🌹 یک غزل از مرحوم فیض کاشانی در : در آرزوی زیارت حضرت ارباب در روز در سرزمین نورانی : 👈 خمار گشت مرا ساقیا شراب کجاست نکرد چارهٔ این درد دُرد ناب کجاست شکیب و صبر مفرما نماند صبر و شکیب مزن زتاب و توان دم توان و تاب کجاست چو نام او شنوم دل در اضطراب آید دلست مضطرب آن جان اضطراب کجاست شباب عمر بود وصل یار و هجران شیب زشیب هجر بجان آمدم شباب کجاست دلم گرفت درین خاکدان تیره و تنک کجاست روزنه این باب حجره را و کجاست گرفت لشکر غم ملک دل بیا مطرب نی و کمانچه چه شد عود کور باب کجاست بیار بخوان از کتاب خود غزلی مگر دلم بگشاید بیا کتاب کجاست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2