🔅ترجمه آیات صفحه 246 قرآن کریم : 📋 پسرانم! به مصر بروید و در جست وجوی یوسف و برادرش برآیید! و از رحمت خدا مأیوس نباشید؛ زیرا جز کافران از رحمت خداوند مأیوس نمی شوند «87» هنگامی که بر یوسف وارد شدند گفتند: عزیزا! [بر اثر خشک سالی] به ما و خانوادۀ ما [سیه روزی و] سختی رسیده، [برای خرید آذوقه] بهای ناچیزی آورده ایم، پیمانۀ ما را کامل کن! و به ما صدقه بخش؛ زیرا خداوند صدقه دهندگان را پاداش می دهد«88» یوسف گفت: آیا زمانی که در جهالت به سر می بردید فهمیدید با یوسف و برادرش چه کردید؟!«89» برادران گفتند: آیا به راستی تو خود یوسفی؟! گفت: [آری] من یوسفم! و این برادرِ من است، همانا خداوند به ما نعمتِ با ارزشی داده، بی تردید هرکس [از خداوند اطاعت کند و از محرّماتش] بپرهیزد، و [همواره در برابر حوادث] صبر کند [پاداش شایسته می یابد؛ زیرا] خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند «90» گفتند: به خدا سوگند که یقیناً خدا تو را [از هر جهت] بر ما برتری بخشیده، و مسلّماً ما خطاکار بودیم «91» [یوسف] گفت: امروز بر شما سرزنشی نیست، خداوند شما را می آمرزد؛ زیرا او مهربان ترین مهربانان است «92» [اکنون] این پیراهنم را ببرید! و روی صورت پدرم بیندازید که بینا می شود، و همۀ خاندانتان را نزد من آورید! «93» زمانی که کاروان [از سرزمین مصر] خارج شد، پدرشان [به کسانی از اهلش که نزد او بودند] گفت: اگر مرا پیری سست اندیشه به حساب نیاورید به طور یقین [می گویم:] بوی یوسف را احساس می کنم!«94» گفتند: به خدا قسم قطعاً تو در همان خطا و بیراهه بودنِ دیرینه ات هستی!«95» 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2