در گذشته و حال افراد بسيارى وجود داشته و دارند كه جايگاهشان از نظر معنوى درست در نقطه ‏ى مقابل مردان الهى است، اينان ثروتى گرد آورده و بر اثر بى ‏ايمانى دچار غرور و طغيان شده و به سركشى و فساد اخلاق گرايش يافته‏اند، خود را گم كرده، اخلاق انسانى را از ياد برده، مردم را با ديده ‏ى تحقير و اهانت نگريسته، و بذر دشمنى و كينه‏ ى خود را در قلوبشان افشانده‏اند. ، ثروتمند عصر موسى بن عمران مى‏گفت: انما اوتيته على علم عندى، من اين ثروت را بر اساس لياقت علمى خود به دست آورده‏ام و از خداوند و عطيه‏ ى او اسم نمى‏برد، اينان نيز همانند قارون سخن مى‏گويند: اگر اموال تا پايان عمرشان باقى بماند در جامعه بر اثر اهانت و تحقير مردم همواره مورد بغض و بدبينى هستند و اگر بر اثر حادثه ‏اى ثروتشان از ميان برود شخصيتشان سركوب شده و مردم آزرده‏خاطر نيز از سقوطشان مسرورند.