eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت اول ✳️ گذر از لذّت‏ها و راحتى‏هاى نفس در راه دين‏ حضرت سجاد عليه السلام در فراز «وَأَتْعَبَهَا بِالدُّعَاءِ إِلَى مِلَّتِكَ» به دشوارى‏هاى خاص تبليغ دين اسلام كه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وارد شده است؛ اشاره مى‏فرمايد: تأسيس يك شريعت و آيين براى مردم همراه با روى‏گردانى از راحتى‏ها و خوشى‏هاى دنياست و تحمّل مشكلات آن بسيار دشوار است. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مانند طبيب دردشناس به سراغ بيماران روحى و روانى مى‏رود تا جان خفته و امراض نفسانيه و زنگار قلوب را علاج كند، پس مى‏بايست جان و جسم خود را به مشقّت بيندازد تا ديگران را بيدار و آگاه سازد. پس به خاطر علاقه وافر به درمان نفوس و فشار دشمنان به ناچارى از وطن خود به ديار غربت هجرت كرد تا در دوردست به هدايت سرگردانان بپردازد. و او در اين امر بسيار دلسوز و كوشا بود. همان طور كه خداوند مى‏فرمايد: لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ يقيناً پيامبرى از جنس خودتان به سويتان آمد كه به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتياق شديدى به [هدايتِ‏] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است. تحمّل همه ناملايمات به اين منظور بود كه دين خدا را عزّت ببخشد و بر كسانى كه بر خدا كفر ورزند پيروز شود و او با امدادهاى غيبى و معجزات توانست به نجات بشريّت بشتابد. حضرت به قدرى به پيشرفت دين اميدوار و علاقمند بود كه حتى سلامتى خويش را به خطر مى‏انداخت تا گمراهى را هدايت كند. خداوند بارى تعالى در اين باره مى‏فرمايد: أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ پس آيا كسى كه كردار زشتش براى او زينت داده شده و [به اين سبب‏] آن را خوب ديده [مانند كسى است كه در پرتو ايمان، خوب‏و بد را تشخيص داده است؟] همانا خدا هر كه را بخواهد [به كيفر تكبّرش در برابر حق‏] گمراه مى‏كند و هر كه را بخواهد هدايت مى‏نمايد. پس مبادا جانت به سبب حسرت‏هايى كه بر آنان مى‏خورى از بين برود؛ بى‏ترديد خدا به آنچه انجام مى‏دهند داناست. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 39 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 2 ✳️ پيامبر و رنج عبادت‏ دلدارى خداوند به پيامبرش او را تسكين و آرامش مى‏بخشيد. حتى رسول اللَّه صلى الله عليه و آله در عبادت هم نفس خود را به رنج مى‏انداخت تا آمادگى خويش را براى مبارزه با نفس حفظ كند. حضرت على عليه السلام در اين باره مى‏فرمايد: رسول اللَّه صلى الله عليه و آله به مدت ده سال بر روى انگشتان خود ايستاد و نماز شب مى‏خواند، رنگش زرد مى‏شد و بر اين حال نماز شب مى‏خواند و خود را به مشقّت‏ مى‏انداخت تا خداوند به او فرمود: طه* مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى‏ طه* ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به مشقّت و زحمت افتى. مرحوم علامه طباطبايى در تفسير آيه فوق مى‏گويد: «كه حضرت على عليه السلام فرمود: يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ* قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا اى جامه بر خود پيچيده!* شب را جز اندكى [كه ويژه استراحت است، براى عبادت‏] برخيز. بر نبى اكرم صلى الله عليه و آله نازل شد. آن حضرت تمام شب را به عبادت مى‏پرداخت تا جايى كه پاهايش ورم كرد به طورى كه هنگام نماز يك پايش را بلند مى‏كرد و يكى را روى زمين مى‏گذاشت. پس جبرئيل بر آن حضرت فرود آمد و گفت: «طه» يعنى هر دو پايت را به زمين بگذار، اى محمّد! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به رنج افتى. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 39 دعای 🆔 @sahife2
قسمت 3 ✳️ مشكلات پيامبر در راه تبليغ دين‏ مشكلاتى كه پيامبر صلى الله عليه و آله به خاطر دين تحمّل مى‏فرمود عبارت است از: 1- بروز جنگ‏ها و درگيرى با اقوام قبيله خود و كفار مكّه كه تا حد ايمان آوردن آنان مى‏كوشيد. حضرت على عليه السلام در نهج البلاغه چنين گواهى مى‏دهد: وَنَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، خاضَ إلى‏ رِضْوانِ اللَّهِ كُلَّ غَمْرَةٍ وَتَجَرَّعَ فيهِ كُلَّ غُصَّةٍ وَقَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْادْنَوْنَ وَتَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ. و شهادت مى‏دهم كه محمد بنده و فرستاده اوست، آن وجود مباركى كه در راه خشنودى او در هر بلا و سختى فرو رفت، و از هر شربت بلايى جامى نوشيد، در حالى كه نزديكانش از او روى گرداندند، و بيگانگان بر دشمنيش اتفاق داشتند. 2- تفهيم مطالب به عقل ناقص مردم، تا حدى كه نفس خود را به هلاكت نزديك مى‏ساخت. كه قرآن مى‏فرمايد: فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى‏ آثَارِهِم إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً شايد تو مى‏خواهى اگر [اين معاندان لجوج‏] به اين سخن [كه قرآن كريم است‏] ايمان نياورند، خود را از شدت اندوه هلاك كنى!! رهبران دينى بيش از آنچه تصور شود از گمراهى مردم رنج مى‏برند و به ايمان آنان عشق مى‏ورزند. از اين كه ببينند تشنه‏كامان حقيقت در كنار چشمه زلال توحيد نشسته‏اند و از تشنگى فرياد مى‏كشند، ناراحت هستند، پس شب و روز دعا مى‏كردند و در نهان و آشكار به تبليغ مى‏پرداختند تا مردم در راه روشن قدم گذارند. پس از هر آسايشى دريغ نموده تا حد به خطر انداختن جان خود و خانواده‏شان پيش مى‏رفتند. شخصى از امام صادق عليه السلام پرسيد: راه آسايش چيست؟ فرمود: در مخالفت كردن با هواى نفس. عرض كرد: بنده چه وقت مزه آسايش را مى‏چشد؟ فرمود: در نخستين روز ورود به بهشت. 3- گفتگوى رو در رو و مناسب با حال مردم كه به دنبال آن علاج بيمارى‏هاى نفسانى و روحى هر شخص بود. همان طور كه حضرت رسول اللَّه صلى الله عليه و آله فرمود: إنّا مَعَاشِرَ الأَنْبياءِ أُمِرْنا انْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلى‏ قَدْرِ عُقُولِهِمْ. ما گروه پيامبران با مردم به اندازه خردشان سخن مى‏گوييم. چون اين كار سختى خاص دارد پس در آن نسبت دادن به دروغگويى و تهمت و فراموشكارى و نادانى هم وجود دارد. 4- توجه به امور دنيوى و اندك شدن ارتباط معنوى كه در اثر ارتباط پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به دعوت مردم به سوى حق و توجه به امور دنياى مردم و پايين آمدن از منزلت قاب قوسين به مراتب پايين بشرى و حيوانى، آن تقرب الهى خاص كم مى‏شود. و اين براى پيامبر بسيار فشار روحى و قلبى دارد كه به درجه استغفار به درگاه خدا نزديك مى‏شود و مى‏فرمايد: إنَّهُ لَيُغانُ عَلى‏ قَلْبِى وَإنّى لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فى اليَوْمِ سَبْعِينَ مَرَّةٍ. گاه قلبم را غبارى مى‏گيرد و من روزى هفتاد بار از خدا آمرزش مى‏طلبم. يعنى حضرت با توجه به حقيقت درك فيض ربانى، حضورش در امور دنيا را، نوعى قطع ارتباط مستمر مى‏دانست و استغفار مى‏كرد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 39 دعای 🆔 @sahife2
قسمت اول ✳️ تأثير در و بيدارى مردم‏ امام سجاد عليه السلام در فراز «وَشَغَلَهَا بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ دَعْوَتِكَ» به يكى از عوامل تأثير گذار در هدايت كه موضوع نصيحت و موعظه مردم است؛ اشاره مى‏فرمايد: غريزه فطرى هر مسلمان خواهان نصيحت و خيرخواهى است و شالوده تكاليف عمومى بر اساس اصلاح عيوب نفسانى و روانى فرد و جامعه است. و از آن جا كه هدف خلقت بشر تكامل است بازشناسى نقايص و برطرف سازى آنها در نصيحت و ارشاد است كه به منزله حيات بخشيدن دوباره مردم است. و اين درخواست خداوند در هدايت انسان‏هاست كه مى‏فرمايد: ادْعُ إِلَى‏ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [مردم را] با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن، و با آنان به نيكوترين شيوه به بحث [و مجادله‏] بپرداز، يقيناً پروردگارت به كسانى كه از راه او گمراه شده‏اند و نيز به راه يافتگان داناتر است. اصيل‏ترين شيوه هدايت فكرى انسان از طريق دعوت به حكمت و موعظه نيكو و مجادله احسن است. رسول خدا صلى الله عليه و آله با اين شيوه در دوران تشرف در مكه با تلاش بسيار، مردم را به اسلام فرا خواند و داروى شفابخش موعظه را در دل‏هاى آنان به كار برد. يَا أيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَوْعِظَةٌ مِن رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدىً وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ اى مردم! يقيناً از سوى پروردگارتان براى شما پند وموعظه‏اى آمده، و شفاست براى آنچه [ازبيمارى‏هاى اعتقادى و اخلاقى‏] در سينه‏هاست، و سراسر هدايت و رحمتى است براى مؤمنان. حتى حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله در اوج جنگ‏ها و مبارزات، برنامه نصيحت و دعوت به اسلام از طريق راهنمايى به وسيله آيات قرآنى را ادامه داد، حتى در سخت‏ترين شرايط مكه و فشار قريش پيروان حقيقت جو را با آيات حق اميدوار مى‏ساخت. أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ پيام‏هاى پروردگارم را به شما مى‏رسانم و براى شما خيرخواهى امينم. كلمه‏ «نصح» به معناى خالص و تصفيه كردن است كه با انگيزه نصيحت و خيرخواهى و پاك كردن نيت از نادرستى است و گاهى به معناى دعوت نمودن كلامى يا عملى به امورى كه صلاح شخصى در آن باشد و او را به سوى خير و درستى هدايت كند، مى‏باشد. اهل دعوت يعنى اهل توحيد يا اهل عبادت يا اهل دعا يا هر كه تبليغ احكام شرعى را بپذيرد. مراد از نصيحت نبى صلى الله عليه و آله امورى از جمله: ارشاد به مصالح دينى و دنيايى، آموزش تكاليف به مردم و كمك به انجام آنها، امر به معروف و نهى از منكر، خوش اخلاقى و احترام به ارزش‏هاى مردم، دعا براى جلب خير دنيا و آخرت به خاطر رضايت خدا براى مسلمانان مى‏باشد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 44 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 2 ✳️ هدايت وصولى و هدايت ايصالى‏ هدايت يافتن اوست و به طور كلى هدايت دو گونه است: هدايت وصولى: اين است كه راهنما از دور كسى را به هدفى راهنمايى كند. هدايت ايصالى: اين است كه راهبر با انگيزه محبت و لطف گام‏به‏گام شخص را به منزل مقصود برساند. هدايت دوم كامل‏تر و برتر است چون اشتباه و انحراف در راه رسيدن كمتر است. موعظه و پند از روش‏هاى آسان و عمومى براى رساندن انسان به هدف‏هاى بلند كمال است كه اگر به روش زبانى باشد جنبه راهنمايى دارد و اگر به شيوه عملى و رفتارى باشد همگام شدن با مردم است. البته راهنما بايد راه و چاه را بشناسد تا بتواند مردم را به راه مستقيم ارشاد كند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 44 دعای 🆔 @sahife2
قسمت 3 ✳️ هدايت در روايات‏ يكى از ويژگى‏هاى برجسته پيامبران آراستگى به روش اندرزگويى و پندآموزى به امت است. رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره فرمود: الإقْتِصادُ وَحُسْنُ السَّمْتِ وَالهَدْىُ الصالِحُ جُزْءٌ مِنْ بِضعٍ وَعِشرينَ جُزءاً مِنَ النُّبُوَّهِ. ميانه‏روى و روش نيكو و هدايت شايسته بخشى از اجزاى بيست و چندگانه نبوت است. اما رسالت الهى پيامبر بزرگوار اسلام، دعوت به راه توحيد با دورى از آلودگى‏ها و اخلاق ناشايسته بود تا بتواند بر قلب‏ها حاكم شود. حضرت به اصحابش فرمود: الدِّينُ النَّصيحَةُ. قُلْنا لِمَنْ؟ قَالَ: للَّهِ ولِكِتابِهِ وَلِرَسُولِهِ وَلإَئَمَّةِ المُسْلِمينَ وعامَّتِهِم. دين، نصيحت و خيرخواهى است. عرض كرديم: براى چه كسى؟ فرمود: براى خدا، براى كتاب او، براى پيامبر او، براى پيشوايان مسلمانان و براى همه مردم. بيشتر پيام آوران الهى داراى كتاب آسمانى بودند كه محتواى آنها ارشاد پايدار و جاودانه بوده است و همگى مى‏فرمودند: ما در اين راه هيچ مزدى از شما طلب نمى‏كنيم، تنها هدف ما هدايت و اصلاح شماست. همه انبيا و اولياى خدا خواسته‏شان اين بود: «نصيحت ما را بشنويد و به خداى جهانيان ايمان آوريد كه رستگارى در گرو ايمان و عمل صالح است». امام على عليه السلام اين مطلب را به صورت حق بيان مى‏فرمايد: أيُّها النّاسُ انَّ لى عَلَيْكُمْ حَقّاً وَلَكُمْ عَلَىَّ حَقٌّ فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَىَّ: فَالنَّصيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ وَ تَعْليمُكُمْ كَيْلا تَجْهَلُوا، وَ تَأْديبُكُمْ كَيْما تَعْلَمُوا. وَامّا حَقِّى عَلَيْكُمْ: فَالْوفَاءُ بِالبَيْعَةِ وَالنَّصيحَةُ فِى المَشْهَدِ والْمَغيبِ وَالْاجابَةُ حينَ أَدْعُوكُمْ وَالطّاعَةُ حِيْنَ آمُرُكُمْ. اى مردم، مرا بر شما حقّى است، و شما را بر من حقّى. اما حق شما بر من اين است كه خير خواه شما باشم، و غنيمت شما را به طور كامل به شما بپردازم، و شما را تعليم دهم تا جاهل نمانيد، و مؤدب به آداب نمايم تا بياموزيد. و اما حقى كه من بر شما دارم وفا به بيعتى است كه با من نموده‏ايد، و خيرخواهى نيست به من در حضور و غياب، و اجابت دعوتم به وقتى كه شما را بخوانم، و اطاعت از من چون دستورى صادر كنم. و حضرت در فرازى ديگر اجراى اين مهم را از وظايف اصلى ائمه اطهار عليهم السلام و اولياى خدا مى‏داند و مى‏فرمايد: انَّهُ لَيْسَ عَلَى الإمامِ الّا ما حُمِّلَ مِنْ امْرِ رَبِّهِ: الْابلاغُ فِى المَوْعِظَةِ وَالإِجْتِهادُ فِى النَّصيحَةِ وَ الْإحياءُ لِلسُّنَّةِ. امام به غير آنچه از جانب خدا مأمور است وظيفه‏اى ندارد، تكليف او ابلاغ كامل پند و اندرز، و جديت در خيرخواهى، و زنده كردن سنّت است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 44 دعای 🆔 @sahife2
قسمت اول ✳️ درخواست يارى از خدا امام سجاد صلى الله عليه و آله در فراز «وَاسْتِنْصَاراً عَلَى أَهْلِ الْكُفْرِ بِك» به كمك‏هاى معنوى و روحى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اجراى رسالت، اشاره كوتاهى دارد. استنصار به معناى طلب نصرت و يارى است، ولى در اين فراز مقصود يارى خواستن براى غلبه بر كفر و باطل است. و اهل كفر، امت‏هاى پراكنده با خواسته‏هاى متفاوتند كه از فرقه و گروه‏هايى با اعتقادات انحرافى و گمراه تشكيل شده‏اند و اين كفر ظاهرى و باطنى از قبيله قريش گرفته تا بدعت گزاران در دين را فرا مى‏گيرد. بايد دانست كه انسان هر چند توانمند باشد مى‏بايست از ابزارهايى كه خداوند در عالم اسباب قرار داده استفاده نمايد. هر حركتى چه الهى و چه شيطانى بايد به كمك اسباب ظاهرى و باطنى باشد. آنانى كه تفكرشان گرايش به طبيعت و ماديات است با آنانى كه تفكر خدايى دارند از نيروهاى خدادادى بى‏نياز نيستند. اما رسول اللَّه صلى الله عليه و آله از مقرب‏ترين و مورد تأييد يقينى نزد خداوند بود كه به او وعده يارى داده شده است: فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَه إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقَام پس مپندار كه خدا در وعده‏اش با پيامبرانش وفا نمى‏كند؛ زيرا خدا تواناى شكست‏ناپذير و صاحب انتقام است. با اين همه عنايات، حضرت از تمامى نيروهاى فكرى و انسانى در پيشرفت اهداف و تدابير امور و حلّ مشكلات چه نسبت به دوستانش و چه دشمنانش بهره مى‏برد و گاهى نصرت الهى و مددهاى غيبى هم به يارى او مى‏آمد. لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِىٌّ عَزِيزٌ همانا ما پيامبران خود را با دلايل روشن فرستاديم و با آنان كتاب و ترازو [ى تشخيص حق از باطل‏] نازل كرديم تا مردم به عدالت بر خيزند، و آهن را كه در آن براى مردم قوت و نيرويى سخت و سودهايى است، فرود آورديم و تا خدا مشخص بدارد چه كسانى او و پيامبرانش را در غياب پيامبران يارى مى‏دهند؛ يقيناً خدا نيرومند و تواناى شكست‏ناپذير است. روشن است كه، يارى كردن خدا، به معناى يارى دين و آيين اوست و يارى پيامبر اسلام در نشر شريعت و آموزه‏هاى دينى است. از اين رو در برخى آيات يارى كردن خدا و رسولش در كنار يكديگر قرار دارد: وَيَنصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ و خدا و پيامبرش را يارى مى‏كنند، اينان همان راستگويانند. يارى رسانى خداوند در برابر دفاع از دين به مجاهدان اين است كه از يك سو آنان را با نور ايمان در قلب و تقوا در روح و قدرت در اراده و آرامش در فكر مدد مى‏دهد و از سوى ديگر فرشتگان را به يارى آنان مى‏فرستد تا حوادث به سود مسلمانان پايان يابد. يارى خدا جسم و جان و درون و برون را تسخير مى‏كند و ثبات قدم و ايستادگى در برابر دشمن را افزايش مى‏دهد و اين رمز پيروزى در برابر دشمنان دين است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 49 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 2 ✳️ يارى خداوند در جنگ بدر حتى خداوند با وعده‏هاى محكم هزاران فرشته را به يارى مسلمانان مى‏فرستد. وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى‏ لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ و خدا [وعده يارى و پيروزى‏] را جز بشارتى براى شما و براى آن كه دل‏هايتان به آن آرامش يابد، قرار نداد؛ و يارى و نصرت جز از سوى خداى تواناى شكست‏ناپذير و حكيم نيست. بشارت و پيروزى در آيه فوق در پى حوادث جنگ بدر بود كه دست يارى خداوند ياران رسول اللَّه را نجات داد، كه فرمود: وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ و بى‏ترديد خدا در [جنگِ‏] بدر شما را يارى داد، در حالى كه [از نظر ساز و برگ جنگى و شمار نفرات نسبت به دشمن‏] ناتوان بوديد. تفسير نمونه در شأن نزول آيه فوق مى‏نويسد: «پس از پايان جنگ احد مشركان به سرعت به سوى مكه بازگشتند ولى در اثناى راه اين فكر براى آنها پيدا شد كه چرا پيروزى خود را ناقص گذاردند؟ چه بهتر كه به مدينه بازگردند و شهر را غارت كنند و مسلمانان را در هم بكوبند و اگر محمد صلى الله عليه و آله هم زنده باشد به قتل برسانند و براى هميشه فكر آنها از ناحيه اسلام و مسلمين راحت شود به همين جهت فرمان بازگشت صادر شد و در حقيقت اين خطرناك‏تر از مرحله جنگ احد بود؛ زيرا مسلمانان به قدر كافى كشته و زخمى داده بودند و طبعاً هيچگونه آمادگى در آن حال براى تجديد جنگ در آنها نبود و به عكس دشمن با روحيه نيرومندى مى‏توانست اين بار جنگ را از سر گيرد و نتيجه نهايى آن را پيش‏بينى كند اين خبر به زودى به پيامبر رسيد و اگر شهامت فوق العاده و ابتكار بى‏نظير او كه از وحى آسمانى مايه مى‏گرفت نبود شايد تاريخ اسلام در همانجا پايان مى‏يافت. آيات فوق درباره اين مرحله حساس نازل گرديده است و به تقويت روحيه مسلمانان پرداخته و به دنبال آن يك فرمان عمومى از ناحيه پيامبر براى حركت به سوى مشركان داده شده و حتى مجروحان جنگ احد كه در ميان آنها امام على عليه السلام بيش از شصت زخم بر تن داشت آماده پيكار با دشمن شدند و از مدينه حركت كردند. اين خبر به گوش سران قريش رسيد و از اين روحيّه عجيب مسلمانان سخت به وحشت افتادند، آنها فكر مى‏كردند شايد جمعيت تازه نفسى از مدينه به مسلمانان‏ پيوسته‏اند و ممكن است برخورد جديد، نتيجه نهايى جنگ را به زيان آنها تغيير دهد، لذا فكر كردند براى حفظ پيروزى خود بهتر اين است كه به مكّه بازگردند همين كار انجام شد و به سرعت راه مكّه را پيش گرفتند. سپس در آيه بعد خداوند خاطره يارى مسلمانان در ميدان بدر، به وسيله فرشتگان را به پيامبرش يادآورى مى‏فرمايد: فراموش نكنيد در آن روز پيغمبر به شما گفت: آيا كافى نيست كه سه هزار نفر از فرشتگان به يارى شما بشتابند. پروردگار عالميان، برنامه و اداره عمليّات نظامى را به عهده تفكّر و اختيار رسولش قرار مى‏دهد و او را به اسباب ظاهرى، غالب بر دشمنان مى‏كند؛ تا با اتمام حجّت بدون كوتاهى و زياده روى براى آينده آنان تصميم بگيرد. ولى گاهى غلبه بايد با امداد الهى باشد يعنى تأثير بر روند كارى از سوى خدا صورت بگيرد تا موحّد حقيقى كار را حل كند و در جنگ‏ها و موعظه‏ها حرف آخر را بزند، همان طور كه در آيه: فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلكِنَّ اللَّهَ رَمَى‏ وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [به كشتن دشمنان بر خود مباليد] شما آنان را نكشتيد، بلكه خدا آنان را كشت. [اى پيامبر!] هنگامى كه به سوى دشمنان تير پرتاب كردى، تو پرتاب نكردى، بلكه خدا پرتاب كرد [تا آنان را هلاك كند] و مؤمنان را از سوى خود به آزمايشى نيكو بيازمايد؛ زيرا خدا شنوا و داناست. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 49 دعای 🆔 @sahife2
قسمت 3 ✳️ «در روايات اسلامى و كلام مفسّران آمده است كه: در روز بدر پيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: مشتى از خاك و سنگريزه از زمين بردار و به من بده، على عليه السلام چنين كرد و پيامبر آنها را به سوى مشركان پرتاب كرد و فرمود: رويتان زشت و سياه باد. اين كار اثر معجزه آسايى داشت و از آن گرد و غبار و سنگريزه كه در چشم دشمنان فرو ريخت، وحشتى از آن به همه دست داد. «1» شكّى نيست كه در ظاهر، همه اين كارها را پيامبر و مجاهدان بدر انجام دادند اما اينكه مى‏گويد شما نبوديد كه اين كار را كرديد، اشاره به اين است كه: اولًا: قدرت جسمانى و روحانى و نيروى ايمان كه سرچشمه اين برنامه‏ها بود از ناحيه خدا به شما بخشيده شد و شما به نيروى خداداد در راه او گام برداشتيد. ثانياً: در ميدان بدر حوادث معجزه‏آسايى تحقّق يافت كه مايه تقويت روحيه مجاهدان اسلام و موجب شكست روحيه دشمنان شد؛ اين تأثير فوق العاده نيز از ناحيه پروردگار بود. البته اين برداشت از آيه در صورتى است كه بلاى نيكو را به معناى آزمايش بگيريم اما چنانچه به معناى نعمت بدانيم معنا چنين مى‏شود كه: نصرت خدا به جهت آن بود كه به مؤمنان نعمت شايسته‏اى ارزانى كند كه همان نعمت نابودى دشمنان و برترى كلمه توحيد به دست آنها و بى‏نياز شدن آنان از غنايم جنگى است. به هر حال پيامبر مورد تأييد بود هر چند نزديكان ايشان، وى را در اوج سختى‏ها رها مى‏كردند و از كمكش محروم مى‏ساختند. حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: مَنْ ضَيَّعَهُ الْاقْربُ، اتيحَ لَهُ الْابْعَدُ. آن كس را كه نزديكان واگذارند، يارى بيگانه بسيار دور را دريابد. و ايشان به امدادهاى غيبى و روحى از سوى حق، اعتقاد راسخ داشت و توكلش به يارى حق بسيار بود. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: در جنگ ذات الرّقاع، رسول خدا در كنار واديى زير درختى فرود آمد. در همين هنگام سيلى آمد و ميان آن حضرت و يارانش كه در آن طرف وادى منتظر بند آمدن سيل بودند، فاصله انداخت. مردى از مشركان متوجه پيامبر شد و به همرزمان خود گفت: من محمد را مى‏كشم. و آمد به روى پيامبر شمشير كشيد و گفت: اى محمد! كيست كه تو را از دست من نجات دهد؟ پيامبر فرمود: آن كه پروردگار من و توست. در اين هنگام جبرئيل آن مرد را از اسبش پرت كرد و او به پشت روى زمين افتاد. رسول خدا صلى الله عليه و آله برخاست و شمشير را برداشته روى سينه او نشست و فرمود: اى غورث! كيست كه تو را از دست من نجات دهد؟ عرض كرد: بخشندگى و آقايى تو اى محمد. پيامبر او را رها كرد مرد از جا برخاست، در حالى كه مى‏گفت: به خدا قسم كه تو از من بهتر و آقاترى. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 44 دعای 🆔 @sahife2
قسمت اول ✳️ مقام رفيع پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در دنيا و آخرت‏ حضرت در اين فراز از دعا درخواست ترفيع درجات بالا براى پيامبر اسلام در برابر تحمل زحمت‏ها و مشقت‏هايى كه در دين بر او وارد شده است مى‏نمايد. يكى از صفات خداوند رفيع الدّرجات است كه در سوره غافر به آن اشاره شده است: رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ بالا برنده درجات و صاحب عرش است، روح را [كه فرشته وحى است‏] به فرمانش به هر كس از بندگانش كه بخواهد القا مى‏كند تا مردم را از روز ملاقات [كه روز رستاخيز است‏] بيم دهد. خداوند درجات را به ميزان اخلاص بالا مى‏برد، البته رفيع اگر به معناى بالابرنده باشد ولى اگر به معناى بلند مرتبه باشد، اشاره به اوصاف عالى خداوند است كه در علم و قدرت و تمام اوصاف كمال و جمال به قدرى بالاست كه بشر با تمام مقاماتش به اوج آن نمى‏رسد. خداوند، انسان را به سبب ايمان و عبادت او درجه مى‏دهد و به مقامات عاليه مى‏رساند. همه اينها در سايه رحمت و لطف الهى است. كه مى‏فرمايد: «وَمَن يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى و كسانى كه مؤمن بيايند در حالى كه كارهاى شايسته انجام داده‏اند، براى آنان برترين درجات است. به خصوص پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله را به لحاظ برترى‏هايى به آن درجات مى‏رساند پس هر كس دنيا و آخرت را انتخاب كند بهره مى‏برد و درجاتى نصيب او مى‏شود ولى درجات آخرت بسيار برتر و بهتر است. كُلًّا نُّمِدُّ هؤُلَآءِ وَ هؤُلَآءِ مِنْ عَطَآءِ رَبّكَ وَ مَا كَانَ عَطَآءُ رَبّكَ‏مَحْظُورًا* انُظرْ كَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا هر يك از دو گروه دنيا طلب و آخرت خواه را [در اين دنيا] از عطاى پروردگارت يارى دهيم، وعطاى پروردگارت [در اين دنيا از كسى‏] ممنوع شدنى نيست.* با تأمل بنگر چگونه برخى از آنان را بر برخى [در امور مادى و بهره‏هاى دنيايى‏] فزونى بخشيديم، و همانا آخرت از نظر درجات برتر، و از جهت فزونى بيشتر است. اما به چه كسانى درجه مى‏دهند، به كسانى كه تلاش و مبارزه در راه خدا انجام مى‏دهند و با جان و مال و هجرت به سوى كاميابى حركت مى‏كنند. الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ آنان كه ايمان آوردند و هجرت كردند و با اموال و جان‏هايشان در راه خدا به جهاد برخاستند، منزلتشان در پيشگاه خدا بزرگ‏تر و برتر است، و فقط اينانند كه كاميابند. اما اين مقامات و درجات به چه شكلى يا حالتى ظاهر مى‏شود كه در قيامت براى مؤمنان آماده است، بايد منتظر ماند كه: أُوْلئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ مؤمنان واقعى و حقيقى فقط آنانند، براى ايشان نزد پروردگارشان درجاتى‏ بالا و آمرزش و رزق نيكو و فراوانى است. آن وعده‏هايى كه در قالب دنيايى و مثالى نمى‏گنجد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 56 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 2 ✳️ درجات انسان در روايات‏ پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله درباره درجات انسان‏ها در قيامت مى‏فرمايد: انَّ اللَّهَ يَقُولُ اعْدَدْتُ لِعِبادِىَ الصَّالِحِينَ، ما لاعَيْنٌ رَأَتْ، ولا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ بَلْهَ ما اطْلَعْتُكُمْ عَلَيْهِ. خداى تعالى فرموده است: براى بندگان نيك كردار خود چيزهايى فراهم آورده‏ام كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده است و به ذهن هيچ بشرى خطور نكرده است؛ بپرهيز كه آگاه نمى‏شويد. همانگونه كه تفاوت تلاش‏ها در دنيا سبب تفاوت در بهره‏گيرى است، در امور معنوى و آخرتى نيز اين تفاوت‏ها حاكم است. با اين فرق كه دنيا و تفاوت‏هايش محدود است ولى آخرت و تفاوت‏هايش نامحدود است. بنابراين درجات آخرت هم برتر و بيش‏تر است كما اينكه حضرت على عليه السلام در وصف بهشت مى‏فرمايد: دَرَجاتٌ مُتَفاضِلاتٌ، وَمَنازِلُ مُتَفاوِتاتٌ، لايَنْقَطِعُ نَعيمُها، وَلا يَظْعَنُ مُقيمُها وَ لايَهْرَم خالِدُها، وَ لايَبْأَسُ ساكِنُها. بهشت را درجاتى است كه بر يكديگر برترى دارند، و منازلى است كه با هم تفاوت دارند، نعمتش قطع نمى‏شود، مقيم در آن بيرون نمى‏رود، ماندگار در آن پير نمى‏شود، و ساكن آن تهيدست و نيازمند نمى‏گردد. و حكمت الهى بر اين است كه كسى را براى پيامبرى انتخاب كند كه بتواند سنگين‏ترين بار مسئوليت را به دوش كشد و نيكوتر از همه از عهده آن بيرون آيد و داراى صفات برجسته هم باشد تا بالاترين مقام و منزلت به او عطا فرمايد و با دعايى مستجاب به درجات والاتر برساند. «ابن خولى، ظرفى از شير و عسل براى پيامبر صلى الله عليه و آله آورد، رسول خدا صلى الله عليه و آله از خوردن آن امتناع ورزيد و فرمود: دو نوشيدنى در يك وعده؟ و دو ظرف در يك ظرف؟ حضرت آن را ميل نفرمود و فرمود: من اين را حرام نمى‏دانم اما خوش ندارم كه فخر بفروشم و فرداى قيامت به خاطر چيزهاى زياد دنيا حسابرسى شوم. من فروتنى را دوست دارم؛ زيرا هر كه براى خدا فروتنى كند، خداوند او را رفعت مى‏بخشد.» «1» دعاى امت وسيله‏اى براى رسيدن پيامبر به آن مقام عظمى است كه به شكرانه آنچه از هدايت و ايمان و شفاعت به وسيله آن پيامبر گرامى نصيبشان گرديده است همان طور كه حضرت على عليه السلام در خطبه نماز جمعه‏اى، چنين دعايى شايسته در حق رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد: اللَّهُمَّ اعْطِ مُحَمَّداً الْوَسيلَةَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضيلَةَ وَالْمَنْزِلَةَ الْكَريمَةَ، الْلَّهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ اعْظَمَ الْخَلائِقِ كُلَّهُمْ شَرَفَاً يَوْمَ القيامَةِ وَأقْرَبَهُمْ مِنْكَ مَقْعَداً وَاوْجَهَهُمْ عِنْدَكَ يَوْمَ الْقِيامَةِ جاهاً وَافْضَلَهُمْ عِنْدَكَ مَنْزِلَةً وَنَصيباً، اللَّهُمَّ اعْطِ مُحَمَّداً اشْرَفَ الْمَقامِ وَحِباءَ السَّلامِ وَشَفاعَةَ الْإِسْلام. پروردگارا! به محمد صلى الله عليه و آله درجه و مقام و برترى و جايگاه نيكان عطا فرما، پروردگارا! محمد صلى الله عليه و آله و خاندانش را برترين آفرينش، برترين مقام در روز قيامت و نزديك‏ترينشان نزد خودت و آبرومندترينان روز قيامت به پيش خودت و برترينان در مقام و بهره نزد خود قرار ده. پروردگارا! به محمد صلى الله عليه و آله بالاترين مقام، سلامتى بدون نقص و وسيله شفاعت در اسلام عطا بفرما. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 56 دعای 🆔 @sahife2
👌هشتک های زیر توصیه می شود : علیه السلام علیه السلام (علیه السلام) ❇️ برای جستجو عبارات دعاهای صحیفه سجادیه میتوانید ... ✍️ مثلا تایپ کنید👇 ❇️ عبارت مورد نظرتان مثل ( جَعَلَ لِكُلِّ رُوح ) 👌یا تایپ کنید: 👌یا برای دیدن بندهای هر دعا بنویسید مثلا : 🆔 @sahife2