#حکایت
🌺 طاووس فقيه مىگويد:
⬅️ وجود مبارك حضرت علىّ بن الحسين
#امام_سجّاد عليه السلام را در حرم امن الهى ديدم كه از سر شب تا به سحر در طواف و عبادت و نماز شب بود، چون مسجد الحرام و اطراف بيت را خلوت ديد، گوشه چشم به آسمان انداخت و اين چنين با محبوب محبّان و معروف عارفان و معشوق عاشقان به مناجات برخاست:
«الهى! ستارگان آسمان ناپديد شدند، ديدهها به خواب رفت، پيشگاهت براى ورود گدايان آماده است، گدايى چون من به اشتياق غفران و رحمتت به درگاهت روى آورده، او اميدوار است كه در قيامت از زيارت رسول مكرّمت محرومش ننمايى».
سپس چون ابر بهار از ديدگانش اشك باريد و به محضر حضرت دوست عرضه داشت:
«پروردگارا! از باب مخالفت به معصيت برنخاستم و به هنگام گناه ترديدى نسبت به تو در دلم نبود، به عذاب و جريمهات جاهل نبودم و از عقوبتت روى گردانى نداشتم، اين نفس بد انديش بود كه با من خدعه كرد، اين دلگرمى درونم به ستّاريّت تو بود كه مرا در لغزش انداخت؟ اكنون آن كه مرا از عذابت برهاند كيست؟
به كدام ريسمان محكم چنگ بزنم اگر رابطهات را با من قطع كنى؟ افسوس بر من به وقتى كه مرا در پيشگاهت براى محاكمه حاضر كنند، آن زمانى كه سبك باران را اجازه عبور دهى و حمّالان گناه را به چاه جهنّم دراندازى، در آن روز در صنف سبك بارانم تا نجات يابم، يا زير بار سنگين گناهانم، تا در عذاب درافتم؟
آه و حسرت بر من! كه به موازات طول عمرم بر گناهم افزوده شد و در مقام توبه برنيامدم، چرا زمان حياى از پروردگارم به من نمىرسد»؟
سپس گريست و چنين زمزمه كرد:
«آيا مرا به آتش جهنّم مىسوزانى، اى منتهاى آرزوى من! اگر چنين باشد پس اميد و عشقم به تو چه مىشود؟!
مولاى من با اعمال زشت و پست به پيشگاهت رو كردهام و اقرار مىكنم كه در ميان بندگانت گنهكارى چون من وجود ندارد»!!
باز به سختى گريست و عرضه داشت:
«از هر عيب و نقصى منزّهى، مردم آن چنان به معصيت و گناه بر مىخيزند گويى از ديده تو دورند و تو چنان نسبت به آنان بردبارى كه گويا گناهى مرتكب نشدهاند.
آن گونه با برنامه هاى نيكويت به خلق محبّت مىكنى كه گويا به آنان نيازمندى، در حالى كه وجود مقدّست از همه هستى و عناصرش بى نياز است».
پس از آن به زمين افتاد و با حالى عاشقانه و غير قابل وصف به سجده رفت. به او نزديك شدم، سرش را به زانو گذاشتم و چنان گريستم كه اشكم به صورت پاكش ريخت، سر از زانويم برداشت و به حال نشسته درآمد و گفت: كيست كه مرا از محبوبم به برنامه ديگر مشغول كرد؟
عرضه داشتم: طاووسم، اى پسر رسول خدا! اين گريه و فرياد و اين ناله و زارى و اين جزع و فزع چيست؟ اين ما عاصيان و خطاكاران هستيم كه بايد اينچنين به پيشگاه حضرت دوست بناليم، شما چرا؟ شمايى كه پدرت حضرت سيّد الشهداء و مادرت فاطمه و جدّت رسول خدا: است؟
به من متوجّه شد و فرمود: آه آه اى طاووس! سخن پدر و مادر و جد را رها كن، خداوند بهشت را براى مطيع نيكوكار آفريده گر چه سياه حبشى باشد مگر نشنيدى:
جهنّم را براى گنهكار مقرّر فرموده گرچه فرزند قرشى قلمداد شود.
فَإذا نُفِحَ فِى الصُّورِ فَلا انْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ و لا يَتَسائَلُونَ»
پس هنگامى كه در صور دميده شود، در آن روز نه ميانشان خويشاوندى و نسبى وجود خواهد داشت و نه از اوضاع و احوال يكديگر مىپرسند.
به خدا قسم! در قيامت جز عمل صالحى كه پيش فرستاده ا ى، برنامه اى ديگر برايت سودمند نيست!!
👁کانال انس با
#صحیفه_سجادیه
🆔
@sahife2