[7] یهود و یائسگی ذهن 1⃣ زمانی‌که قرآن عزیز باب گفتگو از را باز می‌کند از تفکر یهود و از خصلت یهود می‌گوید. اینجا که می‌فرماید: ای مؤمنان با طائفه‌ی «مغضوبٌ علیهم» دوستی نداشته باشید، بلافاصله مشخصه‌ی کلیدی این گرفتاران خشم الهی را می‌آورد که: «قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ»، اینان امیدی به آخرت ندارند. 2⃣ وقتی شما را معنا می‌کنید، می‌گویید: نا امید شدن. اکنون بگویید زمانی‌که آدمی به یأس و نا امیدی می‌رسد یعنی در ذهن و اندیشه‌ی او چه امری پدید آمده است؟ یقیناً در جواب خواهید گفت: طمع و انگیزه که رکن اصلی همه‌ی تلاش‌ها و کوشش‌هاست در او منقطع شده است. و این آغاز بیماری خطرناکی است که پیآمدهای عدیده‌ی آن را می‌توانید در کتاب‌هایی که از اخلاق و روان آدمی گفتگو می‌کنند، مطالعه کنید. 3⃣ آنچه می‌خواهم بگویم این است که تمام معنای یأس «انقطاع الطمع» نیست. يَئِسَ يَيْأَسُ يَأْساً به معنای نازا شدن و سترون گردیدن نیز به کار می رود. عرب وقتی می‌خواهد بگوید : آن زن نازا شد، می‌گوید: تَئِسَت المَراة. 4⃣ و می‌خواهم به این معنا این نکته را نیز بیافزایید که: یأس، می‌تواند نازایی در حوزه‌ی فکر و اندیشه هم باشد. از همین روست که و نمی‌خواهد و یا نمی‌تواند از آخرت تصوری بدهد. همان‌گونه که زن پا به سن گذاشته، زنی که به سن پنجاه یا شصت سال رسیده یائسه می‌شود، یعنی زایایی از او گرفته می‌شود، فکر یهودی نیز بواسطه‌ی شدت دلبستگی به دنیا قدرت خلق آخرت را ندارد. 5⃣ لذا آخرت امری موهوم و نگاه آخرتی در حرکات و سکنات و نیز مفقود گردیده است. 🔹 ادامه دارد... @sarbaze110