در عملیات والفجر۸ قرار بود از رودخانه وحشی اروند عبور کنیم رودخانه ای که عرض آن در نقاط مختلف از ۵۰۰ تا ۱۲۰۰ متر گزارش شده بود! عبور از اروند و انجام عملیات به دلیل موانع طبیعی و نیز موانع مصنوعی ایجادشده توسط دشمن غیرممکن بود. شب عملیات بعد از مدت ها بررسی و طراحی، قرار شد ۱۰ - ۱۲ نفر از بچه ها غواصی و از رودخانه عبور کنند اما برای آنکه توسط آب برده و از هم جدا نشوند با طناب به هم وصل شوند چیزی اضافه همراه نداشته باشند. مرتضی قربانی تعریف می کند: "وقتی چک کردم؛ دیدم قسمتی از سر طناب را آزاد گذشته اند، در اعتراض گفتم: مگر قرار نبود طناب اضافه نشود. شهید تازیکه گفت: این رودخانه وحشی است عبور از آن کار ما نیست ... ما صاحب داریم صاحبمان ما را از اروند عبور می دهد سر طناب را آزاد گذاشتم که به دست امام زمان(عج) باشد." «شهید حبیب‌رضا آقانظری» در وصیتنامه‌اش آورده: "آقاجان! دوست دارم گوشه‌ای بنشینم و شما هم مقابل من بنشینید. آنقدر نگاه‌تان می‌کردم و گریه می‌کردم تا از هوش بروم، وقتی به هوش می‌آمدم، می‌دیدم سرم روی پای شما است: «عزيزٌ عَلَيَّ اَنْ اَرَي الْخَلْقَ وَلا تُري»" شهدا با این اعتقاد و نگاه در دامان امام زمان(عج) به شهادت می رسیدند. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee