eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
«4» فَبِفَضْلِكَ اللَّهُمَّ فَأَغْنِنِي وَ بِعَظَمَتِكَ فَانْعَشْنِي وَ بِسَعَتِكَ فَابْسُطْ يَدِي وَ بِمَا عِنْدَكَ فَاكْفِنِي «5» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ خَلِّصْنِي مِنَ الْحَسَدِ وَ احْصُرْنِي عَنِ الذُّنُوبِ وَ وَرِّعْنِي عَنِ الْمَحَارِمِ وَ لَا تُجَرِّئْنِي عَلَى الْمَعَاصِي وَ اجْعَلْ هَوَايَ عِنْدَكَ وَ رِضَايَ فِيمَا يَرِدُ عَلَيَّ مِنْكَ وَ بَارِكْ لِي فِيمَا رَزَقْتَنِي وَ فِيمَا خَوَّلْتَنِي وَ فِيمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ «6» وَ اجْعَلْنِي فِي كُلِّ حَالاتِي مَحْفُوظاً مَكْلُوءاً مَسْتُوراً مَمْنُوعاً مُعَاذاً مُجَاراً خدايا! پس به احسانت بى‏نيازم كن، و به بزرگيت مرتبه بلندم ده و به توانگريت، دستم را گشاده ساز، و به آنچه كه نزد توست بى‏نيازم فرما. خدايا! بر محمّد و آلش درود فرست، و مرا از حسد رهايى ده، و از گناهانم بازم دار، و از حرام‏ها پرهيز ده، و بر معاصى دليرم مگردان، و ميل و رغبتم را متوجه خود فرما، و خشنوديم را در آنچه از جانب تو به من مى‏رسد قرار ده، و مرا در آنچه روزيم كرده‏اى، و از روى بزرگوارى به من بخشيده‏اى، و احسان فرموده‏اى بركت ده، و مرا در تمام حالاتم، محفوظ، حراست شده، پوشيده، دست نايافتنى، پناه داده و امان يافته قرار ده. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ مسئله دستگيرى خداوند از عبدى كه به حق رو كرده و كفايت پروردگار از امور بنده، و همچنين صفت ناپسند حسد، و برنامه محرّمات و جرأت بر معاصى و مسئله حفظ آبرو و امنيّت، مسائلى است كه امام سجّاد عليه السلام در اين فراز از دعا بيان مى‏كند. اگر خداوند دست كسى را بگيرد و او را يارى و مورد توجه و لطف و كرم خود قرار دهد، به هيچ وجه كسى نمى‏تواند او را ذليل و از اين عزت و سربلندى به ذلت و سرافكندگى بكشاند و عزيز واقعى هم يعنى همين. اهل لغت در معناى عزيز گفته‏اند: شكست‏ناپذير، آرى، اگر كسى خدا پشتيبان او باشد و از او حمايت كند، هرگز طعم شكست و ذلّت را نخواهد چشيد. حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: العزيزُ مَنِ اعْتَزَّ بِالطَّاعَةِ. عزيز كسى است كه به سبب طاعت و فرمانبردارى حق، عزيز شده باشد. اگر خداوند عزّت به انسان داد و حامى عبدش بود اين عزّت خدايى قابل زوال نخواهد بود و به خلاف عزّت‏هاى دنيوى كه به حسب ظاهر عزّت است ولى قابل زوال و تغيير و تحول مى‏باشد، اگر خداوند بخواهد كسى را عزيز كند و او را دوست داشته باشد از روى لطف و مرحمت خود آنچه را راست باشد، در دل او مى‏اندازد از براى او، جهت رسيدن او به آنچه صلاح حال او باشد و موجب رشد و توفيق او شود. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: اذا احَبَّ اللَّهُ عَبْداً الْهَمَهُ الطَّاعَةَ وَ الْزَمَهُ الْقَناعَةَ وَفَقَّهَهُ فِى الدّينِ وَ قَوَّاهُ بِالْيَقينِ فَاكْتَفى‏ بِالْكَفافِ وَ اكْتَسى‏ بِالْعَفافِ. چون خداوند بنده‏اى را دوست بدارد، شوق عبادت در دل او مى‏افكند و قناعت را پيشه او مى‏سازد و او را به فهم بصيرانه دين موفق مى‏دارد و به دل او با يقين نيرو مى‏بخشد و چنين انسانى به كفاف بسنده مى‏كند و در جامه عفاف مى‏خرامد. و نيز آن حضرت در تفسير آيه 160 سوره آل عمران: إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِى يَنصُرُكُم مّن‏بَعْدِهِ‏وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» اگر خدا شما را يارى كند، هيچ كس بر شما چيره و غالب نخواهد شد، و اگر شما را واگذارد، چه كسى بعد از او شما را يارى خواهد داد؟ و مؤمنان بايد فقط بر خدا توكّل كنند. مى‏فرمايد: اذا افْعَلَ الْعَبْدُ ما امَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الطَّاعَةِ كانَ فِعْلُهُ وِفْقاً لِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ سُمِّىَ الْعَبْدُ بِهِ مُوَفَّقاً وَ اذا أَرادَ الْعَبْدُ انْ يَدْخُلَ فى‏ شَى‏ءٍ مِنْ مَعاصِى اللَّهِ فَحالَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ فَتَرَكَها كانَ تَرْكُهُ لَها بِتَوْفيقِ اللَّهِ تَعالى‏ وَ مَتى‏ خُلِّىَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ فَلَمْ يَحُلْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَها حَتَّى يَرْتَكِبَها فَقَدْ خَذَلَهُ وَ لَمْ يَنْصُرْهُ وَ لَمْ‏يُوَفِّقْهُ. هر گاه بنده آنچه را كه خداوند عزّوجلّ او را به آن امر فرموده از اطاعت، به‏ جا آورد كردارش با امر خدا موافق باشد، آن بنده را موفّق مى‏نامند و چون بنده اراده كند كه در چيزى از معصيت‏هاى خداوند داخل شود، خداوند ميانه او و آن معصيت حايل و مانع شود و بنده، آن معصيت را ترك كند، به توفيق الهى ترك كرده باشد و هرگاه ميان او و ميان آن معصيت جدائى افتد و سبب شود آن معصيت را مرتكب شود، خداوند او را واگذاشته و توفيق خود را از او سلب نموده است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 148 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ در ادامه دعا امام زين العابدين عليه السلام مى‏فرمايد: وَ خَلِّصْنِي مِنَ الْحَسَدِ ، خداوندا! مرا از حسد دور نگه دار. : عبارت از اين است كه انسانى نسبت به انسان ديگر بدخواه باشد، از اين جهت كه خداوند به وى نعمتى عطا فرموده و او از عطيه الهى رنج مى‏برد و در دل تمنا دارد، موجباتى فراهم آيد تا نعمت از صاحب نعمت سلب گردد و آن قدر به تمناى خويش علاقمند است كه از ميان رفتن نعمتِ صاحبِ نعمت را براى خويش نعمت مى‏پندارد. امام على عليه السلام مى‏فرمايد: الْحاسِدُ يَرى‏ انَّ زَوالَ النِّعْمَةِ عَمَّنْ يَحْسُدُهُ نِعْمَةٌ عَلَيْهِ. حسود از بين رفتن نعمت از ديگران را، براى خودش نعمت مى‏بيند. اگر در فرمايش حضرت على عليه السلام كمى انديشه كنيم به اين نتيجه خواهيم رسيد كه حسود در واقع دشمن نعمت است نه صاحب نعمت، او از خداوند و تقسيم عطيه ‏اش ناراحت و خشمگين است. آرى، اصل حسد، كورى قلب و انكار فضل الهى كه دو بال كفرند را به دنبال دارد به اين جهت ضرر حاسد قبل از آن كه به محسود برسد به خودش مى‏رسد، مانند ابليس كه ضررش به خودش رسيد و لعنت ابدى شامل حال او شد و آدم به مقام نبوت رسيد و خدا نكند كه اين صفت رذيله در كسى ملكه شود كه ديگر موفق به توبه نشده و هميشه آرزوى ضرر به ديگران- كه از او بهترند يا بيشتر دارند- را دارد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 150 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ ✳️ امام سجّاد عليه السلام از جرأت بر معاصى و عادى دانستن خطا و گناه، نيز به خداوند متعال پناه مى‏برد و درخواست مقام رضاى الهى را مى‏نمايد. نعمتى بالاتر از رضايت خدا نيست كه امام صادق عليه السلام در تفسير رضا مى‏فرمايد: صِفَةُ الرِّضا انْ يَرْضَى الْمَحْبُوبَ وَ الْمَكْرُوهَ وَ الرِّضا شُعاعُ نُورِ الْمَعْرِفَةِ، وَ الرَّاضى‏ فانٍ عَنْ جَميعِ اخْتِيارِه وَ الرَّاضى‏ حَقيقَةً هُوَ الْمَرْضِىُّ عَنْهُ وَ الرِّضا اسْمٌ يَجْتَمِعُ فيهِ مَعانِى الْعُبُودِيَّةِ وَ تَفْسيرُ الرِّضا سُرُورُ الْقَلْبِ. رضا آن است كه انسان از چيزى راضى باشد، خواه آن چيز مطلوب او باشد يا نامطلوب و رضا شعاعى است از نور معرفت و شخص راضى كسى است كه از خواسته‏ها و تمايلات خود دست بردارد و در مقابل خواسته خدا اعمال نظر نكند و تسليم خواسته خدا باشد، شخص راضى در حقيقت كسى است كه خدا از او راضى باشد و رضا اسمى است كه جميع مراتب عبوديّت و بندگى در او جمع است و معنى رضا، سرور قلب است. در بلاها مى ‏چشم لذات او مات اويم مات اويم مات او (مولوى) ( شرح این ابیات اینجا در کانال ما ) ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 151 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ امام زين العابدين عليه السلام در قسمت ديگرى از فراز دعا، درخواست حفظ آبرو و سلامتى مى‏نمايد و از خداوند مى‏خواهد او را در حصن و دژ محكم خود قرار داده به طورى كه آبروى او در امان و سلامتى وى تضمين شده باشد. (وَ اجْعَلْنِي فِي كُلِّ حَالاتِي مَحْفُوظاً مَكْلُوءاً مَسْتُوراً مَمْنُوعاً مُعَاذاً مُجَاراً ) اگر شخصى بخواهد در كمال آرامش و طمأنينه باشد بايد كارى كند كه در حصار حضرت حق قرار بگيرد، چون فقط دژ محكم الهى است كه محكم و زوال‏ناپذير است برخلاف بعضى‏ها كه خودشان را در پناه دژهاى واهى و پوشالى و خيالى مال و ثروت و رياست و مقام قرار داده‏اند و روزى به اين نتيجه خواهند رسيد كه اين دژها سرابى بيش نبوده و فقط در سايه لطف و امنيّت الهى است كه آرامش خاطر حاصل مى‏شود. انَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ اوْحى‏ الى‏ داوُدَ عليه السلام مَا اعْتَصَمَ بى‏ عَبْدٌ مِنْ عِبادى‏ دُونَ احَدٍ مِنْ خَلْقى‏، عَرَفْتُ ذلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ ثُمَّ يَكيدُهُ اهْلَ السَّمواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فيهِنَّ الَّا جَعَلْتُ لَهُ الْمَخْرَجَ مِنْ بَيْنِهِنَّ وَ مَا اعْتَصَمَ عَبْدٌ مِنْ عَبيدى‏ بِاحَدٍ مِنْ خَلْقٍ دُونى‏، عَرَفْتُ ذلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ الَّا قَطَعْتُ اسْبابَ السَّمواتِ مِنْ يَدَيْهِ وَ اسَخْتُ الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِهِ وَ لَمْ ابالِ بِاىِّ وادٍ هَلَكَ. خداوند متعال به داود پيغمبر فرمود: اى داود! هر بنده از بندگان من كه مرا پناهگاه خود بداند و به من توسّل جويد و به مخلوقات من روى نياورد و به آنها چنگ نزند و آنان را در پناهگاه خود نگيرد و نيّت خود را هم پاك كند، اگر همه اهل آسمان‏ها و زمين او را اذيت و آزار كنند، من راه خروج از آن فتنه‏ها را برايش بازكنم. اما اگر بنده‏اى از بندگانم به يكى از مخلوقات پناه ببرد و او را بر مقدّرات‏ خود حاكم گرداند و نيّت او نيز بر اين گواهى دهد، همه اسباب و وسايل دنيا را از وى قطع خواهم كرد و زمين را زير پايش سست خواهم نمود و با كى نخواهم داشت كه در كجا به هلاكت برسد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 152 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "هنگام سختی و رنج و مشکل شدن کارها" : https://eitaa.com/sahife2/61753 ‏ 🆔 @sahife2
‏ ✳️ امنيّت، نعمت بزرگ خداوند است چون در محيط ناامن، نه اطاعت خداوند مقدور است نه زندگى توأم با سربلندى و آسودگى فكر و نه تلاش و كوشش و جهاد براى پيشبرد اهداف اجتماعى، بدان جهت يوسف عليه السلام از ميان تمام مواهب و نعمت‏هاى خداوند در مصر، مسأله امنيّت را بيان كرد و به پدر و مادر و برادران خود فرمود: ادْخُلُواْ مِصْرَ إِن شَآءَ اللَّهُ ءَامِنِينَ» «یوسف 99» همگى با خواست خدا [آسوده خاطر و] در كمال امنيّت وارد مصر شويد. آرى، نعمت امنيّت اساس و ريشه همه نعمت‏ها است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 153 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "هنگام سختی و رنج و مشکل شدن کارها" : https://eitaa.com/sahife2/61863 🆔 @sahife2
«7» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اقْضِ عَنِّي كُلَّ مَا أَلْزَمْتَنِيهِ وَ فَرَضْتَهُ عَلَيَّ لَكَ فِي وَجْهٍ مِنْ وُجُوهِ طَاعَتِكَ أَوْ لِخَلْقٍ مِنْ خَلْقِكَ وَ إِنْ ضَعُفَ عَنْ ذَلِكَ بَدَنِي وَ وَهَنَتْ عَنْهُ قُوَّتِي وَ لَمْ تَنَلْهُ مَقْدُرَتِي وَ لَمْ يَسَعْهُ مَالِي وَ لَا ذَاتُ يَدِي ذَكَرْتُهُ أَوْ نَسِيتُهُ هُوَ يَا رَبِّ مِمَّا قَدْ أَحْصَيْتَهُ عَلَيَّ وَ أَغْفَلْتُهُ أَنَا مِنْ نَفْسِي فَأَدِّهِ عَنِّي مِنْ جَزِيلِ عَطِيَّتِكَ وَ كَثِيرِ مَا عِنْدَكَ فَإِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ حَتَّى لَا يَبْقَى عَلَيَّ شَيْ‏ءٌ مِنْهُ تُرِيدُ أَنْ تُقَاصَّنِي بِهِ مِنْ حَسَنَاتِي أَوْ تُضَاعِفَ بِهِ مِنْ سَيِّئَاتِي يَوْمَ أَلْقَاكَ يَا رَبِ خدايا! بر محمّد و آلش درود فرست، و مرا به انجام تمام آنچه براى خود يا بنده‏اى از بندگانت، در جهتى از جهات طاعتت بر من لازم و واجب فرموده‏اى توفيق ده، و اگر بدنم از انجامش ناتوان باشد، و نيرويم از آن سست شود، و توان و قدرتم به آن نرسد، و مال و منالم گنجايشش را نداشته باشد، خواه يادش باشم يا فراموشش كرده باشم، و آن تكليف، اى پروردگارم! از امورى باشد كه به حساب من گذاشته‏اى، و من از انجامش غفلت كرده‏ام، آن را از عطاى عظيمت، و رحمت واسعه‏ات از جانب من ادا كن كه تو توانگر كريمى، اى پروردگارم! آن تكاليف را به گونه‏اى از جانب من ادا كن كه چيزى از آن برعهده من نماند، تا روزى كه تو را ملاقات مى‏كنم، لازم نيايد از خوبى‏هايم كم كنى، و بر بدى‏هايم بيفزايى. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1 گستردگى كرامت خدا ✳️ فَأَدِّهِ عَنِّي مِنْ جَزِيلِ عَطِيَّتِكَ وَ كَثِيرِ مَا عِنْدَكَ وَسِعَ رَبّى‏ كُلَّ شَىْ‏ءٍ عِلْماً افَلا تَتَذَكَّرُونَ» «انعام 80» دانش پروردگارم همه چيز را فراگرفته است، آيا [براى فهم توحيد] متذكّر نمى‏شويد؟ آرى، بى جان و با جان جهان، نمى‏توانند منشأ سود و نفع و پيشگير از ضرر نسبت به انسان شوند؛ زيرا علم و آگاهى به مصالح و مفاسد ندارد، و اگر هم داراى دانش باشند، دانش آنان دانش وسيع و احاطى نيست كه بتوانند تمام مصالح و مفاسد را درك كنند، علاوه بر اين از رساندن مصالحى كه آگاهند و دفع مفاسدى كه به آن علم دارند، عاجزند. وجود مقدّس اوست كه علم و ديگر صفاتش علم و صفات وسيع است، به اين معنى كه به ملك و ملكوت و تمام ظاهر و باطن هستى احاطه دارد. مى‏داند پس به مقتضاى دانستنش نفعى كه به مصلحت موجودات است به آنان مى‏رساند، و ضررى كه متوجه موجودات هستى است، دفع مى‏كند. وَ رَحْمَتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْ‏ءٍ» «اعراف 156» و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است. در ظاهر و باطن هستى، در غيب و شهود، در ملك و ملكوت در ميان هسته اتم، در سطح كهكشان‏ها، در عالم جامدات، نباتات، حيوانات، انسان‏ها، خلاصه در كجاست كه از رحمت او اثر و نشانه‏اى نباشد. هستى عين رحمت است، شؤون هستى، ملك وملكوت هستى، اجزاى هستى محض رحمت و رحمت محض است. رحمت او همه چيز را در برگرفته، اگر كسى‏ محروم از آن باشد تقصير خود اوست كه شرايط جلب رحمت را در خود تحقق نداده، و خود را از رحمت حضرت محبوب دور داشته است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 156 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 جلوه‏هاى رحمت خداوند در كلام امام سجّاد عليه السلام‏ ✳️ حضرت سجّاد عليه السلام جلوه‏ هاى رحمت او را در چنين بيان مى‏كند: انَا الصَّغيرُ الَّذى رَبَّيْتَهُ، وَ انَا الْجاهِلُ الَّذى عَلَّمْتَهُ، وَ انَا الضّالُّ الَّذى هَدَيْتَهُ، وَ انَا الْوَضيعُ الَّذى رَفَعْتَهُ، وَ انَا الْخائِفُ الَّذى آمَنْتَهُ، وَ الْجائعُ الَّذى اشْبَعْتَهُ، وَالْعَطْشانُ الَّذى ارْوَيْتَهُ، وَ الْعارِى الَّذى كَسَوْتَهُ، وَ الْفَقيرُ الَّذى اغْنَيْتَهُ، وَالضَّعيفُ الَّذى قَوَّيْتَهُ، وَالذَّليلُ الَّذى اعْزَزْتَهُ، وَ السَّقِيمُ الَّذى شَفَيْتَهُ، وَ السّائِلُ الَّذى اعْطَيْتَهُ، وَ الْمُذْنِبُ الَّذى سَتَرْتَهُ، وَ الْخاطِى‏ءُ الَّذى اقَلْتَهُ، وَ انَا الْقَليلُ الَّذى كَثَّرْتَهُ، وَ المُسْتَضْعَفُ الَّذى نَصَرْتَهُ، وَ انَا الطَّريدُ الَّذى آوَيْتَهُ. من آن صغير و كوچكم كه توام پرورانيدى، و آن نادانم كه توام دانش بخشيدى، و آن گمراهم كه توام هدايت كردى، و آن خوار و ذليلم كه توام عزت و رفعت دادى، و آن ترسانم كه توام ايمن ساختى، و آن گرسنه‏ام كه توام سير كردى، و آن تشنه‏ام كه سيرابم نمودى، و برهنه‏ام كه پوشاندى، و فقيرى كه بى نيازش كردى، و ناتوانى كه تواناييش دادى، و ذليلى كه عزيزش گرداندى، و مريضى كه شفايش دادى، و سائلى كه به او عطا كردى، و گنهكارى كه بر گناهش پرده پوشيدى، و خطاكارى كه عذرش را پذيرفتى، و اندكى كه بسيارش نمودى، و مغلوب و ناتوانى كه ياريش كردى، و گريخته و آواره‏اى كه جايگاهش دادى. قرآن مى‏فرمايد: رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً 1 [و مى‏گويند:] پروردگارا! از روى رحمت و دانش همه چيز را فرا گرفته‏اى. انَّ اللّهَ واسِعٌ عَليمٌ 2 يقيناً خدا بسيار عطا كننده و داناست. وَ كانَ اللّهُ واسِعاً حَكيماً 3 و خدا همواره بسيار عطا كننده و حكيم است. فَانَّ رَبّى غَنِىٌّ كَريمٌ 4 زيرا پروردگارم بى‏نياز و كريم است. هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَريمِ 5 [او] پروردگار عرش نيكو و باارزش است. اوضاع عالم هستى چه درغيب و چه در شهادت، آيات انفس و آفاق، و آيات قرآن، و وضع مردم مؤمن در دنيا و آخرت و درجات بهشت و به خصوص رضوان الهى همه و همه ذرّه‏اى از آثار كرم آن وجود مقدس است. (1)- غافر (40): 7. (2)- بقره (2): 115. (3)- نساء (4): 130 (4)- نمل (27): 40. (5)- مؤمنون (23): 116. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 157 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
«8» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ارْزُقْنِي الرَّغْبَةَ فِي الْعَمَلِ لَكَ لآِخِرَتِي حَتَّى أَعْرِفَ صِدْقَ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِي وَ حَتَّى يَكُونَ الْغَالِبُ عَلَيَّ الزُّهْدَ فِي دُنْيَايَ وَ حَتَّى أَعْمَلَ الْحَسَنَاتِ شَوْقاً «9» وَ آمَنَ مِنَ السَّيِّئَاتِ فَرَقاً وَ خَوْفاً وَ هَبْ لِي نُوراً أَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ وَ أَهْتَدِي بِهِ فِي الظُّلُمَاتِ وَ أَسْتَضِي‏ءُ بِهِ مِنَ الشَّكِّ وَ الشُّبُهَاتِ‏ خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و براى آخرتم ميل و رغبت در عمل، آنهم عمل خالصانه و براى خودت روزيم فرما، تا جايى كه درستى اين عمل را از قلبم بيابم، و به گونه ‏اى كه و بى ‏رغبتى نسبت به دنيايم بر من چيره شود، و به صورتى كه از سر شوق خوبى‏ها را به جا آورم، و از بيم و ترس از عذاب، از بدى‏ها در امان مانم، و نورى به من بخش كه به وسيله آن در ميان مردم زندگى كنم، و در تاريكى با فروغش راه يابم، و به سبب آن از اشك و شبهه‏ها، رهايى يافته، روشنى ايمان و اعتقاد محكم و استوار به دست آورم. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
مقدمه ✳️ در جملات عرشى و نورانى دعا به سه موضوع اشاره شده است: 1- ‏ 2- 3- ‏ اين سه واقعيت را از دريچه آيات قرآن و روايات اگر بنگريم حظّ وافر و نصيب كامل متوجه ما مى‏گردد، و زمينه‏اى براى دنيا و آخرت ما مى‏شود، و قلب را به اشتياق عمل صالح و نفرت از سيئات به حركت مى‏آورد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 161 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
https://eitaa.com/sahife2/61909 1- 1‏ ✳️ تا كسى بر مراتب كفر و شرك و فسق اطلاع نداشته باشد، و از اين بندهاى شيطانى و هوائى آزاد نگردد، و مفهوم واقعى‏ لا اله الّا اللَّه، و لاحَوْلَ و لاقُوَّةَ الَّا بِاللَّه، وَ لامُؤَثِّرَ فِى الوُجُودِ الّا اللَّه، وَ لَيْسَ فِى الدّارِ غَيْرُهُ دَيّارٌ ، در ذات جانش تجلّى نكند، و علماً و عملًا وارد اين فضاى عرشى و ميدان ملكوتى، و سرزمين معنوى، و مملكت روحانى نگردد، مزه شيرين اخلاص را چه در ايمان و چه در اخلاق و چه در عمل نخواهد چشيد. مگر ممكن است انسان دچار هزار حجاب ظلمانى باشد، و قدرت ديدن يار را از پس آن همه حجاب داشته، و بتواند محض او حركت كند. امام خمينى رحمه الله كه خود مزه اخلاص در عمل را چشيده بود در كتاب «» مى‏گويد: «يكى از مهمات آداب نيّت كه از مهمات جميع عبادات و از دستورهاى كليّه شامله است، اخلاص مى‏باشد و حقيقت آن تصفيه نمودن عمل است از شائبه غير خدا و صافى نمودن سرّ است از رؤيت غير حق تعالى در جميع اعمال صوريه و لبّيّه و ظاهريه و باطنيّه و كمال آن ترك غير است مطلقاً و پانهادن بر انيّت و انانيت و غير و غيريت است يكسره. قال اللَّه تعالى: الا لِلّهِ الدّينُ الْخالِصُ» «زمر 3» آگاه باشيد! كه دين خالص ويژه خداست. اگر يكى از حظوظ نفسانيه و شيطانيه در دين باشد خالص نخواهد بود، و آنچه خالص نيست حق تعالى اختيار نفرموده و آنچه شائبه غيريت و نفسانيّت دارد از حدود دين خارج است. وَ ما امِرُوا الّا لِيَعْبُدُوا اللّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ» «بینه 5» در حالى كه فرمان نيافته بودند جز آن كه خدا را بپرستند، و ايمان و عبادت را براى او از هرگونه شركى خالص كنند. مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتهِ مِنْهَا وَ ما لَهُ فِى الْآخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ» «شورا 20» كسى كه زراعت دنيا را بخواهد، اندكى از آن را به او مى‏دهيم، ولى او را در آخرت هيچ بهره و نصيبى نيست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 162 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- 2 هجرت صورى و معنوى ✳️ رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد: لِكُلِّ امْرِئٍ مانَوى‏، فَمَنْ كانَ هِجْرَتُهُ الَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ الَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ، وَ مَنْ كانَ هِجْرَتُهُ الى دُنْيا يُصيبُها، اوِ امْرَأةٍ يَنْكَحُها فَهِجْرَتُهُ الى ما هاجَرَ الَيْهِ. براى هر كس همان است كه نيّت آن را كرده است، پس هر آن كس كه نيتش از هجرت، خدا و رسول او باشد، پس هجرت او به خدا و رسول است، و اگر نيتش از هجرت رسيدن به دنيا يا ازدواج با يك زن باشد، بدون شك هجرتش به سوى همان خواهد بود. وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً الَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اجْرُهُ عَلَى اللّهِ» «نساء 100» و كسى كه از خانه خود به قصد مهاجرت به سوى خدا و پيامبرش بيرون رود، سپس مرگ او را دريابد، مسلّماً پاداشش بر خداست. آيه شريفه ممكن است متكفّل جميع مراتب اخلاص باشد، يكى هجرت صورى كه به بدن واقع نشود، و اين هجرت اگر خالص براى خدا و رسول نباشد، بلكه براى حظوظ نفسانى انجام گيرد، هجرت الى اللَّه و رسوله نيست و اين مرتبه اخلاص صورى فقهى است. و ديگر هجرت معنوى و مسافرت باطنى است كه مبدء آن بيت مظلمه نفس است و غايت آن خداى تعالى و رسول اوست كه آنهم به حق برگردد؛ زيرا كه رسول بما هو رسول استقلال ندارد، بلكه آيت و مرآت و نماينده است، پس هجرت او هجرت به حق است، حبّ خاصان خدا حب خداست. پس محصل معناى آيه شريفه به حسب اين احتمال آن است كه كسى كه به مهاجرت معنوى و سفر قلبى عرفانى از بيت نفس و منزل انانيّت خارج شد و مهاجرت الى اللَّه كرد بدون ديد خود و نفسانيت و حيثيت خود جزاى او با حق تعالى است، و اگر سالك در سلوك الى اللَّه يكى از حظوظ نفسانيه را طالب باشد ولو وصول به مقامات، بلكه گرچه وصول به قرب حق كه براى رسيدن خود به قرب حق باشد، اين سلوك الى اللَّه نيست بلكه سالك خارج از بيت نشده، بلكه مسافر در جوف بيت است، از گوشه‏اى به گوشه‏اى، و از زاويه‏اى به زاويه‏اى! پس سفر اگر در مراتب نفس شد، و براى رسيدن به كمالات نفسانيه، سفر الى اللَّه نيست بلكه من النفس الى النفس است، ولى سالك را براى سفر الى اللَّه، اين سفر ناچار پيش آمد كند، و جز كمّل از اوليا عليهم السلام نتواند كسى سفر ربانى بى سفر نفسانى كند فقط اين شأن براى كمّل است و شايد آيه شريفه: سَلامٌ هِىَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» «قدر 5» اين شب تا برآمدن سپيده‏دم [سراسر] سلام و رحمت است. اشاره به اين سلامت از تصرّفات شيطانى و نفسانى باشد در جميع مراتب سير در ليالى مظلمه طبيعت كه براى كمّل ليلة القدر است تا طلوع فجر القيامة كه براى كمّل رؤيت جمال احديت است، و اما غير آنها در جميع مراتب سير به سلامت نيستند، بلكه در اوائل امر هيچ سالكى از تصرفات شيطانيه خارج نيست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 163 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- 3 ✳️ اين مرتبه از اخلاص كه سلامت از اول مرتبه سير الى اللَّه تا آخر مراتب آن كه حصول موت حقيقى است، بلكه پس از حيات ثانوى حقانى كه صحو بعد المحو است براى اهل سلوك و متعارف از اصحاب معرفت و رياضت دست ندهد، و علامت اين نحو از خلوص آن است كه غوايت شيطان را درراهى نيست، و طمع شيطان از آنها يكسره بريده است. چنانچه در آيه شريفه مى‏فرمايد: قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَاغْوِيَنَّهُمْ اجْمَعينَ* الّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخلَصِينَ» «ص 82» گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه مى‏كنم* مگر بندگان خالص شده‏ات را. و در اين جا اخلاص به عين عبد نسبت داده شده نه به فعل عبد و اين مقامى است بالاتر از اخلاص در عمل. و شايد حديث معروف نبوى كه مى‏فرمايد: مَنْ اخْلَصَ لِلّهِ ارْبَعينَ صَباحاً جَرَتْ يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ الَى لِسانِهِ. هر كس عمل خود را براى خداوند كند چشمه ‏هاى از قلبش بر زبانش جارى مى ‏شود. مراد جميع مراتب اخلاص باشد يعنى اخلاص عملى و صفتى و ذاتى، و شايد هم ظهور در اخلاص ذاتى داشته باشد كه مراتب اخلاص ديگر از لوازم اوست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 164 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- 4 ‏ 1 ✳️ مرتبه اول : يكى از مراتب اخلاص تصفيه عمل است، چه عمل قلبى يا قالبى از شائبه رضاى مخلوق، و جلب قلوب آنها چه براى محمدت يا براى منفعت يا براى غير آن، و در مقابل اين اتيان عمل است رياءً، و اين رياى فقهى است، و از همه مراتب ريا پست‏تر و صاحب آن از همه مرائى‏ها بى ارزش‏تر و خسيس‏تر است. مرتبه دوم: تصفيه عمل است از حصول مقصودهاى دنيوى و مآرب زائله فانيه، گرچه داعى آن باشد كه خداى تعالى به واسطه اين عمل عنايت كند، مثل خواندن نماز شب براى توسعه روزى و اتيان صلاة اول ماه مثلًا براى سلامت از آفات آن ماه و دادن صدقات براى سلامتى و ديگر مقصدهاى دنيوى. و اين مرتبه از اخلاص را بعضى از فقها عليهم الرحمة شرط صحت عبادات شمرده‏اند، در صورتى كه اتيان عمل براى رسيدن به آن مقصود باشد، و اين خلاف‏ تحقيق است به حسب قواعد فقهيه، گرچه پيش اهل معرفت اين نماز را به هيچ وجه ارزش نيست، و مثل ساير كسب‏هاى مشروعه است بلكه شايد از آن نيز كمتر باشد. مرتبه سوم: تصفيه آن است از رسيدن به جنّات جسمانيه و حور و قصور و امثال آن از لذّات جسمانيه، و مقابل آن عبادات اجيران است، چنانچه در روايات شريفه است، و اين نيز در نظر اهل اللّه چون ساير كسب هاست، الّا اين كه اين كاسب اجرتش بيشتر و بهتر است، در صورتى كه قيام به امر كند و از مفسدات صوريه عمل را تخليص كند. مرتبه چهارم: آن است كه عمل را تصفيه كند از خوف عقاب و عذاب‏هاى جسمانى موعود، و مقابل آن عبادت عبيد است چنانچه در روايت است، و اين عبادت نيز در نظر اصحاب قلوب قيمتى ندارد، و از نطاق عبوديت خارج است و در نظر اهل معرفت فرق نكند كه انسان عملى را بكند از خوف حدود و تعزيرات در دنيا يا خوف عقاب و عذاب آخرتى، يا براى رسيدن به زن‏هاى دنيايى، يا براى رسيدن به زن‏هاى بهشتى، در اين كه هيچ يك براى خدا نيست و داعى بر داعى امر است كه مطابق قواعد فقهيّه عمل را از بطلان صورى خارج كند، ولى دربازار معرفت اين متاع را ارزشى نباشد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 165 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "هنگام سختی و رنج و مشکل شدن کارها" : https://eitaa.com/sahife2/61908 (3 موضوع ) 👇 https://eitaa.com/sahife2/61909 🆔 @sahife2
1- 4 ‏ 2 ✳️ مرتبه پنجم: تصفيه عمل است از رسيدن به سعادات عقليه و لذّات روحانيه دائمه ازلّيه ابديه، و منسلك شدن در سلك كروبيّين و منخرط شدن در جرگه عقول قادسه و ملائكه مقربين. و در مقابل آن عمل نمودن براى اين مقصد است، و اين درجه گرچه درجه بزرگ عالى و مهمى است و حكما و محققين به اين مرتبه از سعادت خيلى اهميّت دادند و براى آن ارزش قائل شدند، ولى در مسلك اهل اللَّه اين مرتبه نيز از نقصان سلوك، و سالك آن نيز كاسب و از اجيران به شمار مى‏رود، گرچه در متجر و مكسب با سايرين فرق‏ها دارد. و در ازاى اين مرتبه كه مرتبه ششم است، تصفيه آن است از خوف عدم وصول به اين لذات و حرمان از اين سعادات و در مقابل عمل براى اين مرتبه از خوف است، و اين نيز گرچه مرتبه عاليه‏اى است و از حد اشتهاى امثال نويسنده خارج است، ولى در نظر اهل اللّه اين نيز عبادت عبيد است و عبادت معلّل است. مرتبه هفتم: تصفيه آن است از وصول به لذات جمال الهى و رسيدن به بهجت‏هاى انوار سبحات غير متناهى كه عبارت از جنّت لقا است، و اين مرتبه يعنى جنت لقا از مهمات مقامات اهل معرفت و اصحاب قلوب است و دست آمال نوع از آن كوتاه است و اوحدى از اهل معرفت به سعادت اين شرف مشرفند. و اهل حب و جذبه از كمّل اهل اللَّه و اصفياء اللَّه هستند ولكن اين كمال مرتبه كمّل اهل اللَّه نيست بلكه از مقامات معمولى سرشار آنهاست. و اين كه در ادعيه مثل مناجات شعبانيه حضرت امير المؤمنين و اولاد طاهرينش اين مرتبه را خواسته، يا اشاره به داشتن آن نموده نه آن كه مقامات آنها منحصر به همين مرتبه است، چنانچه مرتبه هشتم كه در ازاى اين مرتبه است و آن عبارت است از تصفيه عمل از خوف فراق نيز از كمال مقامات كمّل نيست. و اين كه جناب امير المؤمنين عليه السلام: كَيْفَ اصْبِرُ عَلى فِراقِكَ. چگونه دورى تو را تحمل كنم. گويد: از مقامات معمولى سرشار او و مثل اوست. بالجمله تصفيه عمل از اين دو مرتبه نيز در نزد اهل اللَّه لازم است و عمل به آن معلل و از حظوظ نفسانيه خارج نيست، و اين كمال خلوص است و پس از اين مراتب ديگرى است كه از حدود خلوص خارج و در تحت ميزان توحيد و تجريد و ولايت است. و بيان آن اين جا مناسب نيست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 166 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2- 1 ✳️ بهره‏ گيرى از دنيا و آنچه كه از اين سفره گسترده بر انسان حلال است، به نحوى كه آبروى انسان را محفوظ بدارد، و اهل و عيال برابر شأنشان در گشايش باشند، و از اين طريق آخرت انسان آباد گردد، امرى است مشروع و طبيعى و ممنوع نمودن خويش از دنيا و نعمت‏هايى كه در آن قرار دارد، مسئله‏اى است خلاف شرع و برنامه‏اى است غير طبيعى، و اگر كسى به نيّت رسيدن به كمالات ملكوتى و مقامات معنوى خود را از امور دنيا و كسب و كار و معيشت و بهره برى از نعمت‏هاى الهى و الطاف ربانى محروم سازد، بايد بداند كه اين برنامه علت رسيدن به مقامات الهى و ميدان قرب حق نيست، بلكه محروميت صرف است، و تحمّل زجر و مشقت بيهوده و بى ثواب، و آنان كه زهد را به اين معنا گرفته‏اند مرتكب اشتباه و خطا شده‏اند. آن چنان كه از معارف الهى و قواعد اسلامى، و روايات نورانى استفاده‏ مى‏شود امرى قلبى و حقيقتى باطنى است كه نسبت به امور حرام و برنامه‏هاى باطل جنبه بازدارندگى دارد. كسى با توفيق حق و عنايت الهى، قلب خود را منور به نور زهد مى‏كند كه از حلال خدا به اندازه استفاده مى‏كند، و از حرام الهى مانند گوسپند از گرگ فرار مى‏نمايد، و مازاد درآمد خود را در جائى كه خداوند مهربان مقرر فرموده، خرج مى‏كند. زاهد كسى است كه قانع به حلال حق، و خوددار از حرام الهى، و در صرف مال و ثروت در راه خدا، انسانى سهل و آسان است. زهد از اخلاق انبيا و امامان و اولياى خاص الهى و طالبان سعادت دنيا و آخرت است. بدون زهد نمى‏توان سالم زيست، و دامن از حرام الهى پاك داشت. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 168 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2