شب یک شهید را معرفی میکند با هشتگ 🚩 شهدای امشب: رندانی که راه گم نکردند.. و زیرکانه در لباس لشکر عمرسعد خود را به کربلا رساندند.. 👆
🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔 بچه شیعه باید همه شهدای و مرام شونو بشناسه روشنگری هر شب یک شهید را معرفی میکند با هشتگ 🚩 شهید امشب: نوه عقیل.. کودکی که خونش از شهادت امام حسین به جوش آمد.. و توسط لشکر بیرحمان و ظالمان شهید شد..