📜بیماری نشنیدن 🔻سید محمد زرهانی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹از بیماری های رایج و شایع این روزهای ما تلاش مصرانه و سیستماتیک برای نشنیدن است. به سان قحطی زدگان تا حدی که می شود حرف در انبار ذهن ذخیره سازی می کنیم و با دستپاچگی سعی داریم خود را به جای دایرة المعارف هر موضوعی به فراخور نیاز جا بزنیم. اما جالب آنکه هرگز تن به ذلت شنیدن حرف دیگری نمی دهیم. مثل یک بغض نترکیده منتظریم تا فرد دیگری چالش حرافی را آغاز کند تا بر سرش با قدرت هرچه تمام خراب شویم. ما و دیگری به شیوه ای تدافعی گوش هایمان بسته و به سبکی تهاجمی دهانمان باز است. 🔹علی الظاهر مدت های مدیدی است که متعمدانه نمی خواهیم بشنویم. ناخودآگاه پذیرفته ایم که حرف زدن شیوه ای از اعمال قدرت است و شنیدن به معنای زیر سلطه بودن. این بیماری مخوف اما احتمالا دلایل قابل توضیحی دارد. انسان تا جایی که شناخته شده است، برای نیل به خواسته هایش توامان بایست حرف بزند و بشنود تا در چرخه تبادل اطلاعات، خواسته های خود و دیگری را ابتدا درک و سپس برطرف کند. اما ما در بهترین حالت به صورت گزینشی خواستار شندین حرف های خود از دهان دیگران هستیم. 🔹اما از کجا دچار بیماری نشنیدن شدیم و مهمتر از آن این بیماری از کجا شدت گرفت؟ به نظر می رسد اصل و اساس این بیماری ناظر به اعمال قدرت کسانی است که شغل و حرفه شان "حرف زدن" است. انگ این اتهام متوجه دایره ای به گستردگی دبیران ، خطیبان ، معلمان، واعظان ، منبری ها، روشنفکران، روحانیون، متکلمان، فلاسفه و هرکسی است که با حرف زدن می تواند خواسته ها یا منافعی را به کرسی بنشاند. ایشان به ما یاد دادند که می شود با حرف زدن منافعی را برای خود تدارک دید و از مستمعان برای رسیدن به آن منافع بهره برد. لذا ما را اندک اندک نسبت به عمل "شنیدن" محتاط و بدگمان کرده اند. 🔹اما این بیماری از جایی وخیم تر شد که رسانه ها و تبلیغات ریز و درشت پا به میدان گذاشتند. رسانه ها صنعت حرافی را چنان ارتقا داده اند که سلام گرگ که هیچ ، سلام هیچ جنبنده ای را دیگر بی طمع تلقی نمی کنیم. لذا در قلعه پرتاب حرف سنگر می گیریم و شنیدن را به مثابه از دست دادن قلمرو تلقی می کنیم. می ترسیم با شنیدن ضعیف شویم و مورد تهاجم قرار بگیریم. اینگونه با اتخاذ استراتژی حمله فرصت را از رقیبان می رباییم و به شیوع هرچه بیشتر این بیماری در پیرامون خود کمک می کنیم. 🔹گمان نمی کنم درمان قطعی برای بیماری نشنیدن این روزهای ما وجود داشته باشد. اما به گمان من دوری از حرافان حرفه ای- صنعتی می تواند از سرعت پیشرفت این سرطان در ذهن ما مقدار اندکی بکاهد تا شاید گاه و بیگاه زمانی که لازم است بشنویم، بشنویم. @Saraeer