🍃🌸🇮🇷🌸🍃 روچیلدها در جنگ جهانی اول قسمت قبل؛ ◀️ قسمت دوم 🔹در عین این که انگلستان در حال بررسی پیشنهاد آلمان است، عامل روچیلدها یعنی لوئیس براندیس (Louis Dembitz Brandeis) هیئتی صهیونیستی را از آمریکا به انگلستان اعزام می‌کند تا به آنان وعده دهد آمریکا به طرفداری از انگلستان وارد جنگ خواهد شد؛ به شرط آن که انگلستان موافقت کند سرزمین فلسطین را به روچیلدها واگذار کند. 🔹روچیلدها به منظور محافظت از منافع عظیم تجاری‌شان در شرق، نیازمند سرزمینی مثل فلسطین بودند. آنان همچنین تمایل داشتند تا کشور خود را همراه با نیروی نظامی مستقل در آن سرزمین بر پا نمایند تا از آن نیروی نظامی به عنوان نیروی متجاوز در برابر هر کشوری که منافعشان را به خطر می‌اندازد استفاده کنند. 🔹کمی بعد، انگلستان معامله در ازای فلسطین را می‌پذیرد و صیهونیست‌ها در لندن با همتایان خود در آمریکا تماس می‌گیرند و این خبر را به آنان اطلاع می‌دهند. 🔹ناگهان تمام روزنامه‌های اصلی در آمریکا که تا آن زمان به طرفداری از آلمان مطلب می‌نوشتند، در چرخشی ۱۸۰ درجه، تبلیغاتی را به راه انداختند تا افکار عمومی آمریکا را بر ضد آلمان‌ها تحریک نمایند؛ تبلیغاتی مثل این که: «سربازان آلمانی در حال کشتار پرستاران صلیب سرخ هستند» و «سربازان آلمانی دستان کودکان را قطع می‌کنند.» 🔹جالب این‌که وودرو ویلسون در همین سال بار دیگر به عنوان رئیس جمهور انتخاب می‌شود. شعار انتخاباتی او این جمله است: «فردی را دوباره انتخاب کنید که فرزندانتان را درگیر جنگ نخواهد کرد.» ✳️ سال ۱۹۱۷: 🔹ماشین جنگی روچیلدها به خاطر پیشنهاد صلح آلمان با شدت هرچه تمام در آمریکا به تکاپو افتاده است و تبلیغات ضد آلمانی را در سراسر رسانه‌های گروهی آمریکا منتشر می‌کند. این شرایط رئیس جمهور را مجبور می‌کند تا تحت اوامر قاضی یهودی دیوان عالی کشور -یعنی لوئیس دمبیتز براندیس– از وعده‌ی خود به رأی دهندگان عدول نماید و در تاریخ ششم آوریل، آمریکا را درگیر جنگ جهانی اول کند. 🔹بر اساس وعده‌ی روچیلدها به انگلستان در مورد وارد کردن آمریکا در جنگ، آنان به این نتیجه می‌رسند تا سندی مکتوب را از دولت انگلستان مطالبه نمایند تا حمایت انگلیسی‌ها را به عنوان طرف معامله اثبات کند؛ در نتیجه وزیر خارجه‌ی انگلستان، آرتور جیمز بالفور (Arthur James Balfour) -که فردی یهودی است- پیش‌نویس سندی را تهیه می‌کند که به طور عامیانه به بیانیه بالفور معروف است. 🔹متن این سند به این شرح است: وزارت خارجه دوم نوامبر ۱۹۱۷ لُرد روچیلد عزیز من بسیار خرسندم که از طرف حکومت اعلی حضرت، بیانیه‌ی مزبور را به نشانه‌ی حمایت از آرمان‌های یهودی صهیونیستی به شما ابلاغ نمایم. این بیانیه تسلیم کابینه گشته و از سوی اعضا به تصویب رسیده است. دولت اعلی حضرت از تأسیس وطنی برای مردمان یهودی در فلسطین حمایت می‌کند و نهایت تلاش خود را به کار می‌بندد تا تحقق این هدف را تسهیل نماید. این مسئله کاملاً مفهوم است که هیچ اقدامی در جهت تضعیف حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی موجود در فلسطین یا حقوق و جایگاه سیاسی یهودیان در هیچ کشور دیگری صورت نخواهد گرفت. ممنون خواهم شد اگر این بیانیه را به اطلاع فدراسیون صهیونیسم برسانید. ارادتمند شما؛ آرتور جیمز بالفور ✳️ سال ۱۹۱۹: 🔹در هجدهم ژانویه، پس از پایان جنگ جهانی اول، کنفرانس صلح وِرسای (Versailles peace Conference) آغاز می‌شود تا در خصوص غرامت جنگی که آلمان‌ها ملزم به پرداخت به فاتحان جنگ هستند، تصمیم‌گیری نماید. 🔹هیئتی متشکل از ۱۷ یهودی به ریاست برنارد باروخ (Bernard Baruch) یهودی اشکنازی (کسی که در آینده خطاب به هیئت ویژه‌ای از کنگره‌ی ایالات متحد می‌گوید: «من احتمالاً در زمان جنگ از هر کس دیگری قدرتمندتر بودم، در خصوص صحت این مطلب شک نکنید.») موضوع وعده‌ی سرزمین فلسطین را در این کنفرانس مطرح می‌نمایند. 🔹در این زمان است که آلمان‌ها در می‌یابند که آمریکا به دنبال اعمال نفوذ روچیلدها از آنان روی‌گردان شده بود. به طور طبیعی آلمان‌ها متوجه شدند که جمعیت یهودی‌شان به آنان خیانت کرده است؛ 🔹به همین خاطر در زمانی که روچیلدها در ازای کشاندن پای آمریکا به جنگ، بر سر فلسطین با انگلستان معامله کردند، آلمان در بین دیگر کشورها دوستانه‌ترین روابط را با یهودیان داشت. در واقع فرمان آزادی آلمان‌ها در سال ۱۸۲۲ تضمین‌کننده‌ی تمام حقوق مدنی یهودیان بود که آلمان‌ها نیز از آن بهره‌مند می‌شدند، همچنین آلمان تنها کشوری در اروپا بود که محدودیتی را برای یهودیان اِعمال نکرده بود. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee