🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 🔴قسمت سوم . . 👇👇👇👇👇👇👇👇 . 5️⃣تجربیات نزدیک به مرگ،در بسیاری از افراد تاثیرات و تغییرات عمیقی داشته است. این تجربه‌ها اثرات عمیق روی شخصیت و جهان‌بینی افراد تجربه کننده میگذارد.شخصی پس از چاپ اول این کتاب تماس گرفت و گفت من در شهر کوچک مان،در یک فروشگاه خدمات نرم افزاری کار می کردم.با اینکه به نماز و مسائل دینی توجه داشتم اما این اواخر بیشتر کارم فروش فیلمهای مستهجن شده بود،تا اینکه ماجرایی نزدیک به مرگ برایم پیش آمد. من مشاهده کردم که تمامی افرادی که به آنها فیلم فروختم به چه مشکلات اخلاقی دچار شدند.من دیدم که هر یک نفر که از من فیلمی خرید بار سنگینی را بر دوش من می نهاد.باری به سنگینی یک بلوک سیمانی. کمرم طاقت نداشت.داشتم از بار سنگینی که بر دوشم بود از پا در می آمدم که یک باره اجازه بازگشت دادند. من از روز بعد به دنبال افرادی راه افتادم که به آنها فیلم فروخته بودم.به هر سختی بود آنها را راضی می کردم که دیگر سراغ این مسائل نروند... تغییرات این افراد همیشه در جهت مثبت بوده؛مانند احساس هدفدار بودن آفرینش/احساس مسئولیت/ تغییر شغل و نحوه زندگی و گاهی وقف کردن زندگی خود به امور خیریه/مهربان تر وصبور تر شدن/ترک اعتیاد و... حتی در غرب که همه چیز بر اساس مادیات تعریف می شود این تجربه کنندگان بسیار معنوی می شوند. 6️⃣در این تجربیات،نتیجه کارهای انسان،چه خوب و چه بد مشاهده می شود.اینکه خداوند در قرآن به پاداش دادن به ذره‌ای کار خوب و ذره‌ای کار بد مثال زده است،کاملاً مشخص می‌شود. آقای محمد زمانی در قسمتی از خاطراتش می‌گوید در دوران کودکی راهی مشهد بودیم. ماشین جوش آورد و در کنار روستایی متوقف شدیم.راننده ظرف آبی را به من داده و گفت برو و از آن چشمه ای که در آن نزدیکی بود آب بیاور. من ظرف را آب کردم ولی برای من که بچه بودم حمل آن سنگین بود. در راه تصمیم گرفتم کمی از آب ظرف را خالی کنم تا سبک تر شود.در آنجا چشمم به درختی افتاد که به تنهایی در زمین خشک روییده بود.من به جای اینکه آب ظرف را در همان جا خالی کنم راهم را دور کرده و آن را پای آن خالی کردم. در مرور زندگیم همچنان به خاطر این کار مورد تشویق قرار گرفتم که باور کردنی نبود!!! تمام ارواح به خاطر این عمل به من افتخار می‌کردند. این کار کوچک یکی از بهترین کارهای زندگیم به نظر می رسید و برایم عجیب بود به من نشان دادند که این عمل من ارزش بسیاری داشته،زیرا کاملاً خالصانه انجام شده و هیچ توقعی در آن برای خودم وجود نداشته است. 7️⃣ممکن است عده ای اینگونه تصور کنند که این گزارش ها می توانند دروغ باشند و برای کسب توجه ساخته و پرداخته شده باشند. نفع شخصی یکی از بزرگترین انگیزه های دروغ گفتن است‌.افرادی که این تجربه‌ها را بازگو کرده اند نه تنها هیچ‌گونه سودی از بازگو کردن آن نبرده اند، اکثراً با تمسخر دیگران روبرو شده‌اند.با نگاهی منصفانه نمی‌توان تمام این موارد را دروغ پنداشت.تعداد گزارش‌های منتشر شده در این باره به چند هزار می‌رسد و شباهت های بین آنها حتی شکاک ترین افراد را به فکر فرو می برد. برخی بر این تصورند که این گزارش ها برای ترویج مذهب یا اعتقاد به خدا ساخته شده اند. همان گونه که گفته شد، بسیاری از این تجربه ها توسط کودکان گفته شده که آشنایی با هیچگونه دین و مذهب یا حتی مفهوم خدای جهانی دیگر نداشتند.بسیاری از تجربه کنندگان نه تنها مذهبی نبوده‌اند بلکه منکر خدا بوده‌اند. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ادامه دارد......