🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 یونان، زادگاه ورزش غرب قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12657 ◀️ قسمت دوم: 🔶🔸دین حقیقی یونانیان یونانیان معتقد به خدایی واحد نبودند و در کنار پرستش انواع و اقسام رب‌ها و خدایان بیش از هر چیز به تمنیات انسانی و جمال طبیعی اندام او می‌اندیشیدند و آن را مظهر زیبایی می‌پنداشتند. این خدایان پرداخته شده، شریک تمنیات و گاه حریف میدان او به شمار می‌آمدند. در ادیسه اثر هومر آمده است: در سراسر زندگی، آدمی را مقامی والاتر از آنچه به کوشش پاها و دست خود فراهم می‌آورد وجود ندارد. (۴) از همین رو همه‌ی تلاش آنها مصروف کسب بهره‌مندی مادی از حیات و زیبایی جسمی می‌شد و برای نیل به این منظور از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کردند. ویل دورانت می‌نویسد: در این شهرها، دین حقیقی یونانیان یعنی پرستش تندرستی و نیرومندی و زیبایی تجلّی می‌کرد. (۵) المپ وعده‌گاه ابراز تنومندی و جمال جسم آدمی بود. یونانیان هر چند که به پیروی از کاهنان در اندیشه‌ی جلب رضایت خدایان بودند تا از آسیب و خشم او در امان مانند؛ اما «جان ناس» نویسنده‌ی کتاب تاریخ ادیان از قول یکی از اندیشمندان می‌نویسد: هومر و هزیود، هر دو تمام اموری را که در نزد آدمیان مذموم، قبیح و شرم‌آور است مانند دزدی، زنا و فریب و دروغ، همه را به خدایان خود نسبت داده‌اند. (۶) اما، فیلسوفان یونان که عمدتاً در قرن‌های ۵ و ۶ پیش از میلاد می‌زیستند، از بیانات و نظریات هومر دوری جستند و حتی افلاطون، عقاید یونانیان را از جنبه‌ای مورد انتقاد قرار داده و در کتاب جمهوریت در آنجا که در باب تربیت جوانان، بحث کرده ابراز نگرانی بسیار می‌کند و بر آن است که: تعلیم افسانه‌ها و اساطیر هومر به جوانان، اگر با تهذیب و تصفیه همراه نشود هر آینه مفسد اخلاق ایشان خواهد بود. (۷) اگر چه حکمای یونانی و از جمله افلاطون سعی در اصلاح افکار عمومی مردم داشتند و اندیشه‌های هومر را از مراتب پست به درجات عالی رساندند، اما آنان نیز بشر را در وادی خرد و حیات عقلایی (بریده از وحی آسمانی) فرود آوردند. نکته‌ی قابل توجه، جایگاه همان دین خرافی در میان حیات معنوی و مادی مردم یونان است. می‌توان گفت که دین در اخلاق مردم تأثیر زیادی نداشت؛ زیرا دین یونانی از آغاز مجموعه‌ای از مراسم جادویی بود و به اخلاق مربوط نمی‌شد. در دین یونانی اجرای صحیح تشریفات سنتی بیش از درستی و پاکی انسان اهمیت داشت و خدایان آسمانی و زمینی یونانیان از لحاظ عفت و شرافت و نجابت سرمشق‌هایی عالی به انسان ندادند. (۸) بدین‌ترتیب، مسابقات ورزشی که در آن ورزشکاران عریان و گاه تنها با جامه‌ی مختصری شرکت می‌کردند، محل پیدایش هنر یونانی نیز شد. مورخان یونانی در دوره‌های بعد وقایع را بر حسب نام و عصر قهرمانان المپیا طبقه‌بندی کردند. زیبایی بدنی ورزشکار، در قرن ۶ ق.م مجسمه‌سازی عالی یونان را به حرکت در‌آورد… ورزشکارانی که با بدن‌های عریان در جشن‌ها نمایان می‌شدند، مجسمه‌سازان را برانگیختند که مستغرق بدن‌ها و حرکات بدنی قهرمانان باشند و آنان را به صور متنوع مجسم کنند. (۹) شایان ذکر است که در دوره‌ جدید (رنسانس) احیای فرهنگ کلاسیک، دیگربار، پیکر عریان انسانی و برهنگی اندام او، دستمایه‌ی نقاشان و پیکرتراشان عصر اومانیسم و رنسانس شد. در تاریخ یونان می‌خوانیم که: «کوپسلوس» در قرن هفتم مسابقه‌ی زیبایی برای زنان ترتیب داد و بنا به گفته‌ی «آتنایوس» این مسابقات تا پیدایش مسیحیت مرتباً به طور ادواری تشکیل می‌شد. (۱۰) همواره دو موضوع سخت مطلوب پیکرتراشان یونانی بود. یکی جوان (کوروس) و دیگری دوشیزه‌ی (کوره) جوان معمولاً به هیأتی برهنه و با قیافه‌ای آرام نمایش داده می‌شد. (۱۱) هنرهای دیگر و از جمله تئاتر، موسیقی، رقص و… نیز از این قاعده پیروی می‌کردند. به گفته‌ی ارسطو: نمایش کمدی از مراسم مربوط به پرستش آلت رجولیت (فالیسیم) برخاست. (۱۲) در طی این مراسم قیود اجتماعی به طور موقت کنار گذاشته می‌شد… آریستوفان نمایش‌نامه‌نویس آتنی هم، آن را در نمایش‌های خود داخل کرد. در کمدی‌های قدیم یونان، علاوه بر ارائه و علایم جنسی، رقص فضیحت‌بار «کورداکس» نیز اجرا می‌شد. (۱۳) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee