✳️روایت آیت‌الله از استادش آیت‌اللّه ◀️آیت الله قاضی می‌فرمود: شبی از شبها را در مسجد سهله می‌گذراندیم، نیمه شب یکی آمد و در مقام ابراهیم علیه‌السلام نماز گذارد و برای نماز صبح به سجده رفت تا نزدیکی طلوع خورشید، آنگاه رفتم و دیدم آقای سید احمد بکاء است و از شدّت گریه، خاک سجده‌گاه را گِل کرده است . علامه آقابزرگ تهرانی درباره مرحوم کربلایی می‌فرماید: در هنگام نماز بر وجود خود تسلّطی نداشته و اشک‌های او همانند ابر بهاران فرو می‌بارید. او کثیر البکاء بود. من چندین سال همسایه او بودم، در این مدّت کارهای شگفتی از او دیدم. در نماز به ویژه به هنگام نوافل لیلیّه،  اختیارش را از دست می‌داد و از خود بی‌خود می‌شد. یکی دیگر از معاصرین ایشان می‌گوید: تنها کسی بود که بصر او به بصیرت تبدیل‌شده بود و پرده‌های ضخیم طبیعت را به واسطه کثرت عبادت و توسّل در ادعیه و اوراد و مواظبت دائمی بر ادای نوافل از جلوی چشم خود برداشته بود و کسی را مانند ایشان در این مقام ندیدم . سیّد السالکین آیت اللّه سیّد احمد کربلایی سرانجام در یک نماز عشق، به قرب حق نائل شد و به وصال جانان رسید. شب‌خیز که عاشقان به شب راز کنند   گرد در و بام دوست پرواز کنند ☑️کانال انس با 🆔 @sahife2