eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
دعا برای قسمت 23 🔴 ويژگى‏هاى 3 عرفاى بزرگ شيعه در زمينه ايمان حقيقى يعنى باور داشتن حق و انبيا و ملائكه‏ و كتب آسمانى و قيامت و عمل بر اساس ايمان و عقيده و نيز ضرر آلوده شدن به گناه مى‏فرمايند: «بدان كه حق تعالى از ملكوت ارواح راهى به روح نهاده است، و از روح راهى به دل گشاده، و از دل راهى به نفس نهاده، و از نفس راهى به قالب صورت كرده، تا هر مدد و فيض كه از عالم غيب به روح رسد، از روح بدان راه به دل رسد، و از دل راهى به نفس رسد، و از نفس اثرى به قالب رسد، و از قالب عملى مناسب آن پديد آيد. و اگر بر صورت قالب عمل ظلمانى شيطانى پديد آيد، اثر آن ظلمت به نفس رسد، و از نفس كدورتى بر دل رسد، و از دل غشاوتى به روح رسد، و نورانيّت روح را در حجاب كند، چون هاله كه گِرد ماه درآيد، به قدر آن حجاب، راه روح به عالم غيب بسته شود و از مطالعه آن عالم بازماند و مدد فيض به او كمتر رسد، و هر چند آن عمل ظلمانى بر قالب زياده شود، اثر ظلمت به روح زياده شود و حجاب او بيشتر گردد و به قدر حجاب، بينايى و گويايى و شنوايى و دانايى روح كمتر مى‏شود. اما اگر مطالعه بر قانون شريعت به او نرسد- العياذ باللّه- خوف آن باشد كه سوء الخاتمه به او پيوندد و به صفت: صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ كر و لال و كورند، به همين سبب [درباره حقايق‏] انديشه نمى‏كنند. موصوف گردد، و اين جمله چون طلسمى است كه حق تعالى از جسمانى و روحانى به يكديگر بسته‏اند و كليد طلسم گشايى آن «شريعت» كرده. و شريعت را ظاهرى است و باطنى، و ظاهر آن اعمال بدنى است، كه كليد طلسم گشايى صورت قالب آمده و آن كليد را پنج دندانه است: بُنِىَ الإسْلامُ عَلى‏ خَمْسٍ، عَلَى الصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وَالصَّومِ وَالْحَجِّ وَالْوِلايَةِ، وَلَمْ يُنادَ بِشَىْ‏ءٍ كَما نُودِىَ بِالْوِلايَةِ. اسلام بر پنج پايه نهاده شده: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت، و نسبت به هيچكدام به اندازه ولايت تأكيد نشده است. زيرا كه طلسم صورت قالب را به پنج حواس بسته‏اند، به كليد پنج دندانه: «بُنِىَ الإسْلامُ عَلى‏ خَمْسٍ» توان گشود. و باطن شريعت اعمال قلبى است و سرّى و روحى، و آن را «طريقت» خوانند، و طريقت كليد طلسم گشايى باطن انسان است تا به عالم حقيقت راه يابد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 91 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعا برای قسمت 23 🔴 ويژگى‏هاى 4 ... و خلايق بر دو نوعند: انبيا: و امّت ايشان. و انبيا را از در عالم حقيقت درآورند و به كليد مدد فيض فضل ربّانى و روحانيّت، ايشان را به عالم غيب برسانند كه قالب آن بوده‏اند در اصل فطرت، پس به كليد طريقت در طلسم دل ايشان را بگشايند تا مدد فيض به دل رسد، پس به كليد شريعت در طلسمات نفس بگشايند تا اثر فيض دررسد و صورت اعمال بدنى بر صورت ظاهر قالب پديد آيد. و از روحانيّت تا جسمانيّت جمله بدان منوّر گردد چنانكه از حال جناب مقدّس نبوى صلى الله عليه و آله بدين قانون خبر مى‏دهد كه: وَكَذلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلكِن جَعَلْنَاهُ نُوراً نَهْدِى بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِى إِلَى‏ صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ و همان گونه [كه بر پيامبران پيشين وحى كرديم‏] روحى را [چون قرآن‏] از امر خود به تو وحى كرديم. تو [پيش از اين‏] نمى‏دانستى كتاب و ايمان چيست؟ ولى آن [كتاب‏] را نورى قرار داديم كه هر كس از بندگانمان را بخواهيم به وسيله آن هدايت مى‏كنيم؛ بى‏ترديد تو [مردم را] به راهى راست هدايت مى‏نمايى. اما امّت را از در عالم صورت درآورند، اوّل به كليد صورت شرع، طلسم قالب ايشان را بگشايند؛ آنگه به كليد طريقت، طلسمات باطنى ايشان بگشايند، همچنين تا به عالم غيب راه يابند. اما ابتدا تا داد تصرّف كليد شريعت بر قانون فرمان و متابعت ندهند از طلسم صورت خلاصى نيابند. و داد تصرّف كليد شريعت چنان توان داد كه هر عضو را بدان مشغول كنى كه امر فرموده‏اند و از آن عمل اجتناب نمايى كه نهى كرده‏اند، تا دندانه‏ها راست نشيند، و چون راست نشيند اثر راستى به زبان مى‏رسد، و از زبان به دل مى‏رسد، و از دل به غيب مى‏رسد و نور ايمان از غيب به دل او پديد مى‏آيد كه: الَّذينَ يُؤمِنُونَ بِالْغَيْبِ آنان كه به غيب ايمان دارند. و هر چند استقامت ايمان از غيب و اعمال بدنى بر قالب زياده ظاهر مى‏شود، نور ايمان از غيب در دل مى‏افزايد كه: هُوَ الَّذِى أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِى قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً مَعَ إِيمَانِهِمْ اوست كه آرامش را در دل هاى مؤمنان نازل كرد، تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايد. چون ترتيب صورت قالب بر قانون شريعت به كمال رسد، ايمان در دل به كمال رسيده باشد، چنانكه حديث نبوى به بيان آن ناطق است: لا يَسْتَقيمُ إيمانُ عبدٍ حَتّى‏ يَسْتَقيمَ قَلْبُهُ. ايمان هيچ بنده‏اى راست نيايد تا دلش راست و استوار گردد. فامّا آن كه پنج ركن شريعت، پنج دندانه كليد طلسم گشايى پنج حس است، از آن است كه ايشان را به واسطه پنج حس، آفاتى و حجبى پديد آمده است كه به مقام بهايم و انعام رسيده‏اند، بلكه فروتر رفته تا اگر در اين مقام بماند و اين طلسم نگشايد و از اين صفت خلاص نيابد در حق او اين فرمايند كه: أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ آنان مانند چهارپايانند بلكه گمراه‏ترند. و بهايم و انعام را نقصان از تمتّع ايشان است در مراتع عالم حيوانى سفلى به واسطه پنج حس كه: يك: حس بصر است، همه آن خواهند كه صورت خوب بينند و صورت غير خوب نبينند. دوم: حس سمع است، همه آن خواهند كه آواز خوش شنوند و از صورت‏هاى ناخوش و آوازهاى مهيب بترسند و برمند. سيم: حاسّه شمّ است، همه آن خواهند كه بوى خوش بويند و از بوى‏هاى ناخوش متوّحش شوند. چهارم: حاسّه ذوق است، همه آن خواهند كه چيزى خوش خورند و از مأكولات ناخوش احتراز كنند. پنجم: حاسّه لمس است، و آن به جمله تن تعلق دارد، تمامى استيفاى شهوات و لذّات بهيمى و انعامى به جمله تن خواهند كه كنند، و ايشان را از عالم ديگر خبرى نيست و آلتى ديگر ندارند كه بدان از عالم عِلوى و آخرتِ باقى برخوردارى يابند. پس اين پنج حس است كه آدمى را دادند، با مدركاتى كه ادراك عالم غيب كند و بهايم را از آن ندادند. پس اگر به كلّى به تمتّع مراتع بهيمى و حيوانى مشغول شود از تمتّعات عالم غيب به كلى باز ماند، چون بهايم و انعام باشد و گمراه‏تر از ايشان، زيرا كه هر قوّت شهوانى و حيوانى و آلات آن كه جملگى بهايم و سباع و وحوش و طيور و غير ذلك دارند مجموع آنها انسان را هست، و او را شهوت ديگرى است نفسانى كه حيوانات ديگر را نيست. پس چون انسان به كلّى يك جهتِ تمتّعات حيوانى شود، شهوات نفسانى را ضايع و معطّل داشته است، و در حيوانات ديگر اين امكان ندارد، و اگر آدمى به كلّى ترك تمتّعات بهيمى و حيوانى كند از تربيت قالب باز ماند و از فوائد آن محروم گردد.
دعا برای قسمت 23 🔴 ويژگى‏هاى 5 پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله درباره ايمان كامل مى‏فرمايد: الْإيمانُ فى عَشْرَةٍ: الْمَعْرِفَةِ، وَالطّاعَةِ، وَالْعِلْمِ، وَالْعَمَلِ، وَالْوَرَع، وَالْاجتهادِ، وَالصَّبْرِ، وَالْيَقينِ، وَالرِّضا، وَالتَّسْليمِ، فَأيُّها فَقَدَ صاحِبُهُ بَطَلَ نِظامُهُ. ايمان در ده برنامه است: شناخت حقايق، اطاعت از خدا و رسول و امام، دانش، عمل، پرهيز و تقوا، كوشش در راه حق، صبر، يقين، رضا، تسليم، كه هر يك را صاحبش از دست دهد به همان اندازه نظام حياتش از حق منحرف مى‏گردد. امام صادق عليه السلام فرمود: مَنْ أحَبَّ لِلّهِ، وَأبْغَضَ لِلّهِ، وَأعْطى‏ لِلّهِ، وَمَنَعَ لِلّهِ، فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إيمانُهُ. هر كس براى خدا عشق ورزد، و محض خدا دشمنى كند و به خاطر خدا عطا كند، و براى خدا منع كند، ايمانش كامل است. امام صادق عليه السلام فرمود: ثَلاثٌ مِنْ عَلاماتِ الْمُؤمِن: عِلْمُهُ بِاللّهِ، وَمَنْ يُحِبُّ، وَمَنْ يُبْغِضُ. سه حقيقت از نشانه‏هاى مؤمن است: معرفتش به ذات و صفات حق به اندازه وسعت و طاقت و ظرفيّتى كه دارد، عشق به انبيا و اوصيا و پيروان حقيقى آنان، دشمنى و نفرت نسبت به كفّار و اهل ضلالت. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: أَلْزِمُوا مَوَدَّتَنا أهْلَ الْبَيْتِ فَإنَّهُ مَنْ لَقِىَ اللّهَ وَهُوَ يُحِبُّنا دَخَلَ الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِنا، وَالَّذى نَفْسى بِيَدِهِ لا يَنْتَفِعُ عَبْدٌ بِعَمَلِهِ إلّابِمَعْرِفَتِنا. ملازم حريم عشق و اطاعت از ما اهل بيت باشيد، كه هر كس با محبّت ما خدا را ملاقات كند بهره‏اش از بركت شفاعت ما بهشت است. به خدايى كه جانم به دست اوست، عمل بدون معرفت و شناخت ما اهل بيت كه داراى ولايت بر همه‏ايم، سود ندارد. آرى، قبول ولايت ديگران بنا به روايت بالا و روايات مشابه و برتر از روايات بنابر آيات قرآن مجيد، مانع قبولى عمل در پيشگاه حضرت حق است. ولايت بر مردم نه در شأن هر كسى است، كه حق ولايت را شرايطى است كه آن شرايط در انبيا و امامان معصوم و اولياى خاصّ حق از تربيت شدگان مكتب قرآن و اهل بيت جمع است. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: إنَّ صاحِبَ الدِّينَ فَكَّرَ فَعَلَتْهُ السَّكينَةُ، وَاستَكانَ فَتَواضَعَ، وَقَنَعَ فاسْتَغْنى‏ وَرَضِىَ بِما اعْطِىَ، وَانْفَرَدَ فَكُفِىَ الْأحْزانَ، وَرفَضَ الشَّهَواتِ فَصارَ حُرّاً، وَخَلَعَ الدُّنْيا فَتَحامَى الشُّرُورَ، وَطَرَحَ الْحَسَدَ فَظَهَرَتِ الْمَحَبَّةُ، وَلَمْ يُخِفِ النّاسَ فَلَم يَخَفْهُمْ، وَلَمْ يُذْنِبْ إلَيْهِمْ فَسَلِمَ مِنْهُمْ، وَسَخَتْ نَفْسُهُ عَنْ كُلِّ شَىْ‏ءٍ فَفازَ وَاسْتَكْمَلَ الْفَضْلَ، وَأبْصَرَ الْعافِيَةَ فَأمِنَ النَّدامَةَ. دارنده دين چون در وجود خودش فكر كند كه ريشه‏اش خاك و اصل وجودش نطفه و پايانش جيفه شدن جسم و بدن در خاك است و در برابر حضرت حق قابل ذكر نيست، آرامش و اطمينان بر او دست دهد. از علوّ و فساد بركنار بماند پس به تواضع در برابر خالق و خلق برخيزد. به حلال حق قناعت كند پس استنعناى از آنچه در دست مردم است برايش حاصل شود و به عنايت و داده خدا خشنود گردد. دل از علايق غلط به دنيا و مردم دنيا بردارد پس به اين جهت از حزن و غصه راحت گردد. ترك شهوات نمايد پس به آزادى رسد. دل از دنياى فانى بركند پس از شرور امان يابد. حسد را بگذارد پس محبّت در قلبش ظهور نمايد. مردم را نترساند پس به اين خاطر از آنان نترسد. نسبت به آنان گناهى ننمايد پس از سوى آنان به سلامت ماند. نفس از هر چيزى راحت كند پس به فلاح و رستگارى رسد و بر فضلش بيفزايد. مواضع عافيت و سلامت در دنيا و آخرت را بشناسد پس بدين لحاظ بر حريم امن راه پيدا كند. آرى، از ويژگى‏هاى مؤمن عدم خودبينى است، چه آن كه خودبينى ريشه و مادر بسيارى از گناهان است، مؤمن چون خودبين نيست خدا بين است، و خدا بين آيينه صفات و اسماى حق است و باقى در رحمت حضرت محبوب. خودبين چيزى ندارد و به جايى بند نيست، غرورش بيهوده و كبرش بى مورد و موجودى است كه در برابر طوفان حادثه چون پر كاه از بين رفتنى است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 97 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعا برای قسمت 23 🔴 ويژگى‏هاى 6 امام باقر عليه السلام درباره شناخت امامت و ولايت مى‏فرمايد: ذِرْوَةُ الْأمْرِ، وَسَنامُهُ، وَمِفتاحُهُ، وَبابُ الْأشياءِ وَرِضَى الرَّحمنِ: طاعَةُ الْإمامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ، ثُمَّ قالَ: انَّ اللَّهَ تَعالى‏ يَقُولُ: مَن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى‏ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً مرحله اعلاى ايمان و شريف‏ترين جايگاه آن و كليد ساير امورش و درى كه آدمى را به همه چيز مى‏رساند و خشنودى حق، شناخت رهبر تعيين شده از جانب حق و اطاعت از اوست. سپس فرمود: خداوند در قرآن مى‏فرمايد: هر كه از پيامبر اطاعت كند، در حقيقت از خدا اطاعت كرده و هر كه روى برتابد [حسابش با ماست.] ما تو را بر آنان نگهبان [اعمالشان كه به طور اجبار از فسق و فجور حفظشان كنى‏] نفرستاديم. بر اساس مدارك بى شمارى كه در كتب اهل سنّت و شيعه است، رهبر واجب الاطاعه پس از رسول خدا، على عليه السلام است كه پيامبر عزيز اسلام در روز هيجدهم ذوالحجّه در كنار غدير به دستور حضرت حق وى را براى رهبرى امّت معرفى كرد، و آن روز تمام مردم و به خصوص ابوبكر و عمر با وى به عنوان خلافت از پيامبر و ولىّ مؤمنان بيعت كردند. آنان كه تا آخر عمر بر بيعتش ماندند صحابى و پيرو حقيقى پيامبرند و آنان كه بر خلاف عقل و سنّت و به خصوص بر خلاف آيات قرآن با آن حضرت به مخالفت برخاستند، چگونه مى‏توانند مدّعى پيروى از خدا و رسول باشند و خود را مشمول رضايت حضرت حق بدانند در صورتى كه رضايت حق در پيروى كامل از قرآن و دستورهاى رسول خداست. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 100 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعا برای قسمت 23 🔴 ويژگى‏هاى 7 امام باقر عليه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت مى‏كنند: إنَّ خِيارَكُمْ اولُوا النُّهى‏، قيلَ: يا رَسُولَ اللّهِ وَمَنْ اولُوا النُّهى‏؟ قالَ: هُمْ اولُوا الْأخلاقِ الْحَسَنَةِ، وَالْأحْلامِ الرَّزينَةِ، وَصِلَةِ الْأرْحامِ، وَالْبَرَرَةُ بِالْامَّهاتِ وَالْآباءِ، وَالْمُتَعاهِدينَ لِلْفُقَراءِ وَالْجيرانِ وَالْيَتامى‏، وَيُطْعِمُونَ الطَّعامَ، وَيُفْشُونَ السَّلامَ فِى الْعالَمِ، وَيُصَلُّونَ وَالنَّاسُ نيامٌ غافِلُونَ بهترين شما آنان هستند كه داراى عقل و خرد هستند، عرضه داشتند: دارندگان عقل و خرد كيانند؟ فرمود: صاحبان اخلاق حسنه، دارندگان حلمى كه آنان را از انتقام باز مى‏دارد، آنان كه به ارحام خود مى‏رسند، و به پدران و مادران نيكى مى‏كنند، به فقرا و همسايگان و ايتام رسيدگى مى‏كنند، اطعام طعام مى‏نمايند، در جهان افشاى سلام مى‏كنند و به وقتى كه مردم در خواب و بى‏خبرى‏اند به نماز شب برمى‏خيزند. امام على عليه السلام فرمود: طُوبى‏ لِمَنْ ذَلَّ فى نَفْسِهِ، و طابَ كَسْبُهُ، وَصَلُحَتْ سَريرَتُهُ، وَحَسُنَتْ‏ خَليقَتُهُ، وَأنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ، وَأمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسانِهِ، وَعَزَلَ عَنِ النّاسِ شَرَّهُ، وَوَسِعَتْهُ السُّنَّةُ، وَلَمْ يُنْسَبْ إلى‏ بِدْعَةٍ. خوشا كسى كه نفسش به تواضع و فروتنى نشست، كسبش از مواضع حرمت و كراهت و شبهه پاك ماند، نيّت و اعتقادش پسنديده شد، خلق و خويش نيكو گشت، اضافه ثروتش را به مستمندان داد، پرگويى زبانش را حفظ كرد، شرّش را از مردم دور داشت و عمل به سيرت و روش پيامبر بر او ناگوار نيامد تا به بدعت و ضلالت كشيده شود. جاءَ رَجُلٌ إلَى الصادِقِ جَعفَرِ بن محمَّدٍ عليهما السلام فقال لَهُ: يَابْنَ رَسولِ اللّه أخْبِرنى بِمَكارِمِ الْأخلاقِ، فَقَالَ: الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ، وَصِلَةُ مَنْ قَطَعَكَ، وَإعْطاءُ مَنْ حَرَمَكَ، وَقَوْلُ الْحَقِّ وَلَوْ عَلى‏ نَفْسِكَ. مردى به محضر امام صادق عليه السلام آمد، عرضه داشت: اى پسر رسول خدا! مرا از مكارم اخلاق خبر ده، حضرت فرمود: گذشت از كسى كه تو را آزرده، صله رحم نسبت به كسى كه با تو جدايى نموده، پرداخت به كسى كه تو را محروم كرده و گفتار حق گر چه به ضرر خودت باشد. على بن ميمون مى‏گويد: از حضرت صادق عليه السلام شنيدم فرمود: مَنْ أرادَ أنْ يُدْخِلَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ فى رَحْمَتِهِ، وَيُسْكِنَهُ جَنَّتَهُ، فَلْيُحْسِنْ خُلْقَهُ، وَلْيُعْطِى النَّصَفَةَ مِنْ نَفْسِهِ، وَلْيَرْحَمِ الْيَتيمَ، وَلْيُعِنِ الضَّعيفَ وَلْيَتَواضَعْ لِلّهِ الَّذى خَلَقَهُ. هر كس علاقه دارد خداوند عزَّوجلَّ وى را در رحمتش وارد كند و در بهشتش ساكن نمايد، بايد اخلاقش را نيكو كند، از جانب خود به ديگران انصاف دهد، به يتيم رحمت آورد، ضعيف را يارى كند و براى خدايى كه او را آفريده تواضع نمايد. عَنْ جَرّاحٍ الْمَدائِنىَّ قالَ: قالَ لى أبوعَبْدِ اللّهِ عليه السلام: ألا احَدِّثُكَ بِمَكارِمِ الْأخْلاقِ؟ قُلْتُ: بلى‏، قالَ: الصَّفْحُ عَنِ النّاسِ، وَمُواساةُ الرَّجُلِ أخاهُ فى مالِهِ، وَذِكْرُ اللّهِ كَثيراً. جرّاح مدائنى مى‏گويد: حضرت صادق عليه السلام به من فرمود: مى‏خواهى تو را از مكارم اخلاق خبر دهم؟ گفتم: آرى، فرمود: چشم پوشى و گذشت از مردم، برادر دينى را به هنگام شدّت در مال خود شريك كردن، و زياد از خدا ياد نمودن. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هفت نفر در قيامت در سايه رحمت حقّند، روزى كه سايه‏اى به جز سايه آن رحمت واسعه نيست: پيشواى عادل، جوانى كه در عبادت نشو و نما كرده، مردى كه دل به مسجد داده آن چنانكه وقتى از آن بيرون مى‏رود دوباره باز مى‏گردد، دو نفرى كه بر اساس طاعت حق جمع مى‏شوند و متفرق مى‏گردند، مردى كه در خلوت ياد خدا كند و از دو ديده ببارد، مردى كه از جانب زنى به شهوت دعوت گردد و پاسخ دهد من از خدا مى‏ترسم و مردى كه در كمال پنهانى در راه خدا صدقه دهد. «2» امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: در يكى از جنگ‏ها تنى چند اسير شدند، رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور داد جز مردى از آنها بقيّه را به قتل برسانند. آن مرد به آن حضرت عرضه داشت: پدر و مادرم‏ فدايت، چه شد كه از اين همه مرا آزاد ساختى؟ فرمود: جبرئيل از جانب حق به من خبر داد كه در تو پنج خصلت است كه خداوند و رسولش به آن خصلت‏ها عشق مى‏ورزند: غيرت شديد بر ناموست، سخاوت، حُسن خُلق، راستى در زبان، شجاعت. آن مرد چون اين حقايق را شنيد مسلمان شد و اسلامش نيكو گشت و در جبهه ‏اى در ركاب رسول خدا صلى الله عليه و آله به مجاهدت با دشمن برخاست تا به فيض شهادت رسيد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 101 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
وَتُعَافِيَهُمْ مِمَّا تَقَعُ بِهِ الْفِتْنَةُ... دعا برای قسمت 24 تبیین لینک زیر https://eitaa.com/sahife2/39635 الهی 1 🔴 6- به سلامت بيرون آمدن از آزمايش‏هاى سخت‏ در حقيقت به معناى وسيله آزمودن و آزمايش كردن است كه در اصل به گداختن طلا و زر در آتش براى امتحان ناخالصى آن گويند. اين به جهت تجربه و آزمايش حسى است. اين واژه هنگامى كه در آيات و روايات استفاده مى‏شود، مقصود، گمراهى كفر و عذاب و خلاف و رسوايى است. و بيشتر در زمينه‏اى طرح مى‏شود كه امرى سخت يا ناپسند مورد آزمايش قرار گيرد. علامه در اين زمينه مى‏فرمايد: « فتنه عبارت است از وسيله آزمايش و امتحان و مراد از قرار دادن مؤمنان به عنوان وسيله براى آزمايش كفار، مسلط كردن كافران بر ايشان است. تا بدين وسيله خداوند آنان را در بوته آزمايش گذارد تا هر تباهى و فسادى كه در خود دارند بيرون بريزند. آنان مؤمنان را به خاطر اين كه ايمان آورده بودند انواع آزارها مى‏دادند. در جاى ديگر مى‏فرمايد: «تفاوت ميان امتحان الهى و امتحانى كه ما بشر مى‏كنيم اين است كه ما غالباً از باطن و درون اشيا بى‏خبريم و لذا آن را امتحان مى‏كنيم تا بدين وسيله وضعيت ناشناخته آن بر ما معلوم شود، در حالى كه جهل و نادانى نسبت به خداى سبحان معنا ندارد و كليدهاى غيب در اختيار اوست، بنابراين تربيت و هدايت عامه الهى نسبت به انسان كه به منظور فراخواندن او به نيك فرجامى و سعادت صورت مى‏گيرد، امتحان است؛ زيرا با اين كار وضعيت موجود كه آيا اهل سراى ثواب است يا سراى عقاب و كيفر به منصّه ظهور و تعين مى‏رسد. به همين دليل است كه خداوند متعال اين عملكرد خود يعنى تشريع و جهت بخشيدن به حوادث را به نام‏ بلا و ابتلا و فتنه نامبرده است. و به طور كلى و عام مى‏فرمايد: «ما آنچه را بر روى زمين است زيور آن قرار داديم تا مردم را بيازماييم كه كدام يك بهتر عمل مى‏كنند.» «1» و چنانكه ملاحظه مى‏شود آيات امتحان، بلا را به كليه امور مربوط به انسان تعميم مى‏دهد چه آنهايى كه به وجود او و اعضاى وجود او مربوط مى‏شود مانند گوش و چشم و زندگى و چه آنهايى كه از حيطه وجود او خارج است اما به نحوى با او ارتباط دارد، مانند فرزند و همسر و ايل و تبار و دوست و مال و مقام و هر آنچه به نوعى از آن بهره‏مند مى‏شود. نيز نقطه مقابل اين امور مانند مرگ و ديگر مصيبت‏هايى كه به انسان مى‏رسد. خلاصه آن كه اين آيات هر جزئى از اجزاى عالم و هر حالتى از حالات انسان را كه با انسان ارتباط پيدا مى‏كند، وسيله امتحان و آزمايش خداوند از انسان برمى شمارد. بر اساس آيات قرآن مجيد، انسان در همه مراحل زندگى مورد آزمايش گوناگون قرار مى‏گيرد. خداوند براى تربيت انسان هميشه او را در كوره‏هاى داغ امتحان قرار مى‏دهد تا جاذبه‏هاى روحى و قلبى او را بيازمايد. مال و فرزند دو عامل مهم نزد خداوند است كه مى‏فرمايد: وَاعْلَمُواْ أَنَّمَآ أَمْوَ لُكُمْ وَأَوْلدُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ و بدانيد كه اموال و فرزندانتان فقط وسيله آزمايش شماست، وخداست كه پاداشى بزرگ نزد اوست. فتنه گاه آزمون خير و گاه آزمايش شر است. تا جوهره باطن در دو وضعيت مشخص شود كه مى‏فرمايد: كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُم بِالشَّرّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ هر كسى چشنده مرگ است و ما شما را [چنانكه سزاوار است‏] به نوعى خير و شر [كه تهيدستى، ثروت، سلامت، بيمارى، امنيت و بلاست‏] آزمايش مى‏كنيم، و به سوى ما بازگردانده مى‏شويد. امّا مردم از اين آزمايش‏ها خبر ندارند كه تا سختى مى‏بينند از جاده حقيقت بيرون مى‏روند و خويشتن را گم مى‏كنند. خداوند در اين زمينه مى‏فرمايد: فَإِذَا مَسَّ الْإِنسنَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنهُ نِعْمَةً مّنَّا قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُ عَلَى‏ عِلْمٍ بَلْ هِىَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَايَعْلَمُونَ پس چون انسان را آسيبى رسد، ما را [براى برطرف كردنش‏] بخواند، سپس هنگامى كه [براى برطرف شدن آسيب‏] از سوى خود نعمتى به او مى‏دهيم، مى‏گويد: فقط آن را بر پايه دانش و كاردانى خود يافته‏ام! [چنين نيست كه مى‏پندارد] بلكه آن نعمت آزمايشى است [كه آيا به خاطر آن سپاس گزارى مى‏كند يا به طغيان برمى‏خيزد؟] ولى بيشتر آنان [به اين واقعيت‏] معرفت و آگاهى ندارند. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 117 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
وَتُعَافِيَهُمْ مِمَّا تَقَعُ بِهِ الْفِتْنَةُ... دعا برای قسمت 24 الهی 2 🔴 ويژگى امتحان الهى‏ دو نكته اساسى در امتحان‏هاى الهى است: 1- امتحان خداوند براى آزمايش قوى از ضعيف است و همچنين پرورش برترى‏هاى عملى و فكرى انسان‏هاست تا پاداش و كيفر عمل نيك و بد مشخص شود. 2- خداوند با امتحان‏ها؛ حجت و دليل را بر همه انسان‏ها تمام مى‏كند تا امتياز و ارزش‏هاى آدميان معلوم گردد. بنابراين انسان‏ها در برابر بلاها و حوادث چهار گروه مى‏شوند: الف- عده‏اى در برابر بلا فرياد كننده‏اند و هميشه از روزگار شكايت مى‏كنند. مانند: انسان‏هاى دنيا دوست و مال پرست كه ترس از دست دادن مال، آنها را گله‏مند مى‏كند. ب- عده‏اى در بلاها صبور و شاكرند. مانند: حضرت ايوب عليه السلام كه هر چه بيشتر بلا مى‏ديد شاكرتر بود. ج- عده‏اى بلا را هديه آسمانى مى‏دانند. مانند: رزمندگان راه حق كه شهادت را پاداش آسمانى مى‏دانند. د- عده‏اى هم به استقبال بلا مى‏روند. مانند: جوانانى كه عازم جبهه‏هاى جنگ حق عليه باطل مى‏شوند و از حق دفاع مى‏كنند. پس در اين گرداب و سراب دنيا، گروهى سرافراز از امتحان بيرون مى‏آيند و گروهى سرافكنده در آزمايش‏ها مردود مى‏شوند. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 117 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
وَتُعَافِيَهُمْ مِمَّا تَقَعُ بِهِ الْفِتْنَةُ... دعا برای قسمت 24 الهی 3 🔴 امتحان در روايات‏ در روايات آمده است كه: دين و ايمان انسان‏ها مورد سنجش قرار مى‏گيرد، آيا در آسايش و امنيت ديندارند و در مشكلات هم پايبند به اصول اعتقادى هستند. حضرت على عليه السلام اصل آزمايش را از مسلمات امر خداوند مى‏داند و مى‏فرمايد: ايُّهَا النَّاسُ سَيَأْتى‏ عَلَيْكُم زَمانٌ يُكْفَأُ فيهِ الْاسلامُ كَما يُكْفَأُ الإِناءُ بِما فيهِ. ايُّهَا النَّاسُ، إنَّ اللَّهَ قَدْ اعاذَكُمْ مِنْ انْ يَجُورَ عَليْكُمْ وَلَمْ يُعِذْكُمْ مِنْ انْ يَبْتَلِيَكُم، وَ قَدْ قالَ جَلَّ مِنْ قائِلٍ: إِنَّ فِى ذَ لِكَ لَأَيتٍ وَ إِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ اى مردم! به همين زودى زمانى بر شما مى‏رسد كه اسلام واژگون شود همچون ظرفى كه با محتوياتش واژگون گردد. اى مردم! خدا شما را پناه داده از اين كه بر شما ستم روا دارد، ولى به شما اين تأمين را نداده كه در معرض آزمايش قرارتان ندهد، آن بزرگ‏ترين گوينده در قرآن فرمود: «در اين برنامه نشانه‏هايى است و ما آزمايش كننده‏ايم». آرى، امتحان الهى از برنامه‏هاى حتمى است كه هيچ گذشت و جدا كردنى براى هيچ كسى وجود ندارد حتى پيامبران و اولياى خدا با درجات بالاتر آزمايش مى‏شوند. و حتى شيطان هم در اطاعت از حق آزموده شد. شخصى به حضرت على عليه السلام گفت: آيا امكان دارد خداوند ما را امتحان نكند؟! حضرت فرمود: لايَقُولَنَّ احَدُكُمْ: «اللَّهُمَّ إِنّى‏ اعُوذُ بِكَ مِنَ الفِتْنَةِ» لِانَّه لَيْسَ احَدٌ الَّا وَ هُو مُشْتَمِلٌ عَلى‏ فِتْنَةٍ وَلكِنْ مَنِ اسْتَعاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ. كسى از شما نگويد: «الهى، از امتحان به تو پناه مى‏برم» چه اين كه كسى نيست مگر اين كه مشمول امتحان است. اما اگر كسى خواست از خدا پناه جويد بايد از فتنه‏هاى گمراه كننده پناه جويد. مقصود حضرت اين است كه از خدا نخواهيد كه شما را امتحان نكند چرا كه امتحان يقينى و همگانى است بلكه از او سرافرازى و موفقيت در امتحان را بخواهيد. محذورات فتنه در دعاى امام سجاد عليه السلام همان است كه به معناى سختى‏ها و ترس‏ها و امور گمراه كننده و فريبنده دنيا است. حضرت صادق عليه السلام فرموده كه حضرت على عليه السلام به عبداللّه بن يحيى فرمود: الْحَمْدُللّه الَّذى‏ جَعَلَ تَمْحيصَ ذُنُوبِ شِيعَتِنا فى‏ الدُّنْيا بِمِحْنَتِهِمْ لِتَسْلَمَ بِها طاعاتُهُمْ وَ يَسْتَحِقُّوا عَلَيْها ثَوَابَهَا. ستايش از براى خدايى است كه زدودن گناهان پيروان ما را به سبب سختى‏ها و مشكلات در دنيا قرار داد. تا به اين رنج‏ها و بلاها طاعات آنان؛ سلامت بماند و پاداشى سزاوار نصيب‏شان گردد. به هر حال اهل حق و ايمان در فشار و شدت قرار مى‏گيرند؛ كه مدت آن اندك است و عافيت آن زياد است. يعنى زمان بلا و صبر به مدت عمر انسان كوتاه و گذراست ولى زمان آسايش و راحتى آن بلند و هميشگى است كه آن در آخرت است. اگر در پى راهى اساسى مى‏گردى پس به فرمايش مولا بنگر كه راه چاره را چه پيشنهاد فرموده است: وَ اعْلَمُوا انَّهُ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ الظُّلَمِ وَ يُخَلِّدُهُ فِيما اشْتَهَتْ نَفْسُهُ. بدانيد آن كه تقواى الهى را رعايت كند خداوند راه خروج از فتنه‏ها را برايش باز كند، و به او نورى بنماياند كه از تاريكى برهد، و او را در آنچه كه ميل و آرزوى اوست جاويدان كند. بنابراين از درگاه حق تعالى طلب كنيم كه در دوران آزمايش‏هاى سخت و آسان كه همگان در خواب غفلت به سر مى‏بريم به سلامت گذر كنيم و به سوى بهشت‏ عنبر سرشت فرود آييم. رسول اللّه صلى الله عليه و آله فرمود: در بهشت منزل‏هايى است كه بندگان با اعمال و كردارشان به آنها نمى‏رسند، نه بر فراز آن منزل‏ها آويزه‏اى و نه در زير آن ستونى وجود دارد بلكه در آسمان معلّقند. عرض شد: اى رسول خدا! اهل اين منازل كيانند؟ فرمود: بلا كشيدگان اندوه ديده. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 117 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 1 تبیین لینک زیر https://eitaa.com/sahife2/39635 🔴 7- نجات از جهنّم و قرار گرفتن در بهشت عنبر سرشت‏ عالم حيات و زندگى همچون كاروانى است كه از جهان عدم به حركت درآمده و در مسير بى انتهاى خود به سوى بى‏نهايت كه ذات پاك خداست پيش مى‏رود، هر چند مخلوقات محدودند و محدود هرگز بى‏نهايت نخواهد شد ولى سير او به سوى تكامل نيز متوقّف نمى‏گردد، حتى پس از قيام قيامت باز اين سير تكاملى ادامه مى‏يابد. و از آنجا كه آغاز اين حركت از ناحيه پروردگار شروع شده و نخستين جرقه حيات از او پديد آمده و اين حركت تكاملى نيز به سوى او است، تعبير رجوع و بازگشت شده است. حضرت حق مى‏فرمايد: إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ يَبْدَؤُاْ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِىَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصلِحتِ بِالْقِسْطِ وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مّنْ حَمِيمٍ وَ عَذَابٌ أَلِيمُ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ بازگشت همه شما فقط به سوى اوست. [خدا شما را وعده داد] وعده‏اى حق وثابت؛ بى‏ترديد اوست كه جهان آفرينش را مى‏آفريند، سپس آن را [به قيامت‏] بازمى‏گرداند تا كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، به عدالت و انصاف پاداش دهد، و براى كسانى كه كافر شدند به كيفر كفرى كه همواره مى‏ورزيدند، شربتى از آب بسيار جوشان و عذابى دردناك است. در آيه ديگر كوشش و تلاش نيكوكاران را تشبيه به يك مسابقه معنوى كرده كه هدف نهايى آن آمرزش الهى و نعمت‏هاى جاويدان بهشت است. وَسَارِعُواْ إِلَى‏ مَغْفِرَةٍ مّن رَّبّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّموَ تُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ و به سوى آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنايش [به وسعتِ‏] آسمان‏ها و زمين است بشتابيد؛ بهشتى كه براى پرهيزكاران آماده شده است. سارعوا از مسارعت به معنى كوشش و تلاش دو يا چند نفر براى پيشى گرفتن در رسيدن به يك هدف است. و در كارهاى نيك، قابل ستايش و در كارهاى بد نكوهيده است. در حقيقت قرآن در اين جا از يك نكته روانى استفاده كرده كه انسان براى انجام دادن يك كار اگر تنها باشد معمولًا كار را بدون سرعت و عادى انجام مى‏دهد ولى اگر جنبه به خود بگيرد آنهم مسابقه‏اى كه جايزه باارزشى دارد، تمام نيرو و انرژى خود را به كار مى‏گيرد و با سرعت هر چه بيشتر به سوى هدف پيش مى‏تازد، اگر هدف اين مسابقه در درجه اول مغفرت قرار داده شده براى اين است كه رسيدن به مقام معنوى بدون آمرزش و شستشوى از گناه ممكن نيست، نخست بايد خود را از گناه شست و سپس به مقام قرب پروردگار گام نهاد. و مؤمنان چنين‏اند كه در راه‏يابى به حقيقت آخرت در مسابقه‏اند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 124 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 2 🔴 خلود، يعنى ماندن هميشگى و جاودانگى ماندگار است. و مراد حضرت از اين درخواست اين است كه؛ مسافران پرهيزگار، آخرت را از ورود در آتش دائمى و مطلق سالم نگه دارد و جايگاه آسايش را براى آنها فراهم كند. مقيل، محل استراحت در نصف روز است. در روايات آمده است كه خداوند در حسابرسى بر اهل بهشت به مقدار نصف روز دنيا در بهشت تخفيف مى‏دهد و براى‏ جهنّميان همچنين مقدار مقرّر شده است. سپس به جايگاه ابدى منتقل مى‏شوند. و امّا حضرت سجّاد عليه السلام در دعاى مورد شرح فرمود: «مَقيل المتقين» كه تنها متقيان به آن جايگاه عنبر سرشت، وعده هميشگى داده شده‏اند نه ديگران، همان طور كه در سوره فرقان مى‏فرمايد: قُلْ أَذَ لِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِى وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَآءً وَ مَصِيرًا* لَّهُمْ فِيهَا مَا يَشَآءُونَ خلِدِينَ كَانَ عَلَى‏ رَبّكَ وَعْدًا مَّسُولًا بگو: آيا اين [آتش سوزان‏] بهتر است يا بهشت جاودانى كه به پرهيزكاران وعده داده‏اند كه پاداش و بازگشت گاه آنان است؟* در آنجا هر چه بخواهند در حالى كه جاودانه‏اند براى آنان فراهم است، اين بر عهده پروردگارت وعده‏اى است درخواست شده [و مورد انتظار اهل ايمان از خداى بخشنده و كريم.] زيرا كه خداوند بهشت را به مؤمنان متقى وعده داده است و هيچ گونه حق و استحقاقى در كار نيست ولى به خاطر تقواى فوق العاده و پذيرش سختى‏هاى دنيا و دورى از لذت‏هاى مباح و غيرمباح بايد پاداشى شايسته داشته باشند. پرسشى در اين جا مطرح است كه چرا خداوند درباره مژده جايگاه دوزخيان و بهشتيان كلمه «خُلد» را به كار برده است؛ با اين كه اهل گناه اگر هدايت مى‏شدند و يا گروهى در آزمايش‏هاى دشوارى قرار مى‏گرفتند؛ اهل طاعت نمى‏شدند و امور دنيا همه محدود است پس اين جاودانگى بر اساس عدالت نيست؟ پاسخ اين سؤال از دقت در مطالب گذشته روشن مى‏شود كه با مطالعه آيات و روايت به دست مى‏آيد: خداوند به مؤمنان پرهيزگار وعده بهشت ابدى با قيد تقوا داده است و هرگز بنده‏اى حق يا استحقاقى نسبت به بهشت رفتن ندارد و حتى بسيارى از انسان‏ها با تخفيف در محاسبه و شفاعت و گذشت خداوند و اولياء اللّه به بهشت مى‏روند. و نكته ديگر اين كه هميشگى بودن پاداش و كيفر مؤمنان و كافران بر اساس نيت آنان است؛ زيرا قصد و علاقه و هدف اهل ايمان، انجام عمل صالح و طاعت الهى براى هميشه است پس اطاعت و پرهيزگارى دائمى حالتى سخت و كوبنده لذت است، پس عاقبت خوشى و راحتى است. امّا اهل گناه نيت‏شان تا هنگامى كه زندگى مى‏كنند اين است كه به دنبال لذت‏ها و هوس‏ها و دورى از راه حق و انكار معاد باشند؛ پس سرانجام آنها درد و آتش است. با اين حال هر كسى بر اساس نيت زندگى مى‏كند و همان گونه جاودانه مى‏ماند. بنابراين بر كسى يا گروهى ظلمى صورت نمى‏گيرد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 124 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 3 🔴 حضرت صادق عليه السلام اين نكته را مستند به شاكله انسان مى‏داند و مى‏فرمايد: إِنَّمَا خُلِّدَ اهْلُ النَّارِ فِى النَّارِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كانَتْ فِى الدُّنْيا انْ لَوْ خُلِّدُوا فِيها انْ يَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً، وَ انَّما خُلِّدَ اهْلُ الْجَنَّةِ فِى الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِم كانَتْ فِى الدُّنْيا أَنْ لَوْ بَقُوا فِيها انْ يُطِيعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّيَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ ثُمَّ تَلا قَوْلَهُ تَعالى‏: قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى‏ شَاكِلَتِهِقالَ: عَلَى نِيَّتِهِ. دوزخيان از اين رو در آتش جاويدانند كه در دنيا نيتشان اين بود كه چنانچه تا ابد زنده بمانند، خدا را نافرمانى كنند و بهشتيان در بهشت جاويدانند كه در دنيا بر اين نيت بودند كه هميشه خدا را فرمان برند. پس به نيت‏ها هر دو گروه جاودانه هستند. سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: «بگو هر كس بر پايه‏ خلق و خوى و عادت‏هاى اكتسابى خود عمل مى‏كند» و فرمود: يعنى با نيت خود. مؤمنان با نيت‏هاى پاك و ضميرهاى مطمئن و اميدوار به دار امان وارد مى‏شوند و در سراى امنيت و آسايش، تلخى‏هاى دنيا از بين مى‏رود. چقدر بهشت رفتن ارزان است؟! كه با اطاعت و شكيبايى به دست مى‏آيد. حضرت رسول اللّه صلى الله عليه و آله فرمود: وَالَّذى‏ بَعَثَنى‏ بِالحَقِّ بَشيراً لايُعذِّبُ اللَّهُ بِالنَّارِ مُوَحِّداً أَبَداً. سوگند به آن كه مرا نويد دهنده برانگيخت، خداوند هرگز يكتاپرست را در آتش عذاب ندهد. حضرت باقر صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد: بهشت در گرو گرفتارى‏ها و بردبارى است. پس، هر كه در دنيا بر ناملايمات صبر كند به بهشت رود و دوزخ در گرو لذت‏ها و خواهش‏هاى نفس است پس، هر كه لذت و هوس‏ها را برآورده كند به جهنّم رود. پس راه بهشت را بايد شناخت و از صاحبانش كليد راه‏يابى را درخواست نمود كه امام على عليه السلام فرمود: هر كس شش خصلت در او گرد آيد به بهشت درآيد و از آتش برهد: كسى كه خدا را بشناسد و فرمانش برد و شيطان را بشناسد و نافرمانيش كند و حق را بشناسد و پيرويش نمايد و باطل را بشناسد و از آن بپرهيزد و دنيا را بشناسد و دورش افكند و آخرت را بشناسد و آن را بجويد. و چون مؤمن به اين خصلت‏ها دست يافت در منازلى سكونت خواهد گزيد كه مقدار آن به هيچ اندازه‏اى محاسبه نشود. در اين زمينه حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: منازل شيعيان ما در ديده بهشتيان چنان به نظر مى‏رسد كه هر انسانى ستارگان را در آسمان مى‏بيند. 👈 پایان شرح دعای 4 صحیفه سجادیه ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 124 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👌هشتک های زیر توصیه می شود : علیه السلام علیه السلام (علیه السلام) ❇️ برای جستجو عبارات دعاهای صحیفه سجادیه میتوانید ... ✍️ مثلا تایپ کنید👇 ❇️ عبارت مورد نظرتان مثل ( جَعَلَ لِكُلِّ رُوح ) 👌یا تایپ کنید: 👌یا برای دیدن بندهای هر دعا بنویسید مثلا : 🆔 @sahife2