✳️ صلى الله عليه و آله‏ قسمت اول 🔴 روح بزرگ و پاكدامنى و عفّت و فضيلت و تقواى او چيزى نيست كه آيينه بيان و گردش قلم، بتواند آن را نشان بدهد. گويى دست تقدير، واقعيّت‏ها و كرامات نفسى و فضايل انسانى را با خاك وجود او عجين كرده بود تا لياقت همسرى گوهر يكدانه گنجينه خلقت را پيدا كند و دخترى چون فاطمه زهرا، مادر يازده امام معصوم و حافظان فرهنگ حق تا قيامت، از وجود ذى جود او پديد آيد! خديجه اوصاف محمّد را دهان به دهان شنيده بود، ولى وصفى كه ميسره غلام او در پايان سفر تجارتى از محمّد صلى الله عليه و آله داشت بيش از پيش قلب وى را به آن كانون عظمت وكرامت نزديكتر كرد: بانوى من، نمى‏دانى امين چه جوان نازنينى است! چه بزرگوار است! چه مهربان است! چه جوانمرد است! جمالش، خصالش، سخن گفتنش، راه رفتنش، نوازش و مهربانيش، هر كدام صد كتاب تعريف دارد، او آقاى من بود، البتّه نماينده شما بود و به جاى آقاى من ايستاده بود. ولى با من همچون يك برادر حرف مى‏زد، كمكم مى‏كرد، همراه من به پرستارى شتران مى‏آمد، من از اين موجود اسرار آميز حكايت‏ها در اين سفر دارم، از وى عجايبى ديده‏ام كه به شرح و بيان نمى‏آيد. در ميان راه دو شتر از شترهاى ما رنجور شدند من دلتنگ شدم، گفتم چكار كنيم؟ لبخندى زد و دلداريم داد و بعد به پيش شتران از راه مانده و از كار افتاده آمد، دست‏هاى با عظمت و پنجه‏هاى بلندش را پيش برد و سر و گوش شترها را نوازش داد. زبان بسته‏ها تا حرارت دست اين مرد را احساس كردند مثل اين كه جان تازه و جوانى تازه‏اى يافته باشند، از جا برجستند و به رقص و طرب آمدند. ميسره مى‏گفت و خديجه مى‏شنيد، در اين حال ديگر صداى ميسره به گوش خديجه نمى‏رسيد؛ زيرا فكرش مستقلًّا با امين صحبت مى‏كرد و از امين صحبت مى‏شنيد. او به خاطر خطوط مشتركى كه در پاكى و فضيلت با امين داشت به دوست و محبوب راه يافته بود، ديگر چه حاجت به اين كه با ميسره حرف بزند؟ بى‏اختيار به او مى‏گويد: بس است، علاقه مرا به او دو چندان كردى، برو تو و همسرت را آزاد كردم و دويست درهم و دو اسب و لباس گران‏بهايى در اختيارت مى‏گذارم. سپس آنچه را از ميسره شنيده بود براى ورقة بن نوفل كه داناى عرب بود نقل مى‏كند، او هم در جواب مى‏گويد: صاحب اين كرامات پيامبر است! خديجه بزرگوار اين انسان والا، كه معارف اسلامى درباره‏اش گفته‏اند: خديجه از زنان بافضيلت بهشت است. 👈 ادامه دارد ..... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 178 دعای 🆔 @sahife2