◀️ جهان وطنی آمریکامحور در دنیای سینمایی ماروِل 🔹 امروز کمپانی مارول حداقل دو فیلم بزرگ و یک سریال در سال تولید می‌کند و بینندگان خود را با داستان‌های ادامه‌دار حفظ یا حتی بیشتر کرده است. 🔹 تأثیر فیلم‌های ابرقهرمانی مارول را به‌سادگی می‌توان در تغییر فرهنگ و گفتار جامعه‌ی مخاطب دید. فروش عروسک‌ها، لباس‌ها و بازی‌های مبتنی بر شخصیت‌های این فیلم‌ها، تنها بخشی از اثرگذاری فرهنگی آن و بالا رفتن میزان خشونت در کودکان نیز، تنها یکی از جنبه‌های منفی آن است. اما در این یادداشت تلاش می‌کنیم به لایه‌ی عمیق‌تری از تأثیرگذاری فیلم‌های مارول در سطح جامعه بپردازیم. (Thor) ◀️ استاندارد دوگانه در تبیینِ مفهوم وطن 🔹 سال ۲۰۱۱ فیلم ثور (Thor) در حالی اکران شد که گرچه در گیشه بسیار موفق بود، اما نتوانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند. سایت معتبر متاکریتیک (Metacritic) نمره‌ی متوسط ۵۷ از ۱۰۰ را به فیلم داد (۲) و منتقد مشهور راجر اِبِرت این فیلم را «یک شکست» تلقی کرد (۳). 🔹 اما نکته‌ی مهم در این فیلم نه مباحث مالی و نه کیفیت هنریِ فیلم، بلکه داستانی بود که آغازگر یک مسیر شد. در واقع فیلم «ثور» مقدمه‌ی بسیاری از داستان‌های بعدی کمپانی مارول را فراهم کرد. «ثور: عشق و تندر» (با بازی کریس همسورث و ناتالی پورتمن) و مجموعه‌ی تلویزیونی «لوکی» (با بازی تام هیدلستون) تنها دو نمونه از رشته‌های ادامه‌دار فیلم است. 🔹 داستان از این قرار است که شهر آزگارد مقرّ اصلی دفاع از نُه جهان مستقل است که کهکشان و سیاره‌ی ما تنها یکی از آن‌ها است. شهری افسانه‌ای که مردم آن در کمال صلح و آرامش زندگی می‌کنند و برای ثور به‌عنوان ناموسِ وطن شناخته می‌شود. 🔹 در فیلم‌های بعدی ثور که در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۷ ساخته شد و همچنین فیلم‌های «نگهبانان کهکشان»، هدف اصلی محافظت از سیاره‌ی قهرمان‌های داستان و به‌طور خاص شهر آزگارد است. به‌طور کلی یکی از درون‌مایه‌های تمام فیلم‌های مارول حفاظت از سیاره یا کهکشان در مقابل اشرار یا نیروهای شیطانی است. اما در فیلم «ثور: رگناروک» (۲۰۱۷) در کمال ناباوری، شهر آزگارد به‌کلی نابود می‌شود. این در حالی است که مردم شهر سوار بر سفینه‌ی ثور از شهر خارج شده‌اند. 🔹 در اینجاست که با یادآوری شخصیت حکیم داستان (محافظ مرزهای آزگارد)، ثور به یاد سخن پدرش می‌افتد که «آزگارد یک مکان نیست، آزگارد جایی است که مردمِ آن هستند». همین مساله باعثِ آرامشِ ثور و به تبع او بینندگان می‌شود. 🔹 در واقع اگر فرض کنیم آزگارد نماد وطن یا سرزمین مادری است، مضمون گفته‌ی حکیمانه‌ی فیلم این است که: «گرچه وطن و حفاظت از آن اهمیت بالایی دارد و خاطره‌اش همیشه به شکل نوستالژی در ذهن باقی خواهد ماند، اما مفهومِ «وطن» مقیّد و محدود به مرزهای جغرافیایی نیست». این ایده‌ی ظاهراً حکیمانه همان چیزی است که گاهی با عنوان «جهان‌وطنی» (Cosmopolitanism) خوانده می‌شود. 🔹 طرفداران جهان‌وطنی معتقدند وابستگی‌های قومی و ملّی یا به‌طور کلی علایق فرهنگی و سنّتی نسبت به یک کشور یا اقلیم خاص باید در علاقه‌ی کلی به جهان و انسان هضم شود (۴). البته این عقیده جنبه‌های مثبت نیز دارد و انسان را از قید و بند مرزهای مصنوعی که باعث جدایی انسان‌ها از یکدیگر است، رهایی می‌بخشد. اما جنبه‌ی منفی آن نیز باعث بی‌قیدی نسبت به ارزش‌های بومی و دفاع از آب و خاک میهن می‌شود. به بیان دیگر، جهان‌وطنی در ساحتِ فردی و اخلاقی ارزشمند است، اما در ساحت اجتماعی و سیاسی بسیار خطرناک و مهلک است. 🔹 در کشور ما ایران که به لحاظ جغرافیایی در منطقه‌ی حساسی از جهان واقع شده، ایده‌ی جهان‌وطنی ابعاد دیگری به خود می‌گیرد. از یک‌سو تمامیّت ارضیِ کشورهای منطقه مدام تحت فشار کشورهای غربی است و از سوی دیگر فرار مغزها با شتاب فراوانی از شرق به سوی غرب است (۵). به بیان دیگر در بحبوحه‌ی فشار همه‌جانبه و تهدیدهای غرب علیه ایران، ایده‌ی جهان‌وطنی نیروهای زبده و کارآمد ایرانی را نسبت به ریشه‌ و اصالت خود بی‌توجه و آن‌ها را به‌سوی بی‌خیالی و یا در نهایت به مهاجرت می‌کشاند. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee