✅استاد 👈 روضه جانسوز وداع کودکان با حضرت فاطمه زهرا(س) ⏪خیلی شب سختی بود، سخت. اولاً وصیت خانم خانه این بوده که همه کارهای من را نصف شب انجام بده، نمی‌خواهم این مردم ظالم ستمگر پوک دنیاپرست حتی از مردنم خبر بشوند. علی آمد در اتاق، علی مظلوم، علی مظلومتر، خیلی آرام بدنی که دیگر وزنی برایش نمانده را برداشت. آورد در حیاط، حسن جان (حسن هشت سالش است)، حسین جان (حسین هفت سالش است)، شما آب بیاورید من بدن مادرتان را غسل بدهم.  ما از زمان آدم تا امشب اصلاً سراغ نداریم بدنی را سه تا امام غسل داده باشند. چه جالب هم سفارش کرد، علی جان پیراهن من را درنیاور، چرا؟ من دو نکته به نظرم می‌رسد پیراهنم را درنیاور از شدت حیا، این یک. پیراهنم را درنیاور که مبادا چشم علی و این چهار تا بچه به سیاهی‌هایی که از ضربه‌ها به بدن خورده بیفتد. پیراهنش را هم درنیاورد بدن را غسل داد کفن کرد، صدا زد بچه‌ها این آخرین باری است که مادرتان را می‌بینید. بیایید آزادانه با مادرتان وداع کنید.  من کاملاً شکل امشب را پیشتان ترسیم بکنم، جنازه در حیاط است وقتی به بچه‌ها گفت بیایید امام مجتبی(ع) دوید صورت روی صورت مادر گذاشت، ابی عبدالله(ع) صورت روی کف پای مادر گذاشت. این دو تا دختر هم دو طرف بدن مادر صورت گذاشتند. علی دارد جان می‌دهد این منظره را می‌بیند.  آمد بچه‌ها را بغل گرفت قبر را آماده کرد خودش وارد قبر شد بدن را برداشت رو به قبله گذاشت دارد بند کفن را باز می‌کند چطوری این صورت را روی خاک بگذارد، علی جان کفن بود بدن بود صورت بود همه چیز بود بی‌طاقت شدی، بچه‌ها دویدند زیر بغلت را گرفتند، هی گفتند بابا بیا بیرون، خیلی راحت صورت زهرا را رو به قبله گذاشتی. اما جگرگوشه‌ات زین العابدین وقتی بدن ابی عبدالله(ع) را وارد قبر کرد حکم شرعی است باید صورت را رو به قبله بگذارد. بابا که سر در بدن ندارد، گلوی بریده را رو به قبله گذاشت ابتا اما الدنیا فبعدک المظلمه و اما الاخره فبنور وجهک مشرقه. نیامد بیرون، بیابان‌نشین‌ها آمدند جلو دیدند دو تا زانویش را دو طرف بدن گذاشته، صورتش را روی گلوی بریده گذاشت. زیر بغلش را گرفتند آوردند بیرون، خودش لحد چید، خاک ریخت، یک مقدار آب روی خاک قبر ریخت. با دستش یک صفحه درست کرد با انگشتش که حالا همین جمله را بالای سر ضریحش زدند، نوشت: یا اهل العالم هذا قبر حسین ابن علی ابن ابیطالب جا نداشت همه حرفها را بنویسد فقط یک حرف نوشت الذی قتلوه عطشانا. این قبر بابای من است فدای بابات بشوم این قبر بابای من است که با لب تشنه سر از بدنش جدا کردند. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2