⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس دوم ـ روزهاي سياه تقويم ◾️ حسين جان! 🏴 تقويم روميزي‌ام را ورق زده‌ام تا رسيده به روز‌هاي سياهش. سررسيد مغازه‌ام كه در آن حساب و كتاب روزانه كسب و كار را يادداشت مي‌كنم هم به صفحات سياهش رسيده. همچنين است تقويم تصويري كه روي ديوار منزلم جا خوش كرده است. آن هم با شرمندگي ناگزير است اين روزها از شماره‌هاي سياهش رونمايي كند. اينها همگي نشان از شورشي است كه قرار است در عالم جان بيفتد؛ شورشي كه قرن‌ها پيش مُحتشم سرود و گفت: «باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است». راستي! اين چه شورشي است كه امروز به جان وجودم افتاده و آرام و قرار را از من گرفته است؟ مي‌خواهم دو صندوقچه را بگشايم، يكي صندوقچه دل است و ديگري صندوقچه ابزار عزاداري تو. اصولاً گشايش صندوقچه دل، مرا به سوي صندوقچه ابزار عزاي تو روان مي‌كند. داغ جانسوز تو با فرا رسيدن روزهاي سياه تقويم كه نامش محرّم است، بر قفل صندوقچه دل كليد انداخته است و اين دل است كه مرا به سراغ صندوقچه ابزار مي‌فرستد. به سراغش مي‌روم. بوي محرّمت از اندرونش آشكارا احساس مي‌شود. بلكه از ميانش عطر حيات‌بخش تو مي‌تراود. گويي كهنه‌پيراهن تو مُشك خُتَن دل اين صندوقچه شده است. قفلش را كه باز مي‌كنم اول از همه پيراهن سياه است كه غمين و افسرده، خودي نشان مي‌دهد. بر چشمانم مي‌نهم و مي‌بوسم، آنگاه با افتخار و اندوهي بي‌پايان تَنَش مي‌كنم. ناله‌اي مي‌شنوم از اين صندوقچه! آه خداي من! اين آه و ناله زنجير است كه با جيرينگ جيرنگ از نهانش، بيرون مي‌جهد. ... ✍️ 📚 منبع: فصلنامه ، شماره ۱۹، پیاپی ۱۶۰، پاييز ۱۳۹۴، مرکز پژوهش های صدا و سیما، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، مقاله «هنگامه اوج ماتم»، صص ۹۸ ــ ۱۰۶ 👇👇👇 http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show.text/id/2625/book_keyword//occasion//index/1/indexId/249521 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht