انسان که جناب ملاصدرا می‌فرماید؛ نظر به هر کدام از انسان‌ها دارد به عنوان شخصی خاص که با جسم خود آن نوع از بودن برایشان شکل گرفته ولی هرکدام از ما با نظر به وجه پیشینی خود که مربوط به روح ما است در علم خدا، می‌توانیم با نظر به ائمه و حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیهم» با حضور قبل از شخصیت خاص خود حاضر شویم و آن نوع شناخت که آن‌ها را قبل از خلقت شناخته‌ایم، تجربه کنیم و از زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» سخن‌گفتن برای توجه به آن حضور است که بیشتر حضور رازگونه حضرت است به حکم «سرّ مستودع» که نزد آن حضرت است و می‌خوانیم: «اللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها» 6- امام باقر«عليه السّلام» می فرمایند: «أَنَّ فَاطِمَةَ«علیها‌السلام» كَانَتْ تُكَنَّى أُمَّ أَبِيهَا».(  بحار ، ج‏43، ص: 19) همانا كنيه فاطمه امّ ابيها- يعنى مادر پدر- بوده است. این حکایت از آن دارد که اُنس با مقام پیشاخلقتیِ زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» از جهتی موجب حضور در بنیان نور محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌شود که «رَحْمَةٌ لِلْعالَمین» بودند و طالب هدایت همه بشریت، تا انسان‌ها از ظلمات دوگانگی و تکبر، به یگانگی و عطوفت نسبت به همدیگر نایل شوند 7- با نظر به محبّتی که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» به بشریت داشتند و نسبت به این امر خود را به زحمت می‌انداختند، خداوند می‌فرماید: «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ أَسَفاً»(کهف/6) نزدیک است از اندوه خود را هلاک کنی از این‌که به این گفتار ایمان نمی‌آورند. یا می‌فرماید: «لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنين»(شعرا/3) نزدیک است از این‌که ایمان نمی‌آورند خود را هلاک سازی. این آیات خبر از آن می‌دهد که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» تا این حدّ به جهت نور توحیدی که داشتند، علاقه‌مند به مردم بودند تا آن‌ها را از ظلمات شرک و تکبّر و دوگانگی نجات دهند. 8- در رابطه با غم حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» و گریه‌های خاصی که بعد از فقدان رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و انحرافی که پیش آمد؛ حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «أَمَّا فَاطِمَةُ بَکَت عَلی رَسُولِ الله حَتَّی تَأَذَّی بِها أَهلَ المدِینَةِ، فَقَالُوا لَها لَقَد آذَیتِنا بِکَثرِة بُکَائِکِ اِمّا أن تَبکِی بِاللَّیلِ وَ اِمّا أَن تَبکی بِالنَّهارِ، فَکَانَت تَخرُجُ اِلی مَقابِرِ الشُّهَداءِ فَتَبکِی»  اما فاطمه «علیها السلام» بر فقدان رسول خدا «صلی الله علیه وآله» آن‌قدر گریه کرد که مردم مدینه از گریه‌های آن حضرت اذیت می‌شدند، پس از آن حضرت خواستند با گریه‌های فراوانت ما اذیت می‌شویم، یا روز گریه کن و یا شب. آن‌گاه حضرت که قهرمان صبر بودند، از آن گریه‌ها که مسلّم گریه‌های خاصی بود منصرف نشدند، از مدینه خارج شدند و بر سر قبور شهدا(ی احد) رفتند و آن‌جا به گریه ادامه دادند حال باید به این نکته فکر کرد با توجه به این امر که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به عنوان مظهر رحمت خداوند به مردم بودند و آن‌چنان برای مردم دلسوزی می‌کردند که خداوند آن‌طور به آن حضرت خطاب نمود که در آیات فوق ملاحظه کردید؛ آیا نباید گریه‌های حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» را نیز در آن فضا دانست، یعنی فضای محبت شدید به مردم که با فقدان رسول خدا «صلی الله علیه وآله» و تغییر مسیر آن حضرت، آن فضا تغییر کرد و خشونت به جای محبت نشست ، تا آن حدّ که ریسمان بر گردن مبارک حضرت علی«علیه‌السلام» انداختند تا آن حضرت به اجبار با خلیفه بیعت کنند؟ صابر بودنِ حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» آن‌چنان بود که مسلّماً مانند افراد عادی برای فقدان جسم مبارک رسول خدا «صلی الله علیه وآله» بی‌قراری نمی‌کردند، بلکه گریه آن حضرت حکایت از آن داشت که متوجه بودند رحمتی که با نور نبوت و اسلام، جامعه اسلامی را فرا می‌گرفت؛ به حاشیه رفت. چیزی که با انقلاب اسلامی و عطوفتی که در حال ظهور در جامعه است در حال بازگشت است تا به تاریخی نزدیک شویم که تاریخ حضور حضرت مهدی «عجل‌الله‌فرجه‌الشریف» است و موجب تشفّیِ قلب مبارک صدیقه طاهره «سلام‌الله‌علیها» خواهد شد. تاریخی که در وصف آن فرموده‌اند؛ گرگ و میش بر سر یک آخور غذا می‌خورند، یعنی دوگانگی‌ها به یگانگی تبدیل می‌شود و محبت به جای خشونت به صحنه می‌آید نظر به خلقت پیشینیِ اهل بیت و زهرای مرضیه «علیهم‌السلام» ، نظر به حضوری است که با روح آن اولیای الهی مأنوس خواهیم شد. روحی که همگی حامل روح  رسول خدا «صلی الله علیه وآله» و حضرت صدیقه طاهره «سلام‌الله‌علیها» می‌باشند و در این رابطه حضرت عسگری«علیه‌السلام» فرمودند: «نَََحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْنا» ما (ائمّه) حجت خدا بر مردم و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ماست. آری! با توجه به این امر می‌توان