🌳🌲🍂🌳🌲🍂🌳🌲🍂 ــ ۶۳ قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ بگو: چه كسی شما را از تاریكی‌هایِ خشكی و دریا نجات می‌دهد؟ در حالی كه او را [برای نجات خود] از روی فروتنی و زاری و مخفیانه به كمك می‌طلبید؛ [و می‌گویید] كه اگر ما را از این [تنگناها و مهلكه‌ها] نجات دهد، بی‌تردید از سپاس‌گزاران خواهیم بود. 🌳🌲🍂🌳🌲🍂🌳🌲🍂 🌲🌳🍂🌲🌳🍂🌲🌳🍂 :(آيه ٦٣) :نورى كه در تاريكى مى‌درخشد! 🌀 بار ديگر قرآن دست مشركان را گرفته و به درون فطرتشان مى‌برد و در آن مخفيگاه اسرار آميز نور توحيد و يكتا پرستى را به آنها نشان مى‌دهد و به پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» دستور مى‌دهد به آنها «بگو: چه كسى شما را از تاريكيهاى برّ و بحر رهايى مى‌بخشد» ! (قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ) . ظلمت و تاريكى گاهى جنبۀ حسّى دارد و گاهى جنبۀ معنوى: ظلمت حسّى آن است كه نور به كلّى قطع شود يا آن چنان ضعيف شود كه انسان جايى را نبيند يا به زحمت ببيند، و ظلمت معنوى همان مشكلات، گرفتاريها و پريشانيها و آلودگيهايى است كه عاقبت آنها تاريك و ناپيداست. اگر اين تاريكى با حوادث وحشتناكى آميخته شود و مثلاً انسان در يك سفر دريايى «شب تاريك و بيم موج و گردابى حائل» محاصره شود وحشت آن به درجات، بيش از مشكلاتى است كه به هنگام روز پديد مى‌آيد. در چنين لحظاتى است كه انسان همه چيز را به دست فراموشى مى‌سپارد و جز خودش و نور تابناكى كه در اعماق جانش مى‌درخشد و او را بسوى مبدئى مى‌خواند كه تنها اوست كه مى‌تواند چنان مشكلاتى را حل كند، از ياد مى‌برد. اين گونه حالات دريچه‌هايى هستند به جهان توحيد و خداشناسى. 🌀 لذا در جملۀ بعد مى‌گويد: «در چنين حالى شما از لطف بى‌پايان او استمداد مى‌كنيد گاهى آشكارا و با تضرّع و خضوع و گاهى پنهانى و در درون دل و جان، او را مى‌خوانيد» (تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً). 🌀 «و در چنين حالى فوراً با آن مبدأ بزرگ عهد و پيمان مى‌بنديد كه اگر ما را از كام خطر برهاند به طور قطع، شكر نعمتهاى او را انجام خواهيم داد، و جز به او دل نخواهيم بست» (لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشّاكِرِينَ). 🌲🌳🍂🌲🌳🍂🌲🌳🍂 ➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰ @saleheinmaryam313114 ➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰ اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرج