🍃معنای زندگی
من حرف زدن با تو را دوست دارم.
با تو که حرف میزنم
از هر چه در دنیا میگذرد غافل میشوم.
لحظههایی که به حرف زدن با تو میگذرد
اصلاً نمیتوانند سخت باشند.
سختی برای وقتی است
که از فیض حرف زدن با تو محروم میشوم.
از وقتی به حرف زدن با تو عادت کردهام
فهمیدهام که چرا سختیها
این اندازه برایم سنگین بودند و قامتم را خم میکردند.
چه قدر بیچارهاند کسانی که برای تحمّل سختیها
راهی جز رسیدن به فیض همسخن شدن با تو را طی میکنند!
و چه خائناند آنهایی که
راه تحمّل سختیها را به مردم نشان میدهند
امّا حرفی از سحر حرف زدن با تو نمیزنند!
هر چه مصیبت و سختی در عالم است
اگر به اوج خود برسند
و همه را روی دوش یک نفر سوار کنند
ولی آن یک نفر کسی باشد
که فرصت نشستن در برابر تو و حرف زدن با تو را داشته باشد
همۀ این سنگینی، به اندازۀ پر کاه هم نخواهد شد.
باید سختیها را دید باید آنها را چشید
تا سنگینیشان را حس کرد.
وقتی که با تو حرف میزنم
چیزی جز تو را حس نمیکنم
فقط لذّت حرف زدن با توست
که همۀ احساس مرا درگیر خودش میکند.
مگر میشود با تو حرف زد
و سختیها را دید و چشید؟
من کشته مردۀ حرف زدن با توام.
با تو که حرف میزنم قشنگ حس میکنم مردن را.
آدم مرده که سختی نمیفهمد.
شیرینترین مرگی که تا به حال حس کردهام
مرگی است که حرف زدن با تو نصیبم کرده.
در حرف زدن با تو میشود فهمید معنای این سخن عمیق را:
«موتوا قبل ان تموتوا؛ بمیرید قبل از آن که بمیرید».
اگر مردن این است که من در حرف زدن با تو احساس میکنم
ای کاش هر لحظهام، لحظۀ مرگ باشد.
این مرگ شرف دارد به هزار زندگی.
شبت بخیر عمیقترین معنای زندگی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر