🌺 اسلامی‌‌سازی علوم انسانی از دیدگاه 🔹سلسله‌ي ديگري از مسايل علوم انساني هم هست که از اين مسايل، کلي‌تر و بنيادي‌تر است؛ جنبه کاربردي آن ضعيف است ولي از مسايل بنيادي است. 🔹مسايل بنيادي چون با عمل خيلي فاصله دارد کمتر کسي حوصله مي‌کند تا درباره آن‌ها فکر و بحث کند. برخي افراد هم گمان مي‌کنند که اين‌ها بحث‌ها‌ي زائدي است. ما مسايل بنيادي را نبايد دست‌کم بگيريم. دليل کلي اين مطلب اين است که نتايج مسايل کاربردي منطقاً متوقف بر مسايل بنيادي است. 🖊 🔖 قسمت ششم ▫️متن پيش‌رو ديدگاه‌هاي حضرت آيت‌الله مصباح يزدي ـ‌مد ظله‌ـ درباره "علم ديني و اسلامي‌سازي علوم انساني‌" است كه از آثار معظم‌له استخراج و در قالب پرسش و پاسخ تنظيم گرديده و پيش از اين با تغييراتي در شماره 86 ماهنامه معارف منتشر شده است. 🔸اگر اقتصاد ما به معناي واقعي کلمه اقتصاد اسلامي نباشد و کساني بر اساس همان تئوري‌ها‌ي اقتصادي غربي که در دنيا معروف است، تصميم‌گيري کنند، اختلالاتي در دستگاه‌هاي مربوط پيدا خواهد شد و طبعاً با واسطه، نقايص آن به عموم مردم هم سرايت مي‌کند. 🔸مثلا اگر در بعضي از برنامه‌هاي اقتصادي بر اساس اقتصاد رايج جهان و اقتصاد ليبرال تصميم‌گيري شود اين احتمال وجود دارد که بعضي از قوانين ما با مسايل ربوي آلوده شود. 🔸اين اشکال، اول متوجه نخبگاني است که در قوه‌ي مقننه يا در دولت و وزرات اقتصاد يا وزرات‌ها‌ي مربوط ديگر در تصميم‌گيري‌ها مؤثرند؛ ولي به هر حال فساد آن به همه جامعه سرايت مي‌کند. اين هم بخشي از علوم انساني است که مستقيماً با همه‌ي مردم سروکار ندارد؛ ولي با واسطه‌ي نخبگان، تصميم‌گيران، برنامه‌سازان و تصميم‌سازان به مردم هم مي‌رسد. 🔸سلسله‌ي ديگري از مسايل علوم انساني هم هست که از اين مسايل، کلي‌تر و بنيادي‌تر است؛ جنبه کاربردي آن ضعيف است ولي از مسايل بنيادي است. اين مسايل، داوطلب کمتري براي تحقيق دارد؛ چون انسان به طور طبيعي وقتي دنبال کاري مي‌رود يا پروژه‌اي را اجرا مي‌کند يا تحقيقي را انجام مي‌دهد، دوست دارد نتيجه‌اش را ببيند؛ اگر نتيجه‌اش ظاهر شد براي ادامه‌ي کار تشويق مي‌شود؛ مي‌گويد زحمتي که کشيدم اثر داد. 🔸در تحقيقات کاربردي وقتي تحقيقي انجام مي‌گيرد امکان عملي شدن آن زياد است و انسان مي‌تواند نتيجه‌اش را هم ببيند؛ وقتي حُسن نتيجه‌اش را ديد براي ادامه کار و عمق بخشيدن به آن تشويق مي‌شود، اما مسايل بنيادي چون با عمل خيلي فاصله دارد کمتر کسي حوصله مي‌کند تا درباره آن‌ها فکر و بحث کند. برخي افراد هم گمان مي‌کنند که اين‌ها بحث‌ها‌ي زائدي است. ما مسايل بنيادي را نبايد دست‌کم بگيريم. دليل کلي اين مطلب اين است که نتايج مسايل کاربردي منطقاً متوقف بر مسايل بنيادي است. 🔸مسايل کاربردي مثل شاخه‌هايي مي‌مانند که از يک ريشه تغذيه مي‌کنند. مسايل بنيادي ريشه‌هاي اين درخت‌اند که مواد غذايي را جذب مي‌کنند و به شاخه‌ها، برگ‌ها، گل‌ها، شکوفه‌ها و ميوه‌ها مي‌رسانند. اگر ريشه فاسد باشد مواد غذايي، درست به ساير اعضاء نمي‌رسد. اگر ريشه سمومي را جذب کرد به جاي اين‌که درخت ميوه‌ي سالم بدهد ميوه‌ي زهرآگين، فاسد و بيمارکننده‌اي را تحويل مي‌دهد. همه مردم که زيرِ زمين را نمي‌بينند، ساقه و شاخ و برگ درخت را مي‌بينند؛ ولي آنها که ژرف‌نگرند و دقت بيشتري دارند، مي‌بينند که همه اين‌ها از ريشه تغذيه مي‌شوند. 🔸در اين مثال، محل تشبيه فقط تأثيري است که ريشه در ساقه و شاخ و برگ دارد؛ و الا ممکن است برخي تأثيرها از نور و هوا و... هم حاصل شود و يا تأثير متقابل بين ريشه و ساير اعضاء وجود داشته باشد. مسايل بنيادي در علوم انساني حکم ريشه را دارند؛ اگر اين ريشه‌ها در جاي خودش مستحکم شده باشند شاخ و برگ‌هايي که از آن‌ها مي‌رويد نتيجه‌ي خوبي خواهد داد، اما اگر اين ريشه‌ها فاسد باشد يا غذايي که از راه ريشه‌ها به گياه مي‌رسد مواد سمي باشد، آثار نامطلوبي در شاخ و برگ‌ها و نهايتاً در ميوه‌ها خواهد داشت. چه بسا نتوان نشان داد که اين ميوه، مضر و خطرناک است و بگويند: درخت سالم است و هيچ اشکالي ندارد؛ ولي زماني روشن مي‌شود اين ميوه‌ها مسموم بوده‌اند که مصرف شوند و آثار آن‌ها ظاهر شود؛ آن وقت هم ديگر کار از کار گذشته است. 📝ادامه دارد... 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi