📝 مقاله روش شناسی بنیادین نظریه فرهنگی استوارت هال با رویکرد انتقادی
نویسندگان:
نعمتالله کرماللهی
روحالله دهقانی
🔷 چکیده: نظریههای علمی را میتوان در بستر فرهنگی شکل گیری خود مطالعه و عوامل شکل گیری آنها را تحلیل کرد. یکی از نظریات فرهنگی مطرح در اواخر سده بیستم و اوایل سده بیستویکم، نظریه فرهنگی استوارت هال است. این مقاله درصدد روش شناسی انتقادی مبانی معرفتی و غیرمعرفتی نظریه فرهنگی هال است. نتایج بررسی حاضر نشان میدهد که مبانی غیرمعرفتی نظریه استوارت هال را میتوان در شخصیت حاشیهنشین وی و روزگار حاکمیت تاچریسم در فضای سیاسی اجتماعی انگلستان خالصه کرد. مبانی معرفتی نظریه فرهنگی هال را میتوان در ساختارگرایی، اهمیت بخشیدن به قدرت سیاسی و اقتصادی، نشانهشناسی، فرهنگگرایی و تأثیرپذیری از مکاتب و نظریههای مختلفی مانند نظریه هژمونی گرامشی، قدرت فوکو، بازیهای زبانی ویتگنشتاین، نشانهشناسی بارت و نظام ارزشی پارکین ردیابی کرد. در بررسی انتقادی مبانی نظریه فرهنگی استوارت هال میتوان گفت در رابطه بین عامل و ساختار، هال بیشتر به ساختار نزدیک میشود تا عامل، در رابطه فرهنگ با سایر حوزههای اجتماعی، فرهنگ را ذیل سیاست و اقتصاد قرار میدهد و در نسبت میان علوم
طبیعی و علوم فرهنگی، به غلبه علوم فرهنگی بر علوم دیگر گرایش دارد. حال آنکه بر اساس حکمت اسالمی، ساختارها بهرغم قدرتمند بودن، فاقد قدرت مستحیل کننده عامل هستند.
🔶 منبع: فصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی، زمستان ۱۳۹۳، شماره سوم
✅
@savad_rasaneh