ساحل رمان
•• پیرمرد نشسته بود کنار خیابان طالقان وگریه می کرد. می گفت: زمان شهادت رجایی جوون بودیم طاقتمون بیشتر بود؛ انگار دیگه طاقتم ندارم...
@SAHELEROMAN