(۵۲) مقاله بیست‌ویکم قسمت اول؛ 🔹 قبلاً و در هشتمین قسمت از سلسله مقالات «جنگ جهانی غذا»، با عنوان «گیاه‌شناس یهودی در ایران چه می‌کرد؟» و در راستای معرفی پیشینه‌ی یکصدساله‌ی اقدامات صهیونیست‌ها برای شناسایی ابعاد «حیات» در «فلات ایران» به حضور «میکائیل زُهَری» در ایران اشاره کردیم. 🔹 قابل توجه این‌که در بخش سی‌وپنجم از کتاب خاطرات مئیر عزری سفیر و اولین نماینده‌ی سیاسی دولت اشغالگر اسرائیل در ایران، اطلاعات خوبی در این‌باره آمده که به درک بهتر از ماجرا کمک شایانی می‌کند. لذا بهتر دیدیم این بخش کتاب را برای اطلاع شما همراهان عزیز منتشر کنیم. 🔹 این شما و این خاطرات جناب مئیر عزری در این‌باره: پهنه‌ی گسترده ایران زمین، ویژگی‌های فرود و فراز و خاک این کشور می‌تواند یکی از بهترین سرزمین‌ها برای انجام پژوهش‌های گیاه‌شناسی و جانورشناسی باشد. انجام چنین پژوهشی به شیوه‌ی نوین و به گونه‌ی فهرستی از ویژگی‌های گیاهان و جانوران خاورمیانه‌ای در ایران را دو تن (پدر و پسر) اسرائیلی آغازیدند. 🔹 پروفسور میکائیل زهری و پروفسور دانیل زهری هردو از استادان دانشگاه اورشلیم بودند که در اوت سال ۱۹۶۰ از سوی یونسکو برای انجام پژوهش‌هایی به ایران آمدند. آنها برای انجام پژوهشی در گیاهان بیابانی، کویر ۴۷۰ هزار کیلومتری لوت را زیر پا نهادند، با دست پر بازگشتند و از یونسکو ستایش‌نامه‌ای ویژه دریافت داشتند. 🔹 هرچند جهان دانش و نیازهای پژوهشی بزرگترین بهره‌وران از کار این پدر و پسر بودند، ولی گویا دستگاه‌های امنیّتی ایران به‌آسانی باورشان نمی‌شد پدر و پسری اسرائیلی در آرزوی یافتن پاسخی به پرسش‌های بی‌شمار دنیای دانستن بخواهند ماه‌ها در کویری خشک و بی‌آب دور خود بچرخند. بنابراین چاره‌ای نبود جز این‌که پیرو یادآوری‌های وزارت خارجه اسرائیل در زمینه‌ی همکاری با پروفسور زهری از دولت ایران درخواست یاری بکنم. (۱) 🔹 روز سیزدهم ماه اوت ۱۹۶۰، به موشه ساسون در وزارت خارجه نوشتم: یک هفته پیش پروفسور میکائیل زهری همراه پروفسور دانیل زهری برای انجام پژوهش‌هایی در زمینه‌ی گیاهان کویری ایران به تهران آمده‌اند، ولی گویا تاکنون آن‌چنان که شایسته‌ی آنان است از سوی کارشناسان ایرانی به گرمی پذیرفته نشده‌اند. داستان را به آگاهی وزیر کشاورزی رسانده‌ام، نام‌برده یک دستگاه خودرو، راننده و مترجمی را برای یک دوره‌ی یک‌ماهه در اختیار پروفسورها نهاده تا به کار پژوهشی‌شان برسند. 🔹 وزارت کشاورزی ایران به کارمندان بومی دستور داده بود از هیچ‌گونه همکاری با پروفسورها دریغ نورزند. در یکی از بازبینی‌هایم با سران وزارت کشاورزی در زمینه‌ی کارهای پروفسورها پی بردم که در آن وزارتخانه یا در دستگاه‌های پژوهشی دانشگاه‌های ایران چنین بخشی نداریم و انگیزه‌ی واکنش‌های سرد کارشناسان ایرانی در برخورد با پروفسورها شاید ناآگاهی آنان بوده است. [!!] 🔹 استاد عبدالحسین هشترودی (۲) که از بزرگان جهان دانش در ایران بود روز شانزدهم ژوئیه ۱۹۵۸، نامه‌ای به مسعود کیهان معاون دانشگاه تهران نوشته و درباره‌ی پژوهش در زمین‌های بایر نکته‌هایی را یادآوری کرده بود. ریشه‌ی این یادآوری به دیدار نام‌برده از اسرائیل بازمی‌گشت. استاد هشترودی کارشناسان اسرائیلی را در شیرین کردنِ آب شور دریا برای کشاورزی یکی از بهترین‌های جهان خوانده، از پیروزی‌های ارزنده‌ی پژوهشگران در انستیتوی «پژوهش‌های بیابانی» در بئر شبع و سرفرازی کارشناسان انستیتوی وایزمن در این‌باره بسیار گفته بود. 🔹 استاد هشترودی در پائیز سال ۱۹۵۹ پس از دیدارش از اسرائیل، کنگره‌ای برای بررسی‌های پژوهش‌های بیابانی در دانشگاه تهران برپا کرد که شوربختانه دولت ایران با آمدن نمایندگان اسرائیل به این کنگره ناسازگاری نمود. 🔹 دیدارهای پژوهشگرانه‌ی پروفسور زهری از کویر لوت دو ماه به درازا کشید. همکاری‌های عباس سالور دستیار و سپس جانشین وزیر کشاورزی و رئیس اصلاحات ارضی در انجام این برنامه‌ی دشوار فراموش نشدنی است. همه‌ی ابزار مورد نیاز، از خوراک و آشامیدنی و پوشش‌های گوناگون گرفته تا همراهان آشنا با کویر، راهنمایان ورزیده، ابزاری برای گردآوری گیاهان و خشکاندن آنها فراهم شده بود. فرجام کار نیز چشمگیر بود، آنچه که به‌دست آمد شایان ستایش بود. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2418 -------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee