-عباس!
+جونم داش حسن...
-اون
#دختره رو میبینی تو
#دانشگاه...
+اره
-امسال اومده بود
#فکه پیشمون؛
.
خیلی قسمم داد که حاجتشو بدم...
کلی
#گریه کرد ...
حالش خوب بودا...
ولی ببین الان ...
ببین جون حسن...
ببین چطوری میره تو خیابون...
به خدا خیلی هواشو دارم من...
ولی انگار گاهی خودش نمیخواد...
.
تازه تو
#فضای_مجازی ندیدیش چه جور عکسایی میزاره از خودش...
کلی
#نامحرمم میبینن عکساشو...
.
یعنی واقعا خودش نمیفهمه دنیای مجازی فرقی نداره با واقعی؟
یعنی واقعا نمیفهه ما تو دنیای مجازی هم کنارشیمو می بینیمش؟
یا اینکه خودش دلش نمیخواد خوب بشه؟
.
.
+اره حسن جون...
یادمه که اومده بود...
اصن این هیچی ...
اون
#پسره رو میبینی...
اوناهاش...
اونم امسال
#طلاییه پیش من بود...
حالا برو ببین تو فضا مجازی چه جوری با
#نامحرم صحبت میکنه...
تو فضای مجازی چه کارا که نمیکنه...
منم همه کار کردم واسشاا...
ولی گاهی نمیتونه ...
کم میاره
#داداش ...
.
.
میفهمم چی میگی ...
همه اینا که میگی منم زیاد دیدم...
ولی گاهی
#کم میارن...
این نَفسِشون پدرشونو درآورده...
اما حسن جون اگه ما هم ولشون کنیم... کیو دارن اینا؟
کجا برن اگه سال به سال پیش ما نیان...
از کی
#کمک بخوان؟
.
من هر وقت یکی از این بچه هارو میبینم؛
جای نا امید شدن میگم ایندفعه بیشتر هواشو دارم...
این دفعه بیشتر کمکش میکنم...
.
.
-اره عباس...
حق باتوئه...
حالا ما که هیچ...
گاهی که دل
#حضرت_حجت رو میشکونن خیلی قلبم
#درد میگیره...😔
.
پاشو...
بیا بریم پیش بقیه بچه های
#گردان...
با اونام صحبت کنیم
#هوای اینارو بیشتر داشته باشن...
+باشه
اصن این
#شب_جمعه با خود ارباب صحبت میکنیم...
.
.
.
شهید سید مرتضی آوینی:
عالم محضر شهداست؛
اما کو
#محرمی که این حضور را دریابد...
@SALAMbarEbrahimm