❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره قسمت اول ✳️ وَلَمَّا جَآءَ مُوسَى‏ لِمِيقَتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِ‏ّ أَرِنِى أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَينِى وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَينِى فَلَمَّا تَجَلَّى‏ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَخَرَّ مُوسَى‏ صَعِقاً فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبْحَنَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ و چون موسى به میقات و وعده گاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، (موسى) گفت: پروردگارا! خودت را به من نشان ده تا به تو بنگرم! (خداوند) فرمود: هرگز مرا نخواهى دید، ولى به این كوه بنگر، اگر در جاى خود برقرار ماند، پس به زودى مرا خواهى دید. پس چون پروردگار موسى بر كوه تجلّى وجلوه نمود (و پرتوى از عظمت خود را بر كوه افكند)، كوه را متلاشى كرد و موسى مدهوش بر زمین افتاد. پس چون به هوش آمد گفت: (خداوندا!) تو منزّهى (كه دیده شوى)، من به سوى تو بازگشتم و من نخستین مؤمن هستم. ✍️ «دَكّ»، به معناى زمین صاف و«جعله دكّا»، یعنى كوه متلاشى و ذرّه ذرّه شد تا به زمین هموارى تبدیل گشت. «خَرَّ»، به معناى ساقط شدن و افتادن است و «صَعِقَ»، به معناى بیهوشى بر اثر صداى مهیب است. آن نیروى الهى كه بر كوه وارد آمد، آیا نیروى عظیم اتم بود، یا قدرت امواج صوتى و یا نیروى مرموز دیگر، هر چه بود كوه را متلاشى ساخت و موسى در اثر صداى غرّش انهدام كوه (یا از این مكاشفه و جذبه ى باطنى)، بیهوش بر زمین افتاد. دیدن خداوند، تقاضاى جاهلانه ى بنى اسرائیل بود كه از موسى مى خواستند خدا را با چشم سر به آنان بنمایاند (كه در آیه 155 مى خوانیم)، و آن كافران غافل از بودند كه هرگز چشم توان دیدن خداوند را ندارد، «لاتدركه الابصار» ، بلكه باید خدا را با چشم دل دید و به او ایمان آورد. چنانكه حضرت على علیه السلام فرمود: «رأته القلوب بحقایق الایمان» چشم دل باز كن كه جان بینى آنچه نادیدنى است آن بینى امام صادق علیه السلام در مورد «انا اوّل المؤمنین» فرمودند: «انا اوّل مَن آمن و صَدّق بانّك لاتُرى» ، من اوّلین ایمان آورندگان باشم به این كه ذات الهى قابل دیدن نیست. ادامه دارد ... 🆔 @sahife2